بریدۀ کتاب

شمرون و کناردون: داستانی از زندگی جهادگر آسمانی امیرمحمد اژدری
بریدۀ کتاب

صفحۀ 184

دو تا دست آمد روی شانه‌هایم و شروع کرد به ماساژ دادن.بچه های موکب از این کارها زیاد برای هم می کردند.برنگشتم نگاه کنم.اسم چند نفر دیگر را وارد سیستم کردم و کارت ها را دادم دستشان. آن دو دست آمدند روی چشم هایم و صدایی گفت:《لااقل برگرد یه تشکر بکن!》 صدای حامد حمایت کار بود.بلند شدم و دست هایم را باز کردم. ...

دو تا دست آمد روی شانه‌هایم و شروع کرد به ماساژ دادن.بچه های موکب از این کارها زیاد برای هم می کردند.برنگشتم نگاه کنم.اسم چند نفر دیگر را وارد سیستم کردم و کارت ها را دادم دستشان. آن دو دست آمدند روی چشم هایم و صدایی گفت:《لااقل برگرد یه تشکر بکن!》 صدای حامد حمایت کار بود.بلند شدم و دست هایم را باز کردم. ...

18

(0/1000)

نظرات

عه چه جالب، شنیده بودم از کارهای جهادی آقای حمایت کار 
پس تو این کتاب هم اومده
کتاب رو می‌تونم ازتون امانت بگیرم؟
اگر بله، میتونم بیام #بوکزیستو امانت بگیرمش؟

0

بله حتما.
کتاب های ما متعلق به سفیران کتاب است🙏.

0

به به چقدر خوش بخت و خوش وقتیم ما که #بوکزیستو را داریم😍

0

عه چه جالب

0