یادداشتهای نفیسه سادات موسوی (136) نفیسه سادات موسوی 2 روز پیش مگره و جسد بیسر ژرژ سیمنون 3.5 1 مگره، مگره محترم و دقیق، اینبار با اینکه با پرونده به ظاهر سادهای سروکار داشت که احتمالا بازرسهای محلی هم از عهدهش برمیومدن ولی متعهدانه و مثل همه پروندههای چالشی وارد میدون شد. تنها نکته کمی آزاردهنده این بود که اول کار، یه تصادف یا اتفاق باعث شد پاش باز شه به جایی که بعدا خیلی تو ماجرا تاثیر داشت، هرچند اگه این اتفاق نمیفتاد بازهم گذرشون به اونجا میفتاد و برای همین میشه از نویسنده خیلی به دل نگرفت. این جلد، جزو کتابهای اولی بوده که ترجمه شده و با اینکه مترجم همه مگرههایی که خوندم یه نفر بوده ولی این ترجمه یه مقدار فارسیش سختتر بود بنظرم. 0 0 نفیسه سادات موسوی 2 روز پیش قتل در زمین گلف آگاتا کریستی 3.9 8 از خوبهای آگاتا کریستی بود. معما تو دل معما، جنایت تو دل جنایت و راز تو دل راز. همون وسطای کتاب که معما داره گرهش وا میشه آدم تعجب میکنه که پس بقیه کتاب چی توشه؟ که خب با معماهای جدید غافلگیر میشه. اما خب طبق معمول، پوآرو پرونده را با دیتاهایی خارج از اونچه نویسنده توی کتاب به ما داده حل میکنه و ما نمیتونیم پابهپاش ماجراها رو به امید حل کردنش، دنبال کنیم. 0 1 نفیسه سادات موسوی 2 روز پیش مگره سرگرم می شود ژرژ سیمنون 4.5 1 تنها دلیلی که همزمان با خوندن هر جلد از ماجراهای مگره، فیلمشو نمیبینم اینه که بازیگر نقش سربازرس مگره تو سریالش آقای اتکینسونه (که احتمالا به اسم مستر بین میشناسیدش) و بنظرم خیلی رو مغزم بره این داستان. ژرژ سیمنون، اینبار پا رو از شیوه همیشهش (یعنی نشون دادن اینکه یه بازرس عادی و ماهر، با تجربه و دقت پروندهها رو پیگیری میکنه) فراتر گذاشته و مگره توی تعطیلات با پیگیری ماجراها از مطبوعات، بطور موازی با پلیس سعی میکنه سردربیاره از گره ماجرا. یعنی خیلی وقتا با نقص اطلاعات و محرمانگی مواجهه و نیازه از تجربه سالهای قبلش کمک بگیره. ماجرا به حد زیادی هیجانی، پیچیده و گمراه کننده هم هست و به همین علت #پیشنهاد_میشه 0 2 نفیسه سادات موسوی 2 روز پیش مردی با لباس قهوه ای آگاتا کریستی 3.5 3 از کتابای خوب آگاتا کریستی بود که بدون حضور خانم مارپل و پوآرو پیش میرفت داستانش. تعلیقهای به جا و رمزگذاریهای هوشمندانهای داشت که نمیذاشت راحت دست نویسنده رو شه برامون و تا اواخر کتاب میتونستیم همچنان درگیر حل ماجرا باشیم. لذت کشف و البته هیجان، برگ برنده کتابه. اما چندتا چیز رو مخ هم داشت. یکی اطناب بود و اون یکی یه سری اتفاقایی که هیچ توجیه و دلیلی براشون وجود نداشت و همین باعث میشد باورپذیر بودنشون کم شه. و با اینکه اصل داستان رو زیر سوال نمیبرد ولی میرفت رو مخ مخاطب بالاخره. مهمتر از همه جزییاته. از کنار هیچ چیز جزئی ای توی این کتاب نباید با سادگی گذشت. از همون صفحات اول تا آخر آخر. همه چیز به دلیلی توی متن آورده شده و مهمه. 0 1 نفیسه سادات موسوی 2 روز