بریدههای کتاب سمیه جمشیدی سمیه جمشیدی 1404/6/4 - 16:40 خط مقدم 4.7 51 صفحۀ 480 هیچکدامشان برای حقوق و مزایا نیامده بودند. کسی را هم که بهاجبار نیاورده بودند؛ چرا که موشکی تنها جایی بود که در بدنهاش سرباز نداشت. همهٔ کارها را خودشان کرده بودند. با وجود کمبود امکانات و آمادهباشهای طولانی و مرخصینرفتنها صبر کرده بودند. از دشمن شرارت دیده بودند و از دوست خیانت. اما باز هم ناامید نشده و خواسته بودند که روی پای خودشان بایستند. هرچه در توانشان بود و شاید بیشتر از آن هم تلاش کرده بودند. با این حال کار خودشان را ناچیز میدیدند و از خودشان ناراضی بودند. 0 6 سمیه جمشیدی 1404/6/4 - 16:20 خط مقدم 4.7 51 صفحۀ 528 0 3 سمیه جمشیدی 1404/6/1 - 17:08 خط مقدم 4.7 51 صفحۀ 381 0 1 سمیه جمشیدی 1404/6/1 - 17:06 گزینه ی اشعار فاضل نظری داریوش محمدخانی 4.3 8 صفحۀ 59 0 2 سمیه جمشیدی 1404/5/29 - 21:45 گزینه ی اشعار فاضل نظری داریوش محمدخانی 4.3 8 صفحۀ 30 0 3 سمیه جمشیدی 1404/5/29 - 17:18 خط مقدم 4.7 51 صفحۀ 159 0 2 سمیه جمشیدی 1404/5/21 - 18:17 کجایی؟ مرتضی اسدی 4.7 2 صفحۀ 92 هنرِ اسماعیل این بود که از انسانهای معمولی،حتی آن هایی که در چشم اطرافیان بی خاصیت بودند، طلا می ساخت..... اسم کتاب=» کجایی؟! شه.ید اسماعیل چراغی🥀 0 4 سمیه جمشیدی 1404/5/18 - 00:18 کجایی؟ مرتضی اسدی 4.7 2 صفحۀ 89 اصلاً می دونی مهم ترین ویژگی یه مأمور یگان ویژه چیه؟! اسماعیل نگاهی به بدن آقای رستگار که خیلی رو فرم بود انداخت و گفت:«قدرت بالای بدنی؟» _نه.صــــــــــبر. مهم ترین ویژگی بچه های یگان ویژه داشتن صبر زیاده. 0 2 سمیه جمشیدی 1403/12/9 - 00:14 اجاره نشین خیابان الامین: هشت سال معرکه سوریه با جمال فیض اللهی علیاصغر عزتیپاک 4.2 69 صفحۀ 62 نه؛هیچ چیز تمام نشده بود.بازی تازه داشت شروع می شد.چون یکی_دو روز بعد از آن جلسهٔ کنار ضریح حضرت رقیه،درست همان جا چشمم افتاد به حــــــــــــاج قاسم،تا دیدمش،با خودم گفتم؛«نه؛هنوز هزار بادهٔ ناخورده در رگ تاک است.»البته من حاج قاسم را فقط دورادور می شناختم. عکس هایش را دیده بودم و می دانستم که چع کاره است و کارهایش بزرگ است! 0 6 سمیه جمشیدی 1403/11/7 - 20:03 معبد زیرزمینی معصومه میرابوطالبی 4.5 99 صفحۀ 161 این دفعه اگه توی قم گُم بشم حاجی،هیچ کَس نیست پیدام کنه. اما تو یادم دادی. یادم دادی که چطوری گُم نشم.تا همیشه مدیونتم حاجی! 🥲❤️🩹 0 8 سمیه جمشیدی 1403/11/6 - 12:53 معبد زیرزمینی معصومه میرابوطالبی 4.5 99 صفحۀ 20 من بی عرضه و ترسو نیستم،من تنها هستم و می دانم تنهایی و ترس فرق دارند. اما وقتی تنهایی،دلت نمی خواهد خیلی کارها رو انجام بدهی. یعنی نمی توانی. فکر می کنی قدرت نداری،فکر می کنی کسی پشتت نیست که به قدرتت اضافه کند یا قدرتت را بهت یادآوری کند. من تنها هستم و سالهاست که قدرتم زیر خروارها خاک گم شده حاجی. 0 9 سمیه جمشیدی 1403/9/2 - 21:52 هواتو دارم محمدرسول ملاحسنی 4.5 69 صفحۀ 45 همین که گوشی اش زنگ خورد،دیدم نوشته:«عیال» چشم هایم براق شد. _عیال؟