معرفی کتاب وقتی که او رفت اثر لیزا جوئل مترجم علی شاهمرادی

وقتی که او رفت

وقتی که او رفت

لیزا جوئل و 1 نفر دیگر
3.9
38 نفر |
18 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

62

خواهم خواند

28

ناشر
خزه
شابک
9786229984505
تعداد صفحات
352
تاریخ انتشار
1397/11/24

توضیحات

        دیلی میل درباره ی رمان های لیزا جوئل می نویسد: احساسات عمیق و به طرزی غیرقابل باور، هوشمندانه. جوئل از فضای داستان های زنانه به سمت داستان های جنایی روان شناسانه رفته، ولی فوق العاده بودن و درخشیدن را از دست نداده است.«وقتی که او رفت»، رمانی است تریلر با آدم هایی که عشق و نفرت را همزمان به نمایش می گذارند. آدم هایی رازآلود در فضایی آمیخته با غم و حسرت و عشق، و تلاش برای دوباره ساختن زندگی.این رمان در فهرست پرفروش ترین کتاب های وال استریت ژورنال، یو اس ای تودی و نیویورک تایمز در سال 2018 بوده است. همچنین از رِیل ریدرز امتیاز پنج را دریافت کرده است.«وقتی که او رفت» را فراموش نمی کنید.
      

لیست‌های مرتبط به وقتی که او رفت

یادداشت‌ها

رستگار

رستگار

1403/6/18

        خواندن این کتاب برای من مانند دیدن یک فیلم بود. احساسات و افکار شخصیت ها به خوبی باورپذیر بودند و باعث همراهی ذهن انسان با خودشان می شدند.
 در ابتدا فکر می کردم شاید تعلیق زنده یا مرده بودن الی مدت بیشتری طول بکشد و زمانی که نویسنده سریعا سرنوشتش را مشخص کرد جا خوردم. حتی فکر کردم کشش داستان کم خواهد شد و یکنواخت و حوصله سربر شود. اما وقتی از زبان دیگر اشخاص مثل قاتل و مقتول روایت شد، کتاب توانایی سرگرم کردن مخاطب را دوباره نشان داد.
برای من اولین اثری بود که اینقدر دقیق به حالات روحی دیگر افراد درگیر در قتل پرداخته شده بود و گره خود معما به آسانی باز می شد البته فکر می کنم رابطه بین هانا و مادرش جای پردازش بیشتری به دلیل شباهت اتفاقات زندگی او و نوئل داشت. 
صفحات آمیخته به احساسات متناقضی مثل اندوه و امید بودند ولی در پایان عصبانیت و غم بیشتر از دیگران در ذهن من حک شد. 
فکر می کنم برای کسانی که به ژانر جنایی علاقه مند هستند تجربه تازه ای است که از سمت و سوی دیگری به این ماجراها چشم بدوزند.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

2

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

کتاب وقتی
          کتاب وقتی که او رفت :
کمی از داستان کتاب : داستان با ناپدید شدن دختری شاد که خیلی درس خون هست و برای امتحانات آماده میشه، شروع میشه... اون برای اینکه در ریاضیات خوب بشه، یک معلم خصوصی گرفت : نوئل دانلی..... بعد ها مادر الی، با فردی به نام فلوید دان آشنا میشه؛ یک ریاضی دان و نویسنده کتابی مشهور و همچنین، شوهر سابق نوئل دانلی ... و کم کم راز ناپدید شدن و قتل الی مشخص میشود.
به نظر من کتاب زیبایی بود و اگر بخوام ژانرش رو بگم، فکر کنم معمایی جنایی بود، و من  بیشتر از همه برای الی ناراحت شدم ، دختری که می‌تونست با پاکی و صداقت و احساساتش، آینده خیلی درخشان و شادی پیش رو داشته باشد؛ ولی این اتفاق نیفتاد... و همچنین برای مادر و پدر الی، لارل و پاول که مجبور بودن درد نبود فرزندشون رو تحمل کنند.
من به این کتاب چهار و نیم ستاره دادم؛ یک چهارم ستاره بابت شخصیت نوئل که خیلی آزار دهنده بود و کار های بدی کرد، کم کردم؛ و یک چهارم دیگر هم برای پایان نامناسب فلوید، می‌تونست بعد از اعتراف ، بمونه و با لارل زندگی کنند.
نکات مثبت هم به نظر من ، پایان خوب و مناسب البته به جز پایان فلوید، و اینکه بلاخره لارل، متوجه شد نباید فرزندانش رو با همدیگر مقایسه کند، و اینکه دوباره خانواده به هم رسیدند و متصل شدند (البته جز الی)، مثل قدیم ها.... درد همیشه وجود دارد، اما مهم این است که کنار هم بمونیم و تحمل کنیم و بگذاریم پیوند بینمان حفظ شود.
این کتاب رو به افرادی که معمایی جنایی طور دوست دارند، توصیه میکنم و احتمالا کسی که زیاد از این دست کتاب خوانده باشد، از اواسط کتاب متوجه داستان خواهد شد ولی برای من که چهارمین کتاب در این ژانر بود، در پایان که ماجرا را گفت فهمیدم و زیبا بود.
وقتی کتاب را خریدم، از نوشته پشت جلد و نام کتاب، منتظر یک کتاب عاشقانه فانتزی را داشتم؛ اما معمایی جنایی بود که من خیلی هم دوستش داشتم.
پ.ن: ببخشید اگر زیاد نوشتم....🌺🌷
        

32

غزل

غزل

1404/3/14

        اولین کتاب جنایی بود که باهاش گریه کردم ، چقدر آدما می تونن بد باشن آخه . تا آخرش منتظر بودم بفهمم الی زنده ست و جسد مال یکی دیگه ست . چقدر یک نفر می تونه آنقدر بد ذات باشه . 
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

8