پیش دال دوست داشتن حسین وحدانی 3.8 41 کتاب رو که ورق میزنی انگار وارد قدح اندیشه ذهن نویسنده شدی و داری واگویهها و فکرای درونیش رو میشنوی. جنس حرفهای این روایتها از جنس یادداشت یا دفترچه خاطرات یا حتی دل نوشته نیست، دقیقا فکرای درهمی رو شامل میشه که همه آدما تو موقعیتهای گوناگون تجربهش میکنن. زبان بسیار صمیمی و ساده و بدون مفاخره و قلمبه سلمبگیه و موضوعات به شدت همهگیر و آشنا. اینها نقاط قوت کتابه. اما چیزی که توی کتاب از یه آدم اهل قلم تو ذوق میزنه، شلختگی و پراکندگی روایتهاست. گاهی ابتر بودنشون و گاهی مطولبودن بیخودیشون. گاهی نویسنده خودش رو تو جایگاه معلم کلاس اول دونسته و مخاطب رو شاگرد هیچچیز ندون و گاهی مخاطب رو فرهیخته درنظر گرفته که یکفی بالاشاره. همین دو دستگی شدید تخاطب در کنار آشفتگی و از هرجایی سخنی بودن کتابه که برای آدم کمی آزارنده میشه و نمیتونه لذت کافی ببره. 0 20 نفیسه سادات موسوی 1404/1/20 تعطیلات مگره ژرژ سیمنون 5.0 1 سربازرس مگره داره جای خودش رو تو دلم باز میکنه. و همچنان شیوه کارش دقت و مشاهده و بررسیه. نه نبوغ و نه شانس و نه تخیل. توی این کتاب با اینکه به طور رسمی روی پرونده کار نمیکرد اما تجربه و تخصصش باعث شد دقتش روی چیزهایی بالاتر بره که پلیس محلی برای رسیدن بهشون احتمالا زمان بیشتری نیاز داشت و درگیر چکلیستهای معمولی و ترتیب اداری مرسوم بود. #کتاب کمحجم بود و هیچ پرگویی و اطناب آزاردهندهای سر راه مخاطب قرار نداشت و همین خوشخوان تر کرده بود اون رو. 1 8 نفیسه سادات موسوی 1404/1/20 مگره در پیکراتس ژرژ سیمنون 4.0 1 کمکم داره عاشق مگره میشم. عجیبه از آدمی که همیشه طرفدار شرلوکهلمز و پوآرو و خانم مارپل بوده حالا با یه کارآگاه دیگه کیف کنه؟ نه. ولی چیزی که عجیبه اینه که مگره نه نبوغ شرلوک رو داره نه اطلاعات عمومی فضایی پوآرو رو و نه با داده.های فرامتن، پروندههاش رو پیش میبره. همه چیز جلوی چشم ما اتفاق میفته و ما هم پابهپای مگره فرصت داریم دادهها رو کنار هم بچینیم و لذت کارآگاه بودن رو بچشیم. شایدم بخاطر سن و سالمه که معمولی بودن بیشتر از سوپرقهرمان بودن برام دوستداشتنی شده. مگره یه کارآگاه معمولیه با پروندههای پیچیده که مثل آدمای واقعی همهجای دنیا سعی میکنه حلشون کنه. 0 5 نفیسه سادات موسوی 1404/1/20 تصمیم گرفتم خودم باشم سو-هیون کیم 4.1 35 بنظرم خیلی سطحی و زرد بود و یه حسی بهم میگه احتمالا اگه یه جستجوی دقیق بکنم خیلی از توصیههای نویسنده با علم روانشناسی و اینها در تضاد یا دستکم متفاوته. نقطه قوت کتاب، قلم روان و زبان ساده و صمیمی نویسنده (با تشکر از مترجم) بود و روایتروایت نوشتن محتواهای مدنظرش. اما نقطه ضعفش تعمیم دادن تجربیات شخصیش به همه آدمها و یهجاهایی رسما احساس پندگویی و اندرز دادن بود که بسیاری از اونها، یا بدیهیات بودن یا چیزهایی که خلافش به راحتی قابل اثباته. در کل #پیشنهاد_نمیشه و لطفا براش وقت نذارید. 