بریدههای کتاب Aiuran Aiuran 1404/5/25 شمشیر شیشه ای ویکتوریا اویارد 4.4 6 صفحۀ 19 0 14 Aiuran 1404/5/13 تاج نفرین شده کاترین وبر 4.4 96 صفحۀ 35 شن گفت :《 سر در نمیارم.میخوای ازشون دلبری کنی؟》 رز با حالت دفاعی گفت:《 به هر حال یک ملکه اول باید با کشورش وصلت کنه.دلبری کردن از مردم چه اشکالی داره؟》 شن فکری کرد و گفت:《نمیدونم،فقط از شاهزاده کارو دلبری نکن.》 اوکی ولی حسودیای شن>>>>>>😭🛐 1 29 Aiuran 1404/5/1 تاج نفرین شده کاترین وبر 4.4 96 صفحۀ 77 سر به سرم نزار.اگر یک درس از زندگی یاد گرفته باشم،اینه که هر چیزی رو میشه با پول خرید جز عشق.بهای عشق چیزی نیست جز قلب:) 0 40 Aiuran 1404/4/28 دختری با هزاران زخم کیتلین گلاسکو 4.2 18 صفحۀ 42 این دنیا رفتار خوبی با دختر ها ندارد! 0 47 Aiuran 1404/4/27 رقیب های ازلی 4.3 6 صفحۀ 407 هیچوقت بهت نگفتم دوست دارم و این چیزیه که بیشتر از هر چیز دیگه ای حسرتش رو میخورم 0 32 Aiuran 1404/4/18 من لیاقتم خداحافظی بهتری بود آخیرا 3.3 16 صفحۀ 191 0 28 Aiuran 1404/4/15 بلادونا آدلین گریس 4.1 15 صفحۀ 247 0 19 Aiuran 1404/4/13 عشق پیچیده آنا هوانگ 3.4 41 صفحۀ 250 عطرش رو بو کردم و قلبم درد گرفت. می خواستم اونو برای همیشه اینجا، امن نگهش دارم. لعنت به بقیه دنیا من همه دنیارو برای اون به آتش میکشم. 0 22 Aiuran 1404/4/12 عشق پیچیده آنا هوانگ 3.4 41 صفحۀ 111 قفسه سینم درد می کرد، اگر مشکل من نبودم، چرا این اتفاق ها برای من می افتاد؟ سعی کردم آدم خوبی باشم. یه دختر خوب، یه دوست خوب ... اما مهم نیست که چقدر تلاش کردم، اخرش من همیشه آسیب دیدم. 0 17 Aiuran 1404/4/11 The Powerless : Fearless جلد 3 Lauren Roberts 4.0 11 صفحۀ 368 می توانم لحظه ای را که قلبم به هم می ریزد را حس کنم. وقتی برمی گردم، چشمانم به چشمانی که به خاطر سپرده شده بودند می خورد. وقتی مه با عمیق ترین دریا برخورد می کند. وقتی سایه ای با شعله اش روبرو می شود. هنگامی که اجتناب ناپذیری به پایان خود می رسد. وقتی به صورت چیزی که بیشتر از هر چیز دوستش دارم خیره می شوم. 0 18 Aiuran 1404/4/11 The Powerless : Fearless جلد 3 Lauren Roberts 4.0 11 صفحۀ 125 در حالی که به سمت آنها در یک خط مستقیم راه می روم احساس کنم آنها یک جفت زیبا هستند، برادران آزر. و من باقی عمرم را برای گذراندن با آنها دارم. با یکی ازدواج کرده و عاشق دیگری. 0 17 Aiuran 1404/4/5 ۳۶۵ روز بدون تو 3.3 31 صفحۀ 26 روز شصت و چهارم مختصرِ داستانِ طولانیِ من اینه:تو من رو در هم شکستی 0 18 Aiuran 1404/4/5 ۳۶۵ روز بدون تو 3.3 31 صفحۀ 21 0 15 Aiuran 1404/3/25 به امید دل بستم لان کالی 4.1 183 صفحۀ 86 او هنوز یک نوجوان است .نوجوانان به اندازه کودکان انعطاف پذیر نیستند .ان ها هویت،ارزوها و رویاهایی دارند.گاهی اوقات،والدین از این استقلال احساس بدی دارند.آن ها دوست دارند به همان نوزادی که بدنیا اوردند بچسبند. هر چیزی که برخلاف میل آن ها باشد ،نافرمانی است.بنابراین، وقتی ان کودک ترجیح میدهد بخواند و بنويسد تا این که پا جای پای پدرش بگذارد ،خشونت ظاهر میشود.هنگامی که کودک در ذهن خود به دام میافتد ،مادر و پدرش درد را فقط نشانی از بالا رفتن سن کودک میدانند 0 17 Aiuran 1404/2/23 به امید دلبستم لنکالی 3.7 6 صفحۀ 44 عشق به آدم ها این قدرت را میدهد که خائن باشند.صدمه دیدن توسط کسی که دوستت دارد و دوستش داری بسیار سخت است مثل سوزنی زیر پوست یا چاقویی درنده میان دنده ها... 0 25
