مبینا🌴

مبینا🌴

@Mobinna

102 دنبال شده

63 دنبال کننده

            ✨️🩺⚡️🌴🐈📚

          

یادداشت‌ها

مبینا🌴

مبینا🌴

1403/10/17

        خیال می کردم اولین کتابی که قراره از محمود دولت آبادی بخونم؛ کلیدر باشه اما خیلی ناگهانی به لطف عزیزی جای خالی سلوچ،دستام رو پر کرد.
نویسنده از جمله های توصیفی و کوتاه اما نه لزوما ساده زیاد استفاده کرده، توصیف ها به قدری جزئیه که هر اتفاقی برای هر شخصیت داستان اتفاق می افته رو زیر پوست میشه حس کرد.
_اگه کتاب رو نخوندین از این جا به بعد رو نخونین که یه موقع داستان لو نره.🙂_
 اول و آخر و همه جای داستان، جای خالی سلوچ  به عبارتی جای خالی یک مامن بود که آزار می‌داد روحم رو.
 بعد درد ، امان از درد، دردی که مرگان کشید تا جای سلوچ رو پر کنه، اما افسوس! یک زن چطور میتونه توی یک جامعه‌ی مریض و حریص جای یک مرد رو پر کنه؟ شاید دردناک ترین قسمت داستان برام رویاروییِ مرگان و سردار وقتی که میخواست مزدِ پسرش رو مطالبه کنه بود، زخمی که به روحش وارد شد رو  قشنگ حس کردم؛ جوری که تا پایان داستان هر جا اسم سردار میومد جای زخمم می سوخت.😶
بعد از اون ناگزیری و استیصال ،بی پناهی و بچگی هاجر بود که نفیر از روحم بلند کرد نفیری که انگار هیچ کس نمیشنوتش!
علاوه بر روحم جسمم هم کم بی تالم نموند😅 نویسنده ناتوانی دست و پای عباس و بدن درد رقیه رو هم جوری توصیف می کرد که منم نا خودآگاه توی بدنم حس میکردم اون احوالات رو. 
نهایتاً کتاب متفاوتی بود و تجربه ای عالی!
خرسندم!🤩
      

8

        کتاب سه بخش نه چندان شبیه به هم داره که شاید تنها وجه تشابهشون مملو بودن از جملات پر از وصف جزئیاتشون باشه.
متن کتاب خصوصا بخش سوم،  چندان راحت نیست اما جملات به علت کوتاهی و ظاهر ساده به شدت جذاب اند به گونه ای که نمیشه از خوندنشون گذشت حتی اگه کامل متوجه نشید که چی دارن میگن!
بخش اول کتاب بیشتر به دوران کودکی سهراب در کاشان مختص شده که عرفان شرقی هم به وفور لابه لای جملاتش جا خوش کرده.(عجیب هم نیست و از سهراب انتظار میره). به علت فهم کمم از این عرفان چندین بار قصد رها کردن کتاب رو داشتم که هر بار هم قدرت جملات پر توصیف زندگی در کاشان به قصد من چربیده.( خوشبختانه)
بخش دوم کتاب برای من هیجان انگیز ترین قسمت کتاب محسوب میشه، همون بخشی که هربار بهش فکر میکنم رفلکس ستاره ای شدن چشمام(🤩) فعال میشه!
به این دلیل که دریچه نگاهم به مسائل پرداخته شده در این بخشِ کتاب به شدت نزدیک به نگاه سهراب بود اما مغزم برای مبدل کردن نگاهم به نوشته همیشه کم کار بوده ونمیدونین چه لذتی داشت خوندن احساساتم از روی نوشته های سهراب! 
در رابطه با بخش سوم کتاب هم همونطور که اول اشاره کردم متن سختی داره وعلیرغم علاقه ی وافرم به نقاشی، چندان برام قابل درک نبود و به نظرم یک هنر جو و یا کسی که سر رشته ای در نقاشی داره میتونه لذت بیشتری ببره و فقط علاقه داشتن به نقاشی نمیتونه باعث مستفیض شدن از متنش بشه هرچند که باز هم جملات تاثیر گذار برای من کم نداشت.


      

18

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

نمایش همه

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.