0 4 نفیسه سادات موسوی 1404/1/20 همه پادکست دارند، جز شما: راهنمای خودآموز از اولین خانواده ی پادکست ساز جاستین مکلروی 3.5 1 کتاب مال سال ۲۰۲۱ عه و توی همین سهسال و نیم که از انتشارش میگذره، یه چیزایی توی دنیای تکنولوژی تغییرات جدی کردن اما با توجه به اینکه پادکست با عمر ده، پونزدهسالهش همچنان یه رسانه جدید به حساب میاد، بیش از ۹۰ درصد محتوای کتاب، همچنان کاربردی و بدردبخوره. بهترین ویژگی کتاب اینه که نویسندههاش سهنفری هستن که ده سال تجربه پادکستری دارن، از فاجعه تا فوقالعاده و توی این ده سال، میزبان ژانرها، موضوعات و سبکهای مختلفی بودن و از ابزارهای متنوعی استفاده کنن و خلاصه الان حق اظهار نظر دارن. البته چندبخش خیلی دقیق درباره ابزار فنی (میکروفون و تجهیزات مورد نیاز)، نرمافزاری و مساله مهم آهنگ (از کپیرایت تا همه چیز) حرف زده شده که بنظرم اونا وقتی آدم واقعا بیفته تو دل کار، قابل فهم میشن براش. شما رو نمیدونم ولی من به عنوان یه علاقمند به پادکست و البته علاقمند به حرف زدن، با خوندن این کتاب حسابی وسوسه شدم که در حد تلاش هم که شده یه سری به این دنیا بزنم. 0 3 نفیسه سادات موسوی 1404/1/20 دوست مادام مگره ژرژ سیمنون 5.0 1 اولین کتابی بود که از ماجراهای بازرس مگره میخوندم. پیشتر اسمش رو شنیده بودم ولی بخاطر اینکه نسبت به ادبیات فرانسه هیچ تصوری نداشتم، دست و دلم نمیرفت برم سراغش. مگره چیزی بین پوآرو و خانم مارپله. نه صرفا همه چیز از روی شانس و تصادفه و دیتاهای خارج از داستان، گره کار رو باز میکنه و نه صرفا با یه موجود بسیار تیزهوش طرفیم که اطلاعات عمومی وحشتناکی داشته باشه و همه چیز رو درباره همه چیز بدونه. تلفیقی از مشاهده، یادداشت، پازل دیدن همه چیز، رد نشدن از کنار جزییات و قبول ریسکِ از صفر مرور کردن پروندهست. و خب این کتاب، بیش از اونکه ما رو با جزییات یه قتل مواجه کنه با ماجرایی که منتهی به یه قتل بوده مواجه کرده بود. نه درگیر زیادهگویی بود و نه مثل ادبیات انگلیسی پر از توصیفهای غالبا خارج از حوصله. همهچیز به قاعده بود بنظرم و بسی لذت بردم از خوندنش. 0 3 نفیسه سادات موسوی 1404/1/20 پیش از آنکه قهوهات سرد شود ۳: پیش از فراموشی توشیکازو کاواگوچی 3.8 3 خیلی سخته با یه مضمون ثابت (امکان سفر به گذشته توی یه کافه با یه سری قوانین مشخص) بشه چند جلد کتاب نوشت درحالیکه همچنان توی اوج باشه و مخاطب راضی بمونه، اما کاواگوچی به خوبی از عهده این کار براومده. البته که بخاطر ناآشنا بودن اسامی ژاپنی برای ما و مدل اسم و فامیلیشون و البته اینکه نمیشه از رو اسم بفهمیم کی خانمه کی آقا، خیلی طول میکشه شخصیتهای اصلی ماجرا رو تو ذهنمون بشونیم سرجاشون ولی وقتی فهمیدیم کی به کیه واقعا داستان هنرمندانه ما رو با خودش همراه میکنه. و برای سومین بار متوالی، آخر #کتاب از خودمون میپرسیم: واقعا حسرتهایی که امروز در قبال گذشته داریم، باعث بهتر شدن آینده میشد؟ 