بریدههای کتاب مبینا🌴 مبینا🌴 1404/3/7 چرا آن کار را کردم؟ سازو کارهای دفاعی روان شناختی و شیوه های پنهانی که به زندگی ما شکل می دهند یوزف بورگو 4.6 0 صفحۀ 57 هیچ چیز بدون درد به هشیاری نمی آید. 0 12 مبینا🌴 1404/3/2 عصرهای کریسکان؛ خاطرات امیر سعیدزاده کیانوش گلزارراغب 4.3 70 صفحۀ 138 زرنگی از ما نیست ومعبر با لطف خدا باز می شود. 0 4 مبینا🌴 1404/2/30 آزادی معنوی مرتضی مطهری 4.7 44 صفحۀ 252 ای همه هستی چه میجویی عدم وی همه دریا چه خواهی کرد نم تو خوشی و خوب و کان هر خوشی تو چرا خود منّت باده کشی 0 9 مبینا🌴 1404/2/23 آزادی معنوی مرتضی مطهری 4.7 44 صفحۀ 164 0 5 مبینا🌴 1404/2/18 آزادی معنوی مرتضی مطهری 4.7 44 صفحۀ 83 ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن می گوید: هیچ دینی به اندازهی اسلام پیروان خود را به قوت و نیرومندی دعوت نکرده است. 0 4 مبینا🌴 1404/2/11 خاطرات پزشک جوان میخائیل آفاناسیویچ بولگاکوف 4.1 45 صفحۀ 193 نصف استکانی چای نوشید، با خود فکر کرد چه مایع دلپذیری در عرض پنج دقیقه درست می شود. 0 7 مبینا🌴 1404/1/27 خاطرات پزشک جوان میخائیل آفاناسیویچ بولگاکوف 4.1 45 صفحۀ 112 نه هرگز دیگر حتی در آستانه به خواب رفتن هم معرورانه با خود زمزمه نخواهم کرد که هیچ چیز دیگر نمی تواند مرا متعجب کند.نه! یک سال گذشت، و سال دیگر فرا رسید سالی که به اندازه سال اول عافلگیری خواهد داشت. این بدین معنی است که می بایست همچون سر سپرده ای فقط آموخت. 0 6 مبینا🌴 1404/1/27 خاطرات پزشک جوان میخائیل آفاناسیویچ بولگاکوف 4.1 45 صفحۀ 109 0 3 مبینا🌴 1404/1/27 خاطرات پزشک جوان میخائیل آفاناسیویچ بولگاکوف 4.1 45 صفحۀ 96 خواب چه چیز خوشایندی است. 1 7 مبینا🌴 1403/12/15 روان درمانی اگزیستانسیال اروین دی. یالوم 4.4 23 صفحۀ 56 مونتنی در رساله اش در باب مرگ پرسیده:《 چرا از آخرین روز زندگی ات می هراسی؟ بیش از روز های دیگر در مرگت سهیم نیست. آخرین گام خستگی نمی آورد، تنها خستگی را آشکار می کند.》 خیلی حق بود! 0 44 مبینا🌴 1403/12/10 آنی شرلی در ویندی پاپلرز لوسی مود مونتگمری 4.4 51 صفحۀ 101 او همان طور که چشم هایش کم کم گرم می شدند، فکر کرد چه کیفی دارد که نیمه شب بیدار شوی و بعد از شنیدن صدای زوزه های اولین طوفان زمستانی، خودت را زیر پتویت مچاله کنی و دوباره به سرزمین خواب و رویا برگردی. 0 6 مبینا🌴 1403/12/2 روان درمانی اگزیستانسیال اروین دی. یالوم 4.4 23 صفحۀ 24 تعارض اگزیستانسیال اصلی تنشی ست که میان آگاهی از اجتناب ناپذیری مرگ و آرزوی ادامهی زندگی وجود دارد. 0 13 مبینا🌴 1403/12/2 روان درمانی اگزیستانسیال اروین دی. یالوم 4.4 23 صفحۀ 22 غرایز دو گانه(غرایز ایگو در برابر غرایز لیبیدویی یا در دومین تظریه اش اروس در برابر تاناتوس) در مقابل هم قرار دارند؛ غرایز با خواسته های محیط و دیر تر با خواسته های محیط درونی شده یا همان فرامن(سوپر ایگو) در تضادند؛ کودک باید میان فشار درونی برای کامرواییِ فوری و اصل واقعیت که خواهان به تاخیر انداختن کامروایی است تعادل برقرار کند. به این ترتیب، فردی که غریزه به جلو می راندش در بحبوحهی جنگ با دنیایی ست که کامیابی را از اشتیاق جنسی و پرخاشجویانهی درونزاد دریغ می کند. این شد روان پویه شناسی فرویدی🤲🏻 0 2 مبینا🌴 1403/11/22 دزیره آن ماری سلینکو 4.8 4 صفحۀ 933 و من فکر می کردم که مادربزرگ بودن خیلی لذت دارد، آدم با بچه ها بازی می کند و از وجود آنها لذت می برد بدون اینکه زحمت بیدار شدن ساعت شش صبح را تحمل کند. 