بریده‌ کتاب‌های محمد شادمان

سیمرغ  سی مرغ
بریدۀ کتاب

صفحۀ 197

همه گیر شدن همین منطق بود که مردم را ز توصیه به عمل اخلاقی بی‌نیاز کرد پهلوانی و جوانمردی دو روی یک سکه‌اند پس اگر در جنگ برای تلافی بمباران شهری مان و مکان حمله به عراقی‌ها اعلام می‌شد، چون و چرایی نزد مردم در پی نداشت .رفتار با اسرا به گونه‌ای بود که سربازان عراقی در خواب هم نمی‌دیدند. چه بسیار اسیری که رفتار منطبق بر شرع ایرانیان، از حکومت بعث منزجرشان ساخت. برخی آنقدر به ایرانیان علاقه پیدا کردند که همراه رزمندگان ایرانی به جنگ با لشکر بعثی رفتند. مردم معنای عمل سردار عارفی چون چمران را می فهمیدند وقتی با دیدن بچه آهویی در حال نوشیدن شیر آر پی جی اش را به تانک دشمن شلیک نکرد ،تا نقطه‌ای جدید بیابد. یا وقتی برای رسیدن به پشت جبهه دشمن ،افرادش را از مسیری طولانی برده بود تا دشت شقایق زیر پای نیروهایش نابود نشود. مردم و رزمندگان این‌ها را به واسطه امام از پیشوایان دین آموخته بودند .وقتی طرح تخریب سد دربندی خان عراق را نزد امام بردند، پرسید آب شرب بخشی از مردم عراق چه خواهد شد؟ طبیعتاً از دستش می‌دادند. امام با طرح مخالفت کرد. خمینی امام پهلوانان بود.

4