0 4 نفیسه سادات موسوی 1404/1/20 پیش از آنکه قهوه ات سرد شود 2 توشیکازو کاواگوچی 3.6 7 به اندازه جلد اولش دوستداشتنی بود. ولی تفاوت داشت دیگه. بزرگترین تفاوتش این که اون مساله ویژهای که درباره این کافه وجود داشت و بیش از نصف جلد اول طول کشیده بود تا بفهمیمش رو از اول میدونستیم توی این جلد. نویسنده اومده بود این بار با خلق موقعیتهای جدید و متفاوت از هم، ما رو با این واقعیت مواجه کرده بود که باید واقعا خیلی بیش از چیزی که فکر میکنیم داریم برای تصمیماتمون مایه میذاریم، مایه بذاریم. خیلی کارایی که الان از سر احساسات میکنیم (چه علاقه، چه خشم، چه ناامیدی، چه ترس، چه جوگیری و چه هرچی) میتونه بشه بزرگترین حسرت آیندهمون. جوری که حاضر باشیم هرچی داریم بدیم تا بتونیم برگردیم به اون لحظه و تغییرش بدیم ولی خب گذشته میل به تغییر نداره (فارسیش میشه همینکه عمر رفته برنمیگرده) من دوسش داشتم. تلنگرطور بود ولی خب ماهیت داستانیش رو هم حفظ کرده بود و این خوب بود. 0 9 نفیسه سادات موسوی 1404/1/3 بازی قتل هالی جکسون 4.2 26 داستان امروزی بود ولی قرار بود توی گذشته اتفاق افتاده باشه. یه جورایی شبیه مهندسی معکوس بعضی از رمانهای آگاتا کریستی بود. هنر هالی جکسون قطعا توی تعلیقیه که چندین جای ماجرا گنجونده و مای مخاطب هم بهمراه بچههایی که دارن اون بازی عجیب رو انجام میدن، قلبمون به تپش میفته. کمحجم و خوشخوان و هیجانانگیز بود و خوراک یه عصر روز تعطیل. روی جلد کتاب نوشته این کتاب پیشدرآمدیه روی سه تا رمان جنایی-معمایی دیگه که خب نگفته پیداست مشتاق شدم اونارم بخونم. 0 4 نفیسه سادات موسوی 1404/1/2 زنان، دشتان و جنون ماهانه: پژوهشی اسطوره شناختی و تاریخی درباره ی قاعدگی و نشانگان پیش از آن شهلا زرلکی 3.7 6 احتمالا برای دو دسته جذاب باشه؛ خانمها و علاقمندان به پژوهشهای تاریخی در-زمانی. پیدا کردن ریشههای مشترک بین بومیهای کاملا بیربط به هم (حتی گاهی بیخبر از وجود هم) ، بررسی یه مساله مشترک بین ادیان مختلف، اقوام مختلف، نژادهای مختلف و کلی قیاس جذاب و جالب توجه دیگه که میتونه یه چالش مغزی جالب بهمراه داشته باشه. کتاب کمحجم هم هست و یکی دوساعته تموم میشه. 0 2 نفیسه سادات موسوی 1404/1/2 دوجان: خرده روایت های بارداری زهرا قدیانی 3.9 21 دوجان بیست روایت از بارداری یا انتظار برای باردارشدنه. روایتهایی که اونقدر تنوع موضوعی و شرایطی دارن که آدم رو از حبابی که توش نشسته (و منحصر به تجربیات خودشه و اطرافیانشه) میکشه بیرون. یه جاهایی شیرین و ذوقناک میشه و یهجاهایی تلخ و اشکآلود. احتمالا هرکسی هم خودشو یه جا لای سطرهای یکی از این روایتها پیدا میکنه و انگار با عوض کردن اسم آدمهای اون روایت، قصه زندگی خودش پیش روشه. با همه اینها من #کتاب رو کم دوست داشتم. با اینکه واقعا مجموعه روایت، گونه ادبی مورد علاقهمه ولی عریاننویسیهای محتوایی روایتها برام اذیتکننده بود.