😁 0 8 مبینا🌴 1403/11/2 دزیره آن ماری سلینکو 4.8 4 صفحۀ 449 برای هر ملتی امکان ترقی هست به شرط این که گذشتهی عظیمش را فراموش کند. تاثیرگذار بود! 0 6 مبینا🌴 1403/10/22 دزیره آن ماری سلینکو 4.8 4 صفحۀ 86 گناه آن ها نیست اگر متعدد و فقیر هستند و تنها اتاق مشترکشان آشپزخانه است. 0 3 مبینا🌴 1403/10/22 دزیره آن ماری سلینکو 4.8 4 صفحۀ 71 اما افکارم مثل مورچه ها در جهات مختلف حرکت می کنند و مثل آنها بار های کوچکی بر دوش دارند؛ همانطور که مورچه ها معمولا ساقه یک برگ یا دانه شنی را دنبال می کشند؛ افکار من نقشه های خیلی کوچکی از زندگی آینده مرا بر پشت دارند. اما خیلی زود بار ها را بر زمین می ریزند چون من شامپانی خورده ام و نمی توانم افکارم را متمرکز کنم. پ.ن: منم همینطور اوژنی البته من بدون خوردن شامپانی! 0 4 مبینا🌴 1403/10/17 جای خالی سلوچ محمود دولت آبادی 4.1 131 صفحۀ 337 غروب در خانه فرود آمد. هوا تاریک شد. اما تاریکی را تو با دل روشن می توانی ببینی. وقتی دل تو از شب هم تاریک تر است، دیگر چه رنگی می تواند داشته باشد شب؟ بگذار تاریکی بدمد. نفوذ کند. بگذار شب بیاید. دیگر چشم چشم را نمی بیند. دیگر کس کس را نمی بیند. این خود بهتر! 0 17 مبینا🌴 1403/10/15 جای خالی سلوچ محمود دولت آبادی 4.1 131 صفحۀ 304 حتما نباید کسی پدرت را کشته باشد تا تو از او بیزار باشی. آدم هایی یافت می شوند که راه رفتنشان، گفتنشان، نگاهشان و حتی لبخندشان در تو بیزاری می جوید. 0 4 مبینا🌴 1403/9/10 سووشون سیمین دانشور 4.1 214 صفحۀ 157 1 6
بریدههای کتاب مبینا🌴 مبینا🌴 1404/3/7 چرا آن کار را کردم؟ سازو کارهای دفاعی روان شناختی و شیوه های پنهانی که به زندگی ما شکل می دهند یوزف بورگو 4.6 0 صفحۀ 57 هیچ چیز بدون درد به هشیاری نمی آید. 0 12 مبینا🌴 1404/3/2 عصرهای کریسکان؛ خاطرات امیر سعیدزاده کیانوش گلزارراغب 4.3 70 صفحۀ 138 زرنگی از ما نیست ومعبر با لطف خدا باز می شود. 0 4 مبینا🌴 1404/2/30 آزادی معنوی مرتضی مطهری 4.7 44 صفحۀ 252 ای همه هستی چه میجویی عدم وی همه دریا چه خواهی کرد نم تو خوشی و خوب و کان هر خوشی تو چرا خود منّت باده کشی 0 9 مبینا🌴 1404/2/23 آزادی معنوی مرتضی مطهری 4.7 44 صفحۀ 164 0 5 مبینا🌴 1404/2/18 آزادی معنوی مرتضی مطهری 4.7 44 صفحۀ 83 ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن می گوید: هیچ دینی به اندازهی اسلام پیروان خود را به قوت و نیرومندی دعوت نکرده است. 0 4 مبینا🌴 1404/2/11 خاطرات پزشک جوان میخائیل آفاناسیویچ بولگاکوف 4.1 45 صفحۀ 193 نصف استکانی چای نوشید، با خود فکر کرد چه مایع دلپذیری در عرض پنج دقیقه درست می شود. 0 7 مبینا🌴 1404/1/27 خاطرات پزشک جوان میخائیل آفاناسیویچ بولگاکوف 4.1 45 صفحۀ 112 نه هرگز دیگر حتی در آستانه به خواب رفتن هم معرورانه با خود زمزمه نخواهم کرد که هیچ چیز دیگر نمی تواند مرا متعجب کند.نه! یک سال گذشت، و سال دیگر فرا رسید سالی که به اندازه سال اول عافلگیری خواهد داشت. این بدین معنی است که می بایست همچون سر سپرده ای فقط آموخت. 