بریدههای کتاب فاطیما اربابی فاطیما اربابی 20 ساعت پیش عشق و تنهایی جیدو کریشنا مورتی 3.0 0 صفحۀ 11 مرتبط بودن یعنی زیستن، یعنی حیات، یعنی وجود و هستی. 0 4 فاطیما اربابی دیروز مرید راستین: تاملاتی درباره ی سرشت جنبش های توده وار اریک هوفر 0.0 صفحۀ 12 همهی آنچه میگویم در حوزهی گفتمان است و جنبهی توصیه ندارد. اگر قرار بود سخن من جنبهی اعتقادی پیدا کند، چنین جسورانه صحبت نمیکردم. 0 0 فاطیما اربابی 2 روز پیش بازی های میراث جنیفر لین بارنز 4.2 167 صفحۀ 8 یکبار هم که شده، جای اینکه ببینم چقدر میتوانم کم بگذارم، میخواستم ببینم چقدر میتوانم پیش بروم. 0 1 فاطیما اربابی 1404/4/16 976 روز در پس کوچه های اروپا محمد دلاوری 3.8 56 صفحۀ 10 درآن روزها وضع ارز آنچنان بود که میگفتند با تنها ارزی که میشود امروزه از کشور خارج شد "عرض معذرت" است. 0 2 فاطیما اربابی 1404/4/16 976 روز در پس کوچه های اروپا محمد دلاوری 3.8 56 صفحۀ 18 سنت ما همانی است که باقی مانده و زندگی میشود، نه آن چه آرزو داریم که ای کاش میماند. 0 1 فاطیما اربابی 1404/4/15 قاتلان بدون چهره هنینگ مانکل 3.2 6 صفحۀ 288 ما در محیطی زندگی میکنیم که به خاطر بهشتی که از دست دادهایم عزا میگیرد. 0 1 فاطیما اربابی 1404/3/31 گتسبی بزرگ اف. اسکات فیتزجرالد 3.5 115 صفحۀ 226 اگر این بار از چنگ ما گریخت چه باک، فردا تندتر خواهیم دوید و دستهایمان را درازتر خواهیم کرد و سرانجام یک بامداد خوش.. 0 35 فاطیما اربابی 1404/3/30 سووشون سیمین دانشور 4.1 279 صفحۀ 292 در زندگی برای زندهها باید شجاع بود... اما حیف که دیر به این فکر افتادم. بگذارید به جبران این نادانی، در مرگ شجاعها خوب گریه کنم. 0 2 فاطیما اربابی 1404/3/29 سووشون سیمین دانشور 4.1 279 صفحۀ 77 اگر افتادی، بدان که در این دنیا هیچکس خم نمیشود دست تو را بگیرد بلندت کند. سعی کن خودت پا شوی. 0 5 فاطیما اربابی 1404/3/29 سووشون سیمین دانشور 4.1 279 صفحۀ 51 _ از آتش برافتاده، بروم برایت تازهاش کنم. + آتش بر سر خودم است. 0 5 فاطیما اربابی 1404/3/29 سووشون سیمین دانشور 4.1 279 صفحۀ 18 + از دست من گریه میکنی؟ من نمیتوانم مثل همهی مردم باشم. نمیتوانم رعیتم را گرسنه ببینم. نباید سرزمینی خالی خالی از مرد باشد. - هر کاری میخواهند بکنند اما جنگ را به لانهی من نیاورند. به من چه که شهر شده عین محلهی مردستان... شهر من، مملکت من همین خانه است، اما آنها جنگ را به خانهی من هم میکشانند. 0 1 فاطیما اربابی 1404/3/29 سووشون سیمین دانشور 4.1 279 صفحۀ 13 میدانم عاقبت در یک روزِ سگی بارانی در یک گودال میفتی و جان میدهی یا در نوانخانه دنبال یک پیرزن میگردی که به او بگویی «مادر» 0 3 فاطیما اربابی 1404/3/26 یک روز مانده به عید پاک زویا پیرزاد 4.0 24 صفحۀ 108 بعد از آن زندگی کابوسی بود که تمام نمیشد. 