بریدههای کتاب زهرا عامریان زهرا عامریان 5 روز پیش سفر شهادت موسی صدر 4.2 23 صفحۀ 116 ما فرزندان امام حسین هستیم و میگوییم: همانا حرامزاده فرزند حرامزاده مرا بین دو چیز مخیر کرده است؛ شمشیر و تن دادن به خواری و هیهات که ما به خواری تن دهیم. 0 4 زهرا عامریان 1404/4/3 مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسف است فردریک بکمن 4.1 75 صفحۀ 293 السا میداند توی قصهها قبل از آنکه همه چیز به خوبی و خوشی تمام شود کلی سیاهی و مصیبت اتفاق میافتد، چون همه قصههای خوب همینطورند. 0 13 زهرا عامریان 1404/4/3 کتاب دزد مارکوس زوساک 3.9 59 صفحۀ 118 و مثل اکثر بدبختیها، همه چیز با یک خوشبختی ظاهری شروع شد. 0 2 زهرا عامریان 1404/4/3 بر جاده های آبی سرخ؛ بر اساس زندگی میرمهنای دغابی نادر ابراهیمی 4.7 56 صفحۀ 235 جدی نگیریدشان، آقای باتلر عزیز! چه ما اینجا باشیم چه نباشیم، به هر حال، در آرزوهایشان، اندوهی اقلیمی جاریست. همانطور که آبهایشان، کمی شور و قدری تلخ است، آرزوهایشان هم کمی تلخ و کمی بیشتر، شور است. 0 3 زهرا عامریان 1404/4/3 بر جاده های آبی سرخ؛ بر اساس زندگی میرمهنای دغابی نادر ابراهیمی 4.7 56 صفحۀ 337 ما به ملت خشم و خاطره تبدیل شده بودیم؛ به ملت به ظاهر مفقودی با یک ذهن تاریخی خسته و انباشته از خاطرهی ازلی اما هنوز همچنان وابسته به فردا. قرن هاست که ما، ملت فردا هستیم. در زندگی غمانگیزمان، امروز نداریم، و همه چیزمان شده انشاءالله درست خواهد شد، برادر! 0 2 زهرا عامریان 1403/3/31 مردی که دوبار مرد ریچارد آزمن 3.7 1 صفحۀ 204 اگر نهایتا جایی در کنار لاماها زندگی کنید، شاید وضعیتتان زیاد بد نباشد. 0 3 زهرا عامریان 1403/3/31 مردی که دوبار مرد ریچارد آزمن 3.7 1 صفحۀ 284 راستش احتمال اینکه پاپی داگلاس را بکشد بیشتر از این است که عاشقش شود. ولی این مرز معمولا باریک است. مگر نه؟ 0 4 زهرا عامریان 1403/2/24 آبنبات دارچینی جلد 3 مهرداد صدقی 4.4 88 صفحۀ 262 عاشق شدن چیزِ بدی نیست. ولی کسی که زیاد عاشق مِشه یعنی که هنوز عاشق نشده. 0 17 زهرا عامریان 1403/2/24 آبنبات دارچینی جلد 3 مهرداد صدقی 4.4 88 صفحۀ 382 همسر آقای جاجرمی چادرش را روی صورتش کشید تا من گریه کردنش را نبینم، زیر چادر، سرش داشت تکان میخورد و معلوم بود بی صدا دارد گریه میکند. حیف که من چادر نداشتم. 0 8 زهرا عامریان 1403/1/17 گورستان کتاب های فراموش شده؛ بازی فرشته جلد 2 کارلوس روئیس ثافون 4.4 11 صفحۀ 127 به نظر میآد که توی این صحنهی نمایشِ مضحکی که این عالم پر از حماقت جلوی چشم ما قرار داده، کمبود فکر و عقیده داره با افراط در ایدئولوژی جبران میشه. 0 4 زهرا عامریان 1403/1/10 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.8 13 صفحۀ 425 عشق میاد و میره و دوباره میاد، ولی اگه این قدر خوش شانسی که یه دوست واقعی داشته باشی، قدرش رو بدون. از دستش نده. 0 5 زهرا عامریان 1403/1/10 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.8 13 صفحۀ 143 او مانند طلوع خورشید، مثل نان روی میز، همیشه آنجا بود، با سر و صدا قهوهاش را با شیر و شکر میخورد، بعد از مسواک زدن دندانهایش غرغره میکرد، موقعی که باهم کتاب میخواندیم، وز وز میکرد. رمی تنظیم کننده موسیقی روزهای من بود. حالا بدون او، زندگی بی صدا بود. 0 2 زهرا عامریان 1403/1/10 چای خانه کوچکی در توکیو جودی کاپلین 3.6 14 صفحۀ 106 وابی سابی. این بخشی از فرهنگ ژاپنه. یعنی لذت بردن از چیزهایی که ناقصن و یا کامل نشدن و جذابیت اونها به همینه. این یعنی پذیرفتن ارزش چیزها _یه ظرف قدیمی، یه آدم قدیمی_ این جور چیزها هم با وجود نقصشون از ارزش بالایی برخوردارن. 0 5