مخصوصا توی روایتهایی که قهرمان قصه نابارور بود یا شرایط سختی داشت برای بارداری. به عنوان آدمی با اندک ذوق ادبی فکر میکنم میشد کمی پردهپوشانهتر از روند منجر به تجربه بارداری نوشت. هرچند شاید همین نقطه تمایز و قوت کتاب باشه از نگاه دیگهای. نوشتن بیپرده از فکرهایی که توی سر یه زن میگذره، وقتی قلبا مایله که مادر بشه. استرسهاش و نگرانیهاش و حسابکتابهاش و هزارتا چیز دیگه که نه فقط یه زن، بلکه فقط زنی تو شرایط خاص و سخت ممکنه دربارهشون بدونه. 2 2 نفیسه سادات موسوی 1403/12/27 میخواهم بمیرم ولی دوست دارم دوکبوکی بخورم بک سهی 3.5 57 این کتاب، به قلم بکسهی و از نشر دانشآفرین با ترجمه الهه علوی ثبت جلسات درمانی یه آدم معمولی و ناکامله، که طی ده سال مراجعه مستمر به رواندرمانگر نوشته (اینجوری که جلسات رو ضبط میکرده و بعدا پیاده میکرده) از یه جنبههایی خیلی خوبه. با صدای بلند چیزهایی رو درباره حسادت، توقع، خجالت، حقارت، خودسرزنشی و .... به زبون میاره که احتمالا مایی که دچارشونیم هیچوقت درباره ش اینقدر رک حرف نمیزنیم و همین باعث میشه واکاوی و بررسی ریز به ریزشون توی وجود خودمون یه چراغهایی رو روشن کنه. حداقل سرنخ داشته باشیم که بدونیم چه مسائل به ظاهر روتین و سادهای که سالهاست همراهمونه، در حقیقت اختلال یا مورد قابل درمان هستن و ما نیستن! اما خب از یه جنبههایی حوصله سر بر میشد اونجاهایی که مسالهای که نویسنده دربارهش حرف میزد توی زندگی و خودمون پیدا نمیکردیم و برامون جالب نبود دنبال کردنش. در کل اگه اهل تراپی و مشاوره نیستید، خوندنش بهتر از نخوندنشه. چون متوجهمون میکنه که درمانگر چه ضرورتی داره و کمترین کاری که میتونه بکنه برامون هم چقدر باارزشه. اما اگه بعنوان رمان و فراغت میخواید بیاید سراغش، قطعا #پیشنهاد_نمیشه 0 3 نفیسه سادات موسوی 1403/12/24 روح ببر هزارچم 4.5 1 درباره قهرمان اثر میتوان گفت که انتخاب قهرمانی که نقص ها و ضعف هایی هم دارد ( و اصطلاحا خیلی بچه مثبت نیست) برای ادبیات نوجوان پسندیده است و در این کتاب به خوبی رعایت شده و اجازه نمیدهد مخاطب از قهرمان دور شود و حسابی با او همذات پنداری می کند. از طرفی در لایه های محتوایی کتاب، که حول و حوش انقلاب اسلامی می چرخد، مردمی بودن که از شاخصه های اصلی انقلاب ماست به خوبی نمایش داده شده است. المان های بومی زیست در روستا به خوبی رعایت شده و قاعده مرکزگریزی که برای مخاطب نوجوان خوب است هم در کتاب پررنگ است. در بخش هایی که محتوا به سمت مسائل اعتقادی و دینی می رود با زبانی ساده و استدلالی از زبان شیخ علی درباره معاد و اصول دین نکته هایی در دل داستان گنجانده شده که از قضا خوش هم نشسته اند. تناقض ادعاها و رفتار واقعی شاه را هم به تصویر کشیده بود. هم چنین طنزی ظریف و متناسب با این گروه سنی هم در کتاب جریان داشت . در کل اثری خوب و تاثیرگذار اما غیر شعارزده است . 