بریدهای از کتاب سفر به شهر زیتون اثر محمدجواد جزینی
4 روز پیش
صفحۀ 13
طاهره هم نقاشی میکند. _طاهره چه می کشی؟ این خورشید است.این هم خانه ماست. _اما این که خانه نیست.! آخر زلزله آمده،خرابش کرده.این هم مادرم است که کنار جنازه خواهرم گریه میکند. _پس پدرت کجاست؟ ...
طاهره هم نقاشی میکند. _طاهره چه می کشی؟ این خورشید است.این هم خانه ماست. _اما این که خانه نیست.! آخر زلزله آمده،خرابش کرده.این هم مادرم است که کنار جنازه خواهرم گریه میکند. _پس پدرت کجاست؟ ...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.