بریدههای کتاب زهرا عامریان زهرا عامریان 5 روز پیش سفر شهادت موسی صدر 4.2 23 صفحۀ 116 ما فرزندان امام حسین هستیم و میگوییم: همانا حرامزاده فرزند حرامزاده مرا بین دو چیز مخیر کرده است؛ شمشیر و تن دادن به خواری و هیهات که ما به خواری تن دهیم. 0 4 زهرا عامریان 1404/4/3 مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسف است فردریک بکمن 4.1 75 صفحۀ 293 السا میداند توی قصهها قبل از آنکه همه چیز به خوبی و خوشی تمام شود کلی سیاهی و مصیبت اتفاق میافتد، چون همه قصههای خوب همینطورند. 0 13 زهرا عامریان 1404/4/3 کتاب دزد مارکوس زوساک 3.9 59 صفحۀ 118 و مثل اکثر بدبختیها، همه چیز با یک خوشبختی ظاهری شروع شد. 0 2 زهرا عامریان 1404/4/3 بر جاده های آبی سرخ؛ بر اساس زندگی میرمهنای دغابی نادر ابراهیمی 4.7 56 صفحۀ 235 جدی نگیریدشان، آقای باتلر عزیز! چه ما اینجا باشیم چه نباشیم، به هر حال، در آرزوهایشان، اندوهی اقلیمی جاریست. همانطور که آبهایشان، کمی شور و قدری تلخ است، آرزوهایشان هم کمی تلخ و کمی بیشتر، شور است. 0 3 زهرا عامریان 1404/4/3 بر جاده های آبی سرخ؛ بر اساس زندگی میرمهنای دغابی نادر ابراهیمی 4.7 56 صفحۀ 337 ما به ملت خشم و خاطره تبدیل شده بودیم؛ به ملت به ظاهر مفقودی با یک ذهن تاریخی خسته و انباشته از خاطرهی ازلی اما هنوز همچنان وابسته به فردا. قرن هاست که ما، ملت فردا هستیم. در زندگی غمانگیزمان، امروز نداریم، و همه چیزمان شده انشاءالله درست خواهد شد، برادر! 0 2 زهرا عامریان 1403/3/31 مردی که دوبار مرد ریچارد آزمن 3.7 1 صفحۀ 204 اگر نهایتا جایی در کنار لاماها زندگی کنید، شاید وضعیتتان زیاد بد نباشد. 0 3 زهرا عامریان 1403/3/31 مردی که دوبار مرد ریچارد آزمن 3.7 1 صفحۀ 284 راستش احتمال اینکه پاپی داگلاس را بکشد بیشتر از این است که عاشقش شود. ولی این مرز معمولا باریک است. مگر نه؟ 0 4 زهرا عامریان 1403/2/24 آبنبات دارچینی جلد 3 مهرداد صدقی 4.4 88 صفحۀ 262 عاشق شدن چیزِ بدی نیست. ولی کسی که زیاد عاشق مِشه یعنی که هنوز عاشق نشده. 0 17 زهرا عامریان 1403/2/24 آبنبات دارچینی جلد 3 مهرداد صدقی 4.4 88 صفحۀ 382 همسر آقای جاجرمی چادرش را روی صورتش کشید تا من گریه کردنش را نبینم، زیر چادر، سرش داشت تکان میخورد و معلوم بود بی صدا دارد گریه میکند. حیف که من چادر نداشتم. 0 8 زهرا عامریان 1403/1/17 گورستان کتاب های فراموش شده؛ بازی فرشته جلد 2 کارلوس روئیس ثافون 4.4 11 صفحۀ 127 به نظر میآد که توی این صحنهی نمایشِ مضحکی که این عالم پر از حماقت جلوی چشم ما قرار داده، کمبود فکر و عقیده داره با افراط در ایدئولوژی جبران میشه. 0 4 زهرا عامریان 1403/1/10 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.8 13 صفحۀ 425 عشق میاد و میره و دوباره میاد، ولی اگه این قدر خوش شانسی که یه دوست واقعی داشته باشی، قدرش رو بدون. از دستش نده. 0 5 زهرا عامریان 1403/1/10 کتابخانه پاریس جنت اسکسلین چارلز 3.8 13 صفحۀ 143 او مانند طلوع خورشید، مثل نان روی میز، همیشه آنجا بود، با سر و صدا قهوهاش را با شیر و شکر میخورد، بعد از مسواک زدن دندانهایش غرغره میکرد، موقعی که باهم کتاب میخواندیم، وز وز میکرد. رمی تنظیم کننده موسیقی روزهای من بود. حالا بدون او، زندگی بی صدا بود. 0 2 زهرا عامریان 1403/1/10 چای خانه کوچکی در توکیو جودی کاپلین 3.6 14 صفحۀ 106 وابی سابی. این بخشی از فرهنگ ژاپنه. یعنی لذت بردن از چیزهایی که ناقصن و یا کامل نشدن و جذابیت اونها به همینه. این یعنی پذیرفتن ارزش چیزها _یه ظرف قدیمی، یه آدم قدیمی_ این جور چیزها هم با وجود نقصشون از ارزش بالایی برخوردارن. 0 5