0 7 نفیسه سادات موسوی 1403/12/24 پنج خوک کوچک آگاتا کریستی 4.1 10 بعد از مدتها یه اثر خوب و خیلی خوب از آگاتا کریستی خوندم که آدرنالینمو حسابی بالا برد. پنج خوک کوچک با ترجمه خوب محمدعلی ایزدی واقعا با هنرمندی تمام نوشته شده و حسابی ذهن مخاطب رو فریب میده. چون یه روایت رسمی از پلیس داریم و پنج روایت غیررسمی از شاهدین ماجرا. اونم بعد از ۱۶سال! و نویسنده کاری میکنه که آدم به شنیدههاش که هیچ، به دیدههاش هم شک کنه. واقعا خیلی استادانه کاری کرد که ما بارها بین قاتل بودن یا نبودن زنی که بخاطر قتل محاکمه شد، مردد بشیم و هربار هم دلایل محکمی برای این تردید داشته باشیم. درنهایت هم سه چهار صفحه پایانی کتاب که پرده از راز جنایت برداشته میشه، نفسگیر و دلچسبه و آدمو وادار به تحسین نویسنده میکنه. چسبید. 1 5 نفیسه سادات موسوی 1403/12/24 به کتابفروشی هیونام دونگ خوش آمدید هوانگ بوروم 4.1 14 راستش به خاطر وایب کتابطورش خریدمش. نگران بودم که ادبیات کره تینیجری باشه. ولی کتاب، عمیقتر از اینا بود.دلم نمیومد تند بخونمش و هی وقفه عمدی مینداختم و به چیزایی که خونده بودم فکر میکردم. داستان یه خطی کتاب اینه: دختری که از کار کارمندیش استعفا میده تا رویای کتابفروشی زدنش رو محقق کنه. کلا تو همین کتابفروشی میگذره با شخصیتای محدود. مثل یه تراپیست با آدم رفتار میکنه. مجبورت میکنه به چیزایی که ازشون میترسی، فکر کنی؛ با خودت روراست باشی و دنبال خودت بگردی وسط مشغلههای رنگارنگی که به اسم زندگی ریختی سر خودت. (آدم جوگیری نیستم ولی خوندن این کتاب بهم جرات استعفا داد از کاری که برام فرسایشی شده بود، بدون اینکه ترس بعدش چیکار کنم بتونه مانعم شه) همه شخصیتای این کتاب، قدمای کوچیکی رو به جلو برمیدارن، چه یادگرفتن کار جدید باشه، چه ایجاد یه تغییر تو زندگی.حتی ممکنه کاری که میکنن با تعریف جامعه از موفقیت خیلی فاصله داشته باشه. قضاوت بقیه براشون مهم نیست و تلاششون و رضایتشون از جایی که هستن معیار سنجش حال خوبشونه. 0 5 نفیسه سادات موسوی 1403/12/8 پیش از آنکه قهوه ات سرد شود توشیکازو کاواگوچی 3.7 9 احساس میکنم دارم به ادبیات ژاپن علاقهمند میشم! پیش از آنکه قهوه سرد شود (۱) رو به قلم توشیکازو کاواگوچی و ترجمه گیتی اشرفیان از نشر آلاچیق خوندم (کاری که قطعا تو جلدهای بعدی کتاب تکرار نمیکنم و میرم سراغ نشر و مترجم بهتری) کتاب، ریتم متناسبی داره، نه تنده نه کند و همین خوندنش رو مطبوع میکنه. با وجودیکه محور اصلی کتاب امکان سفر تو زمان به شکل خیلی محدوده، اما تاکید بر اینکه بهرحال هیچی توی زمان حال تغییر نمیکنه، بنظرم باعث میشه آدم نسبت به کانسپت زمان و جدیتر گرفتن تصمیمها و انتخابهاش توی هر موقعیتی حساسیت بیشتری پیدا کنه. حرفهای قورتداده رو راحتتر به زبون بیاره و غرورش رو به چیزهای ارزشمندی که میتونه تو زندگی داشته باشه ارجح ندونه. کتاب خوشخوانی که برای من یه صبح تا عصر تو شرایط واقعا سخت، خوندنش طول کشید و واقعا به قدر خوردن یه فنجون قهوه تلخ، مزهمزه کردنش دلچسب بود. #پیشنهاد_میشه 0 5