0 2 فاطیما اربابی 1404/3/24 لالایی برای دختر مرده حمیدرضا شاه آبادی 3.9 50 صفحۀ 40 در شگفتم از صبر پروردگار که چگونه با این همه ظلم و جور بندگانش، زمین و زمان را در هم نمیپیچد؟ 0 29 فاطیما اربابی 1404/3/23 دختر خوب، خون بد جلد 2 هالی جکسون 4.5 75 صفحۀ 269 از این همه عذاب وجدان و شرم به خاطر حقیقت وجودش خسته بود. 0 27 فاطیما اربابی 1404/3/23 دختر خوب، خون بد جلد 2 هالی جکسون 4.5 75 صفحۀ 264 تو توی این قضیه تنها نیستی، پس اینقدر همه رو از خودت دور نکن. من رو از خودت دور نکن. 1 2 فاطیما اربابی 1404/3/23 دختر خوب، خون بد جلد 2 هالی جکسون 4.5 75 صفحۀ 252 ولی هیچ تاسفی نمیتوانست قضیه را درست بکند. 0 1 فاطیما اربابی 1404/3/23 دیدن دختر صددرصد دلخواه در صبح زیبای ماه آوریل هاروکی موراکامی 3.1 44 صفحۀ 79 اما به هر حال خوب یا بد تنها زنان بودند که موردعلاقهی او بودند. 0 4 فاطیما اربابی 1404/2/24 دیدن دختر صددرصد دلخواه در صبح زیبای ماه آوریل هاروکی موراکامی 3.1 44 صفحۀ 40 میتوانید فکرش را بکنید که ایتالیاییها چقدر متحیر میشوند اگر بدانند چیزی که در سال ١٩٧١ صادر میکردهاند، تنهایی محض بوده است؟ 1 3 فاطیما اربابی 1404/2/24 دیدن دختر صددرصد دلخواه در صبح زیبای ماه آوریل هاروکی موراکامی 3.1 44 صفحۀ 33 آن سال اسپاگتی میپختم تا زندگی کنم و زندگی میکردم تا اسپاگتی بپزم. بخاری که از قابلمه بر میخواست، مایهی مباهات من بود و سس گوجه فرنگی که داخل تابه قلقل میزد، مایهی امید زندگیام. 1 2
بریدههای کتاب فاطیما اربابی فاطیما اربابی 20 ساعت پیش عشق و تنهایی جیدو کریشنا مورتی 3.0 0 صفحۀ 11 مرتبط بودن یعنی زیستن، یعنی حیات، یعنی وجود و هستی. 0 4 فاطیما اربابی دیروز مرید راستین: تاملاتی درباره ی سرشت جنبش های توده وار اریک هوفر 0.0 صفحۀ 12 همهی آنچه میگویم در حوزهی گفتمان است و جنبهی توصیه ندارد. اگر قرار بود سخن من جنبهی اعتقادی پیدا کند، چنین جسورانه صحبت نمیکردم. 0 0 فاطیما اربابی 2 روز پیش بازی های میراث جنیفر لین بارنز 4.2 167 صفحۀ 8 یکبار هم که شده، جای اینکه ببینم چقدر میتوانم کم بگذارم، میخواستم ببینم چقدر میتوانم پیش بروم. 0 1 فاطیما اربابی 1404/4/16 976 روز در پس کوچه های اروپا محمد دلاوری 3.8 56 صفحۀ 10 درآن روزها وضع ارز آنچنان بود که میگفتند با تنها ارزی که میشود امروزه از کشور خارج شد "عرض معذرت" است. 0 2 فاطیما اربابی 1404/4/16 976 روز در پس کوچه های اروپا محمد دلاوری 3.8 56 صفحۀ 18 سنت ما همانی است که باقی مانده و زندگی میشود، نه آن چه آرزو داریم که ای کاش میماند. 0 1 فاطیما اربابی 1404/4/15 قاتلان بدون چهره هنینگ مانکل 3.2 6 صفحۀ 288 ما در محیطی زندگی میکنیم که به خاطر بهشتی که از دست دادهایم عزا میگیرد. 