یادداشت‌های محمد معتمدی (13)

          اصیل بود، مثلِ نامَش!
        

          این کتاب رو باید با صدای خودِ حامدِ عسکری عزیز بخونید؛ وقت خوندن کتاب، صدای ایشون توی سرم بود. همون لهجه شیرین و قشنگ کرمونی!
        

          محمد علی میگه کتاب رزقه، باید قسمتت بشه! راستم میگه
ولی من معتقدم کتاب های شهدا دو تا رزق و روزی داره.
رزق اول خودِ کتابه و رزق دوم اینه که بتونی بری سر مزار شهید!
با اینکه اهل قم هستم ولی الان تو سفرم. از خدا می‌خوام که سالم و سلامت برگردم قم و روزیم بشه بتونم برم سر مزار این شهیدِ عزیز.
رحمت و رضوان خدا بر این هنرمندان کلنگ به دست
        

          با انکه به کتاب نقد هایی هست و البته به جا هم هست، اما . .
وقتی درباره نبی اکرم (ص)، علی (ع)، فاطمه زهرا (س) و امام حسن و حسین (ع) خواندم، احساس و حال خوشی بهم دست داد.
کتاب می‌توانست خیلی جذاب تر باشه. برای آشنایی اولیه خوب بود!
        

          کاش قسمت بشه دوباره بریم قطعه ۲۶ بهشت زهرا
همین !
        

          این کتاب جزو اولین ( شاید هم اولین ) کتاب هایی هستش که من مطالعه کردم. تقریباً شش سال پیش - به لطف محمد آقای بحرینی عزیز -  برای مسابقه کتابخوانی این کتاب رو با بچه های کلاس خوندیم. یادم میاد اون موقع ها همه داستان رو از بَر بودم. اما الان هیچی از کتاب و داستانش یادم نمیاد. 
خاطره انگیز بود. یاد آن روزها بخیر. همین!
        

          روایتی از تنفر اولیه که کم کم با عنایت حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام تبدیل به عشقی عمیق و پایدار میشه.

باز هم برای خودم می‌گویم « اِذا عَلِمْتَ فَاعْمَلْ »

        

           هرکاری کردم نتونستم ارتباط بگیرم و کتاب رو وسط خوندن رها کردم. من مصطفی صدر زاده قبل از این کتاب رو، خیلی بیشتر دوست داشتم.
از حدود ۲۰۰ صفحه کتاب، ۱۵۰ صفحه رو خوندم. ( یعنی تقریباً سه چهارم کتاب)
شیوه نگارش کتاب برای من جالب نبود. به نظرم خیلی بیشتر و بهتر میشد کار کرد.
قسمتی از کتاب که به هیچ وجه قبول ندارم :
تو مرد کارهای کوچک نبودی، تو مرد صحنه رزم بودی و افق های باز. نباید از تو می‌خواستم در چهار دیواری به کارهای کوچک زنانه بپردازی
        

          خیلی خوب بود. اصلا آدم اینجور کتاب ها رو که میخونه می‌فهمه که گیر کارهاش کجاست. خیلی از نکاتی که توی کتاب گفته شد و به قولی رفتار های عملی شهید محسوب میشد رو می‌دونستم؛ خب!
اما مشکلِ ما بر میگرده به عمل.

سعدیا گرچه سخن‌دان و مصالح گویی
به عمل کار برآید به سخن دانی نیست

به نظرم خودش یه سبک زندگی اختصاصی هست برای کسایی که ازدواج کردن یا می‌خوان ازدواج کنن‌. کتاب رو بخونیم و به کار ببندیم.
        

          خواندن اقتصاد بدون اصطلاحات قلمبه و سلمبه! 
فرصت نکردم کل کتاب رو بخونم؛ خلاصه کتاب در برنامه کتاب باز توسط دکتر مجتبی شکوری ارائه شده است.
بخش کوتاهی از کتاب :
https://www.aparat.com/v/i00o2i0
        

          خیلی ها قصد دارند که حاجی را یک شخصیت  دست نیافتنی نشان بدهند، اما این کتاب به خوبی نمایانگر آن است که می‌توان حاج قاسم شد؛ همان قدر معمولی و ساده، تنها یک شرط دارد :
"عمل"
همه ما سلیمانی عزیز را از دید یک فرمانده جنگی ماهر و بی نظیر می‌شناسیم، ولی اینجا نویسنده توجه بیشتری به روابط خانوادگی او کرده و به قولی سلوک اش را در خانواده به تصویر کشیده است.
        

          خدا آغوش خودش رو باز کرده تا هر روز بغلت کنه!
ناز می‌کنی ؟