بریده‌ای از کتاب باروت خیس اثر زهرا اسعدبلنددوست

بریدۀ کتاب

صفحۀ 154

-اسمت هیامه. هیام.معنی اش را خوب می دانستم،تشنه عشق.چشم دوختم به سیاهی بیرون:((لیلا بیشتر بهم می آد، شب طولانی و بسیار تاریک.))

-اسمت هیامه. هیام.معنی اش را خوب می دانستم،تشنه عشق.چشم دوختم به سیاهی بیرون:((لیلا بیشتر بهم می آد، شب طولانی و بسیار تاریک.))

16

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.