شبیه اسمی که جلال آل احمد به سیمین دانشور می گفت؟ _آره دیگه.از این به بعد تو عهد و عیال منی. خندیدم. _آقا،اهل و عیال درسته،نه عهد و عیال. _نه دیگه.تو از این به بعد هم عهد منی،هم عیال من! 0 9 سمیه جمشیدی 1403/5/21 - 19:09 مرا پیدا کن جلد 1 معصومه رامهرمزی 3.8 30 صفحۀ 141 0 7 سمیه جمشیدی 1403/5/7 - 02:17 روضه عقل، فرهنگ جنون محسن عباسی ولدی 4.4 5 صفحۀ 244 0 18 سمیه جمشیدی 1403/4/31 - 21:37 روضه عقل، فرهنگ جنون محسن عباسی ولدی 4.4 5 صفحۀ 172 گریه دیوانه ها در روضه کربلا،تنها گریستن بر مظلومیت نیست. اشک،سوزش قلب یک دیوانه است برای نبودن در کربلا. من هیچ کجا در شهر دیوانه ها 《یا لیتنا کنّا معک》 را که از عمق جان باشد نشنیدم. 0 18 سمیه جمشیدی 1403/4/30 - 19:14 روضه عقل، فرهنگ جنون محسن عباسی ولدی 4.4 5 صفحۀ 107 0 5 سمیه جمشیدی 1403/4/25 - 23:25 روضه عقل، فرهنگ جنون محسن عباسی ولدی 4.4 5 صفحۀ 87 0 4 سمیه جمشیدی 1403/4/23 - 01:27 خادم ارباب کیست؟ درس هایی از کلاس حضرت جون سیدعلی اصغر علوی 4.2 28 صفحۀ 23 امام حسین از باغچه که کمتر نیست! آب گِل آلود وارد باغچه می شود اما در نتیجه گُل می شود. باغچه،گِل را گُل می کند. امام حسین(ع) از باغچه که کمتر نیست! امام حسین(ع) را که اصلاً حرفش را نزن! شهیدان حسین هم این هنر را دارند! از جون سوال کن! 0 6 سمیه جمشیدی 1403/4/21 - 01:03 روضه عقل، فرهنگ جنون محسن عباسی ولدی 4.4 5 صفحۀ 74 گفتم:قبله ات؟ گفت:کربلا گفتم:مولایت؟ گفت:حسین علیه السلام گفتم: بهشتت؟ گفت: لبخند حسین علیه السلام گفتم:جهنمت؟ گفت: دوری از حسین علیه السلام گفتم: دنیایت؟ گفت: خیمه ی عزای حسین علیه السلام گفتم:مرگت؟ گفت: شهادت گفتم:مدفنت؟ گفت:بی نشان گفتم: حرف آخرت؟ گفت: یا حسین.... 0 4 سمیه جمشیدی 1403/4/10 - 15:01 به عقب برنمیگردیم محمدامین میمندیان 3.8 2 صفحۀ 9 خیلی از واژهها در سپهر سیاسی ما وجود نداشتند و یک باره به وجود آمدند. مثلا همین «سپهر سیاسی» را من یادم نمی آید از کجا آمد؟ ولی واژه ها و عباراتی مانند؛ «کنترل تورم» «جای نگرانی نیست!» «مهار گرانی»و.... همیشه بخشی از ادبیات سیاسی کشور بوده اند؛ یعنی حتی اگر یک شهاب سنگ مستقیم به ماه بخورد و آن را منفجر کند و بعد با همان سرعت به سمت ایران بیاید،باز هم مسئولین میگویند جای هیچگونه نگرانی نیست و مردم از بابت برخورد خیالشان راحت باشد.... #به_عقب_برنمیگردیم #نه_به_دولت_سوم_روحانی 0 5
