بریدههای کتاب فاطمه چوپانی فاطمه چوپانی 18 ساعت پیش باروت خیس زهرا اسعدبلنددوست 4.4 42 صفحۀ 154 -اسمت هیامه. هیام.معنی اش را خوب می دانستم،تشنه عشق.چشم دوختم به سیاهی بیرون:((لیلا بیشتر بهم می آد، شب طولانی و بسیار تاریک.)) 0 3 فاطمه چوپانی 4 روز پیش سفر به شهر زیتون محمدجواد جزینی 2.9 2 صفحۀ 13 طاهره هم نقاشی میکند. _طاهره چه می کشی؟ این خورشید است.این هم خانه ماست. _اما این که خانه نیست.! آخر زلزله آمده،خرابش کرده.این هم مادرم است که کنار جنازه خواهرم گریه میکند. _پس پدرت کجاست؟ ... 0 7 فاطمه چوپانی 1403/12/19 مرگ ایوان ایلیچ لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.2 359 صفحۀ 78 ناگهان نیرویی به سینه وپهلویش اصابت نمود ونفس کشیدن رابرایش سخت تر کرد.از سوراخ پایین افتاد و در انتهای آنجا روشنایی دید.اتفاقی که برایش افتاده بود مانند حسی بود که گاه در واگن راه آهن تجربه کرده بود ، وقتی فکر میکنید قطار به عقب میرود، در حالی که واقعا دارد به سمت جلو می رود و ناگهان متوجه مسیر واقعی می شوید. 0 8 فاطمه چوپانی 1403/9/9 تصمیم گرفتم خودم باشم کیم سوهیون 4.4 3 صفحۀ 88 هیچ کس جز خودتان از شما مراقبت نمیکند، پس خودتان را قربانی نکنید.خود خواه بودن هیچ مشکلی ندارد ،حتی گاهی مسئولیت پذیر نبودن هم مسئله ای نیست. هیچ بی مسئولیتی ای بالاتر از رها کردن خودتان زیر بار مسئولیت های سنگین و له شدن زیر این آوار نیست. 0 13 فاطمه چوپانی 1403/9/8 سفر به دور اتاقم گزاویه دو مستر 3.2 29 صفحۀ 7 چه شکوهمند است طرحی نو درانداختن ویکباره گام نهادن در جهان دانشمندان،با اکتشاف نامه ای در دست،درست همچون ستاره ای دنباله دار که ناگهان در آسمان می درخشد! 0 17 فاطمه چوپانی 1403/9/8 جملاتی با طعم قهوه؛ یافتههایی از اتاق مشاوره مهدی طباطبایی فر 3.1 1 صفحۀ 17 "تغییر کردن اگر چه دشوار است، اما تغییر نکردن می تواند تلخ و مرگبار باشد. رسیدن به آرزوها ،اگرچه دشوار است ولی دست کشیدن از آن ها بسیار تلخ است .چه بسا تحمل این دشواری شیرین تر از کنار آمدن با زندگی تلخ باشد." 2 12
بریدههای کتاب فاطمه چوپانی فاطمه چوپانی 18 ساعت پیش باروت خیس زهرا اسعدبلنددوست 4.4 42 صفحۀ 154 -اسمت هیامه. هیام.معنی اش را خوب می دانستم،تشنه عشق.چشم دوختم به سیاهی بیرون:((لیلا بیشتر بهم می آد، شب طولانی و بسیار تاریک.)) 0 3 فاطمه چوپانی 4 روز پیش سفر به شهر زیتون محمدجواد جزینی 2.9 2 صفحۀ 13 طاهره هم نقاشی میکند. _طاهره چه می کشی؟ این خورشید است.این هم خانه ماست. _اما این که خانه نیست.! آخر زلزله آمده،خرابش کرده.این هم مادرم است که کنار جنازه خواهرم گریه میکند. _پس پدرت کجاست؟ ... 0 7 فاطمه چوپانی 1403/12/19 مرگ ایوان ایلیچ لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.2 359 صفحۀ 78 ناگهان نیرویی به سینه وپهلویش اصابت نمود ونفس کشیدن رابرایش سخت تر کرد.از سوراخ پایین افتاد و در انتهای آنجا روشنایی دید.اتفاقی که برایش افتاده بود مانند حسی بود که گاه در واگن راه آهن تجربه کرده بود ، وقتی فکر میکنید قطار به عقب میرود، در حالی که واقعا دارد به سمت جلو می رود و ناگهان متوجه مسیر واقعی می شوید. 0 8 فاطمه چوپانی 1403/9/9 تصمیم گرفتم خودم باشم کیم سوهیون 4.4 3 صفحۀ 88 هیچ کس جز خودتان از شما مراقبت نمیکند، پس خودتان را قربانی نکنید.خود خواه بودن هیچ مشکلی ندارد ،حتی گاهی مسئولیت پذیر نبودن هم مسئله ای نیست. هیچ بی مسئولیتی ای بالاتر از رها کردن خودتان زیر بار مسئولیت های سنگین و له شدن زیر این آوار نیست. 0 13 فاطمه چوپانی 1403/9/8 سفر به دور اتاقم گزاویه دو مستر 3.2 29 صفحۀ 7 چه شکوهمند است طرحی نو درانداختن ویکباره گام نهادن در جهان دانشمندان،با اکتشاف نامه ای در دست،درست همچون ستاره ای دنباله دار که ناگهان در آسمان می درخشد! 0 17 فاطمه چوپانی 1403/9/8 جملاتی با طعم قهوه؛ یافتههایی از اتاق مشاوره مهدی طباطبایی فر 3.1 1 صفحۀ 17 "تغییر کردن اگر چه دشوار است، اما تغییر نکردن می تواند تلخ و مرگبار باشد. رسیدن به آرزوها ،اگرچه دشوار است ولی دست کشیدن از آن ها بسیار تلخ است .چه بسا تحمل این دشواری شیرین تر از کنار آمدن با زندگی تلخ باشد." 2 12