بریدههای کتاب Aiuran Aiuran 1404/5/25 شمشیر شیشه ای ویکتوریا اویارد 4.4 6 صفحۀ 19 0 14 Aiuran 1404/5/13 تاج نفرین شده کاترین وبر 4.4 96 صفحۀ 35 شن گفت :《 سر در نمیارم.میخوای ازشون دلبری کنی؟》 رز با حالت دفاعی گفت:《 به هر حال یک ملکه اول باید با کشورش وصلت کنه.دلبری کردن از مردم چه اشکالی داره؟》 شن فکری کرد و گفت:《نمیدونم،فقط از شاهزاده کارو دلبری نکن.》 اوکی ولی حسودیای شن>>>>>>😭🛐 1 29 Aiuran 1404/5/1 تاج نفرین شده کاترین وبر 4.4 96 صفحۀ 77 سر به سرم نزار.اگر یک درس از زندگی یاد گرفته باشم،اینه که هر چیزی رو میشه با پول خرید جز عشق.بهای عشق چیزی نیست جز قلب:) 0 40 Aiuran 1404/4/28 دختری با هزاران زخم کیتلین گلاسکو 4.2 18 صفحۀ 42 این دنیا رفتار خوبی با دختر ها ندارد! 0 47 Aiuran 1404/4/27 رقیب های ازلی 4.3 6 صفحۀ 407 هیچوقت بهت نگفتم دوست دارم و این چیزیه که بیشتر از هر چیز دیگه ای حسرتش رو میخورم 0 32 Aiuran 1404/4/18 من لیاقتم خداحافظی بهتری بود آخیرا 3.3 16 صفحۀ 191 0 28 Aiuran 1404/4/15 بلادونا آدلین گریس 4.1 15 صفحۀ 247 0 19 Aiuran 1404/4/13 عشق پیچیده آنا هوانگ 3.4 41 صفحۀ 250 عطرش رو بو کردم و قلبم درد گرفت. می خواستم اونو برای همیشه اینجا، امن نگهش دارم. لعنت به بقیه دنیا من همه دنیارو برای اون به آتش میکشم. 0 22 Aiuran 1404/4/12 عشق پیچیده آنا هوانگ 3.4 41 صفحۀ 111 قفسه سینم درد می کرد، اگر مشکل من نبودم، چرا این اتفاق ها برای من می افتاد؟ سعی کردم آدم خوبی باشم. یه دختر خوب، یه دوست خوب ... اما مهم نیست که چقدر تلاش کردم، اخرش من همیشه آسیب دیدم. 0 17 Aiuran 1404/4/11 The Powerless : Fearless جلد 3 Lauren Roberts 4.0 11 صفحۀ 368 می توانم لحظه ای را که قلبم به هم می ریزد را حس کنم. وقتی برمی گردم، چشمانم به چشمانی که به خاطر سپرده شده بودند می خورد. وقتی مه با عمیق ترین دریا برخورد می کند. وقتی سایه ای با شعله اش روبرو می شود. هنگامی که اجتناب ناپذیری به پایان خود می رسد. وقتی به صورت چیزی که بیشتر از هر چیز دوستش دارم خیره می شوم. 0 18 Aiuran 1404/4/11 The Powerless : Fearless جلد 3 Lauren Roberts 4.0 11 صفحۀ 125 در حالی که به سمت آنها در یک خط مستقیم راه می روم احساس کنم آنها یک جفت زیبا هستند، برادران آزر. و من باقی عمرم را برای گذراندن با آنها دارم. با یکی ازدواج کرده و عاشق دیگری. 0 17 Aiuran 1404/4/5 ۳۶۵ روز بدون تو 3.3 31 صفحۀ 26 روز شصت و چهارم مختصرِ داستانِ طولانیِ من اینه:تو من رو در هم شکستی 0 18 Aiuran 1404/4/5 ۳۶۵ روز بدون تو 3.3 31 صفحۀ 21 0 15 Aiuran 1404/3/25 به امید دل بستم لان کالی 4.1 183 صفحۀ 86 او هنوز یک نوجوان است .نوجوانان به اندازه کودکان انعطاف پذیر نیستند .ان ها هویت،ارزوها و رویاهایی دارند.گاهی اوقات،والدین از این استقلال احساس بدی دارند.آن ها دوست دارند به همان نوزادی که بدنیا اوردند بچسبند. هر چیزی که برخلاف میل آن ها باشد ،نافرمانی است.بنابراین، وقتی ان کودک ترجیح میدهد بخواند و بنويسد تا این که پا جای پای پدرش بگذارد ،خشونت ظاهر میشود.هنگامی که کودک در ذهن خود به دام میافتد ،مادر و پدرش درد را فقط نشانی از بالا رفتن سن کودک میدانند 0 17 Aiuran 1404/2/23 به امید دلبستم لنکالی 3.7 6 صفحۀ 44 عشق به آدم ها این قدرت را میدهد که خائن باشند.صدمه دیدن توسط کسی که دوستت دارد و دوستش داری بسیار سخت است مثل سوزنی زیر پوست یا چاقویی درنده میان دنده ها... 0 25