بریدههای کتاب سمیه جمشیدی سمیه جمشیدی 1404/6/4 - 16:40 خط مقدم 4.7 51 صفحۀ 480 هیچکدامشان برای حقوق و مزایا نیامده بودند. کسی را هم که بهاجبار نیاورده بودند؛ چرا که موشکی تنها جایی بود که در بدنهاش سرباز نداشت. همهٔ کارها را خودشان کرده بودند. با وجود کمبود امکانات و آمادهباشهای طولانی و مرخصینرفتنها صبر کرده بودند. از دشمن شرارت دیده بودند و از دوست خیانت. اما باز هم ناامید نشده و خواسته بودند که روی پای خودشان بایستند. هرچه در توانشان بود و شاید بیشتر از آن هم تلاش کرده بودند. با این حال کار خودشان را ناچیز میدیدند و از خودشان ناراضی بودند. 0 6 سمیه جمشیدی 1404/6/4 - 16:20 خط مقدم 4.7 51 صفحۀ 528 0 3 سمیه جمشیدی 1404/6/1 - 17:08 خط مقدم 4.7 51 صفحۀ 381 0 1 سمیه جمشیدی 1404/6/1 - 17:06 گزینه ی اشعار فاضل نظری داریوش محمدخانی 4.3 8 صفحۀ 59 0 2 سمیه جمشیدی 1404/5/29 - 21:45 گزینه ی اشعار فاضل نظری داریوش محمدخانی 4.3 8 صفحۀ 30 0 3 سمیه جمشیدی 1404/5/29 - 17:18 خط مقدم 4.7 51 صفحۀ 159 0 2 سمیه جمشیدی 1404/5/21 - 18:17 کجایی؟ مرتضی اسدی 4.7 2 صفحۀ 92 هنرِ اسماعیل این بود که از انسانهای معمولی،حتی آن هایی که در چشم اطرافیان بی خاصیت بودند، طلا می ساخت..... اسم کتاب=» کجایی؟! شه.ید اسماعیل چراغی🥀 0 4 سمیه جمشیدی 1404/5/18 - 00:18 کجایی؟ مرتضی اسدی 4.7 2 صفحۀ 89 اصلاً می دونی مهم ترین ویژگی یه مأمور یگان ویژه چیه؟! اسماعیل نگاهی به بدن آقای رستگار که خیلی رو فرم بود انداخت و گفت:«قدرت بالای بدنی؟» _نه.صــــــــــبر. مهم ترین ویژگی بچه های یگان ویژه داشتن صبر زیاده. 0 2 سمیه جمشیدی 1403/12/9 - 00:14 اجاره نشین خیابان الامین: هشت سال معرکه سوریه با جمال فیض اللهی علیاصغر عزتیپاک 4.2 69 صفحۀ 62 نه؛هیچ چیز تمام نشده بود.بازی تازه داشت شروع می شد.چون یکی_دو روز بعد از آن جلسهٔ کنار ضریح حضرت رقیه،درست همان جا چشمم افتاد به حــــــــــــاج قاسم،تا دیدمش،با خودم گفتم؛«نه؛هنوز هزار بادهٔ ناخورده در رگ تاک است.»البته من حاج قاسم را فقط دورادور می شناختم. عکس هایش را دیده بودم و می دانستم که چع کاره است و کارهایش بزرگ است! 0 6 سمیه جمشیدی 1403/11/7 - 20:03 معبد زیرزمینی معصومه میرابوطالبی 4.5 99 صفحۀ 161 این دفعه اگه توی قم گُم بشم حاجی،هیچ کَس نیست پیدام کنه. اما تو یادم دادی. یادم دادی که چطوری گُم نشم.تا همیشه مدیونتم حاجی! 🥲❤️🩹 0 8 سمیه جمشیدی 1403/11/6 - 12:53 معبد زیرزمینی معصومه میرابوطالبی 4.5 99 صفحۀ 20 من بی عرضه و ترسو نیستم،من تنها هستم و می دانم تنهایی و ترس فرق دارند. اما وقتی تنهایی،دلت نمی خواهد خیلی کارها رو انجام بدهی. یعنی نمی توانی. فکر می کنی قدرت نداری،فکر می کنی کسی پشتت نیست که به قدرتت اضافه کند یا قدرتت را بهت یادآوری کند. من تنها هستم و سالهاست که قدرتم زیر خروارها خاک گم شده حاجی. 0 9 سمیه جمشیدی 1403/9/2 - 21:52 هواتو دارم محمدرسول ملاحسنی 4.5 69 صفحۀ 45 همین که گوشی اش زنگ خورد،دیدم نوشته:«عیال» چشم هایم براق شد. _عیال؟