0 1 فاطیما اربابی 1404/3/31 گتسبی بزرگ اف. اسکات فیتزجرالد 3.5 115 صفحۀ 226 اگر این بار از چنگ ما گریخت چه باک، فردا تندتر خواهیم دوید و دستهایمان را درازتر خواهیم کرد و سرانجام یک بامداد خوش.. 0 35 فاطیما اربابی 1404/3/30 سووشون سیمین دانشور 4.1 279 صفحۀ 292 در زندگی برای زندهها باید شجاع بود... اما حیف که دیر به این فکر افتادم. بگذارید به جبران این نادانی، در مرگ شجاعها خوب گریه کنم. 0 2 فاطیما اربابی 1404/3/29 سووشون سیمین دانشور 4.1 279 صفحۀ 77 اگر افتادی، بدان که در این دنیا هیچکس خم نمیشود دست تو را بگیرد بلندت کند. سعی کن خودت پا شوی. 0 5 فاطیما اربابی 1404/3/29 سووشون سیمین دانشور 4.1 279 صفحۀ 51 _ از آتش برافتاده، بروم برایت تازهاش کنم. + آتش بر سر خودم است. 0 5 فاطیما اربابی 1404/3/29 سووشون سیمین دانشور 4.1 279 صفحۀ 18 + از دست من گریه میکنی؟ من نمیتوانم مثل همهی مردم باشم. نمیتوانم رعیتم را گرسنه ببینم. نباید سرزمینی خالی خالی از مرد باشد. - هر کاری میخواهند بکنند اما جنگ را به لانهی من نیاورند. به من چه که شهر شده عین محلهی مردستان... شهر من، مملکت من همین خانه است، اما آنها جنگ را به خانهی من هم میکشانند. 0 1 فاطیما اربابی 1404/3/29 سووشون سیمین دانشور 4.1 279 صفحۀ 13 میدانم عاقبت در یک روزِ سگی بارانی در یک گودال میفتی و جان میدهی یا در نوانخانه دنبال یک پیرزن میگردی که به او بگویی «مادر» 0 3 فاطیما اربابی 1404/3/26 یک روز مانده به عید پاک زویا پیرزاد 4.0 24 صفحۀ 108 بعد از آن زندگی کابوسی بود که تمام نمیشد. 0 2 فاطیما اربابی 1404/3/24 لالایی برای دختر مرده حمیدرضا شاه آبادی 3.9 50 صفحۀ 40 در شگفتم از صبر پروردگار که چگونه با این همه ظلم و جور بندگانش، زمین و زمان را در هم نمیپیچد؟ 0 29 فاطیما اربابی 1404/3/23 دختر خوب، خون بد جلد 2 هالی جکسون 4.5 75 صفحۀ 269 از این همه عذاب وجدان و شرم به خاطر حقیقت وجودش خسته بود. 0 27 فاطیما اربابی 1404/3/23 دختر خوب، خون بد جلد 2 هالی جکسون 4.5 75 صفحۀ 264 تو توی این قضیه تنها نیستی، پس اینقدر همه رو از خودت دور نکن. من رو از خودت دور نکن. 1 2 فاطیما اربابی 1404/3/23 دختر خوب، خون بد جلد 2 هالی جکسون 4.5 75 صفحۀ 252 ولی هیچ تاسفی نمیتوانست قضیه را درست بکند. 0 1 فاطیما اربابی 1404/3/23 دیدن دختر صددرصد دلخواه در صبح زیبای ماه آوریل هاروکی موراکامی 3.1 44 صفحۀ 79 اما به هر حال خوب یا بد تنها زنان بودند که موردعلاقهی او بودند. 0 4 فاطیما اربابی 1404/2/24 دیدن دختر صددرصد دلخواه در صبح زیبای ماه آوریل هاروکی موراکامی 3.1 44 صفحۀ 40 میتوانید فکرش را بکنید که ایتالیاییها چقدر متحیر میشوند اگر بدانند چیزی که در سال ١٩٧١ صادر میکردهاند، تنهایی محض بوده است؟ 1 3 فاطیما اربابی 1404/2/24 دیدن دختر صددرصد دلخواه در صبح زیبای ماه آوریل هاروکی موراکامی 3.1 44 صفحۀ 33 آن سال اسپاگتی میپختم تا زندگی کنم و زندگی میکردم تا اسپاگتی بپزم. بخاری که از قابلمه بر میخواست، مایهی مباهات من بود و سس گوجه فرنگی که داخل تابه قلقل میزد، مایهی امید زندگیام. 1 2