0 6 مبینا🌴 1404/1/27 خاطرات پزشک جوان میخائیل آفاناسیویچ بولگاکوف 4.1 45 صفحۀ 109 0 3 مبینا🌴 1404/1/27 خاطرات پزشک جوان میخائیل آفاناسیویچ بولگاکوف 4.1 45 صفحۀ 96 خواب چه چیز خوشایندی است. 1 7 مبینا🌴 1403/12/15 روان درمانی اگزیستانسیال اروین دی. یالوم 4.4 23 صفحۀ 56 مونتنی در رساله اش در باب مرگ پرسیده:《 چرا از آخرین روز زندگی ات می هراسی؟ بیش از روز های دیگر در مرگت سهیم نیست. آخرین گام خستگی نمی آورد، تنها خستگی را آشکار می کند.》 خیلی حق بود! 0 44 مبینا🌴 1403/12/10 آنی شرلی در ویندی پاپلرز لوسی مود مونتگمری 4.4 51 صفحۀ 101 او همان طور که چشم هایش کم کم گرم می شدند، فکر کرد چه کیفی دارد که نیمه شب بیدار شوی و بعد از شنیدن صدای زوزه های اولین طوفان زمستانی، خودت را زیر پتویت مچاله کنی و دوباره به سرزمین خواب و رویا برگردی. 0 6 مبینا🌴 1403/12/2 روان درمانی اگزیستانسیال اروین دی. یالوم 4.4 23 صفحۀ 24 تعارض اگزیستانسیال اصلی تنشی ست که میان آگاهی از اجتناب ناپذیری مرگ و آرزوی ادامهی زندگی وجود دارد. 0 13 مبینا🌴 1403/12/2 روان درمانی اگزیستانسیال اروین دی. یالوم 4.4 23 صفحۀ 22 غرایز دو گانه(غرایز ایگو در برابر غرایز لیبیدویی یا در دومین تظریه اش اروس در برابر تاناتوس) در مقابل هم قرار دارند؛ غرایز با خواسته های محیط و دیر تر با خواسته های محیط درونی شده یا همان فرامن(سوپر ایگو) در تضادند؛ کودک باید میان فشار درونی برای کامرواییِ فوری و اصل واقعیت که خواهان به تاخیر انداختن کامروایی است تعادل برقرار کند. به این ترتیب، فردی که غریزه به جلو می راندش در بحبوحهی جنگ با دنیایی ست که کامیابی را از اشتیاق جنسی و پرخاشجویانهی درونزاد دریغ می کند. این شد روان پویه شناسی فرویدی🤲🏻 0 2 مبینا🌴 1403/11/22 دزیره آن ماری سلینکو 4.8 4 صفحۀ 933 و من فکر می کردم که مادربزرگ بودن خیلی لذت دارد، آدم با بچه ها بازی می کند و از وجود آنها لذت می برد بدون اینکه زحمت بیدار شدن ساعت شش صبح را تحمل کند. 😁 0 8 مبینا🌴 1403/11/2 دزیره آن ماری سلینکو 4.8 4 صفحۀ 449 برای هر ملتی امکان ترقی هست به شرط این که گذشتهی عظیمش را فراموش کند. تاثیرگذار بود! 0 6 مبینا🌴 1403/10/22 دزیره آن ماری سلینکو 4.8 4 صفحۀ 86 گناه آن ها نیست اگر متعدد و فقیر هستند و تنها اتاق مشترکشان آشپزخانه است. 0 3 مبینا🌴 1403/10/22 دزیره آن ماری سلینکو 4.8 4 صفحۀ 71 اما افکارم مثل مورچه ها در جهات مختلف حرکت می کنند و مثل آنها بار های کوچکی بر دوش دارند؛ همانطور که مورچه ها معمولا ساقه یک برگ یا دانه شنی را دنبال می کشند؛ افکار من نقشه های خیلی کوچکی از زندگی آینده مرا بر پشت دارند. اما خیلی زود بار ها را بر زمین می ریزند چون من شامپانی خورده ام و نمی توانم افکارم را متمرکز کنم. پ.ن: منم همینطور اوژنی البته من بدون خوردن شامپانی! 0 4 مبینا🌴 1403/10/17 جای خالی سلوچ محمود دولت آبادی 4.1 131 صفحۀ 337 غروب در خانه فرود آمد. هوا تاریک شد. اما تاریکی را تو با دل روشن می توانی ببینی. وقتی دل تو از شب هم تاریک تر است، دیگر چه رنگی می تواند داشته باشد شب؟ بگذار تاریکی بدمد. نفوذ کند. بگذار شب بیاید. دیگر چشم چشم را نمی بیند. دیگر کس کس را نمی بیند. این خود بهتر! 0 17 مبینا🌴 1403/10/15 جای خالی سلوچ محمود دولت آبادی 4.1 131 صفحۀ 304 حتما نباید کسی پدرت را کشته باشد تا تو از او بیزار باشی. آدم هایی یافت می شوند که راه رفتنشان، گفتنشان، نگاهشان و حتی لبخندشان در تو بیزاری می جوید. 0 4 مبینا🌴 1403/9/10 سووشون سیمین دانشور 4.1 214 صفحۀ 157 1 6