شبیه اسمی که جلال آل احمد به سیمین دانشور می گفت؟ _آره دیگه.از این به بعد تو عهد و عیال منی. خندیدم. _آقا،اهل و عیال درسته،نه عهد و عیال. _نه دیگه.تو از این به بعد هم عهد منی،هم عیال من! 0 9 سمیه جمشیدی 1403/5/21 - 19:09 مرا پیدا کن جلد 1 معصومه رامهرمزی 3.8 30 صفحۀ 141 0 7 سمیه جمشیدی 1403/5/7 - 02:17 روضه عقل، فرهنگ جنون محسن عباسی ولدی 4.4 5 صفحۀ 244 0 18 سمیه جمشیدی 1403/4/31 - 21:37 روضه عقل، فرهنگ جنون محسن عباسی ولدی 4.4 5 صفحۀ 172 گریه دیوانه ها در روضه کربلا،تنها گریستن بر مظلومیت نیست. اشک،سوزش قلب یک دیوانه است برای نبودن در کربلا. من هیچ کجا در شهر دیوانه ها 《یا لیتنا کنّا معک》 را که از عمق جان باشد نشنیدم. 0 18 سمیه جمشیدی 1403/4/30 - 19:14 روضه عقل، فرهنگ جنون محسن عباسی ولدی 4.4 5 صفحۀ 107 0 5 سمیه جمشیدی 1403/4/25 - 23:25 روضه عقل، فرهنگ جنون محسن عباسی ولدی 4.4 5 صفحۀ 87 0 4 سمیه جمشیدی 1403/4/23 - 01:27 خادم ارباب کیست؟ درس هایی از کلاس حضرت جون سیدعلی اصغر علوی 4.2 28 صفحۀ 23 امام حسین از باغچه که کمتر نیست! آب گِل آلود وارد باغچه می شود اما در نتیجه گُل می شود. باغچه،گِل را گُل می کند. امام حسین(ع) از باغچه که کمتر نیست! امام حسین(ع) را که اصلاً حرفش را نزن! شهیدان حسین هم این هنر را دارند! از جون سوال کن! 0 6 سمیه جمشیدی 1403/4/21 - 01:03 روضه عقل، فرهنگ جنون محسن عباسی ولدی 4.4 5 صفحۀ 74 گفتم:قبله ات؟ گفت:کربلا گفتم:مولایت؟ گفت:حسین علیه السلام گفتم: بهشتت؟ گفت: لبخند حسین علیه السلام گفتم:جهنمت؟ گفت: دوری از حسین علیه السلام گفتم: دنیایت؟ گفت: خیمه ی عزای حسین علیه السلام گفتم:مرگت؟ گفت: شهادت گفتم:مدفنت؟ گفت:بی نشان گفتم: حرف آخرت؟ گفت: یا حسین.... 0 4 سمیه جمشیدی 1403/4/10 - 15:01 به عقب برنمیگردیم محمدامین میمندیان 3.8 2 صفحۀ 9 خیلی از واژهها در سپهر سیاسی ما وجود نداشتند و یک باره به وجود آمدند. مثلا همین «سپهر سیاسی» را من یادم نمی آید از کجا آمد؟ ولی واژه ها و عباراتی مانند؛ «کنترل تورم» «جای نگرانی نیست!» «مهار گرانی»و.... همیشه بخشی از ادبیات سیاسی کشور بوده اند؛ یعنی حتی اگر یک شهاب سنگ مستقیم به ماه بخورد و آن را منفجر کند و بعد با همان سرعت به سمت ایران بیاید،باز هم مسئولین میگویند جای هیچگونه نگرانی نیست و مردم از بابت برخورد خیالشان راحت باشد.... #به_عقب_برنمیگردیم #نه_به_دولت_سوم_روحانی 0 5