بریدههای کتاب محمدپور محمدپور 1403/12/15 پیشآمد کاظم بهمنی 4.4 3 صفحۀ 22 جواب کن به جز مرا، صدا بزن شبی مرا و جای تازه باز کن میان زندگانیات 0 23 محمدپور 1403/10/25 ادموند آمنه پازکی 4.3 14 صفحۀ 249 علی(علیهالسلام) همان کسی که صدای عدالتش در گوش جهان پیچید اما مردم زمانهاش تاب تحمل عدلش را نداشته و او را پس زدند.🥺 2 38 محمدپور 1403/10/25 ادموند آمنه پازکی 4.3 14 صفحۀ 248 اینجا نجف است، سرزمینی که اولین امام شیعیان، بزرگمرد تاریخ بشریت که مانندش در جهان آفرینش هرگز نیامد و نخواهد آمد، علی علیهالسلام را میزبانی میکند. خاک غریبی دارد، غربتی به اندازه غربت دل ایشان از جفای مردمان بیوفا و ناسپاس، غریب است نجف، غریب. 0 37 محمدپور 1403/10/3 چرا مردها ... چرا زن ها ... آلن پیز 4.0 0 صفحۀ 112 زنان اشتباهات خود را میپذیرند. اما یک مرد اشتباهات خود را نمیپذیرد زیرا فکر میکند در این صورت زن دیگر او را دوست نخواهد داشت، اما واقعیت این است که زن وقتی مرد را بیشتر دوست دارد که اشتباهاتش را بپذیرد. 0 21 محمدپور 1403/10/3 چرا مردها ... چرا زن ها ... آلن پیز 4.0 0 صفحۀ 115 اگر مردی به کلی با دنیای اطرافشان قطع ارتباط کرد، او را به حال خود رها کنید تا به حال عادی باز گردد. اگر زنی به کلی با دنیای اطرافش قطع ارتباط کرد، باید منتظر طوفانی شدید باشید. 0 12 محمدپور 1403/10/3 ایما سجاد سامانی 3.9 14 صفحۀ 80 نیمهشب دل میربود از من که چشمش بسته شد پلک خسته، این رفیق نیمهراهش را نگاه! آسمان دریای خون شد، ابر زیر گریه زد حالِ دورافتادگان از روی ماهش را نگاه! با رقیبان گفت: آه، از دوریش ناراحتم چشمک رندانۀ او بعد آهش را نگاه! 0 10 محمدپور 1403/10/3 ایما سجاد سامانی 3.9 14 صفحۀ 76 وداع كردى و گفتى كه بازميگردى چقدر لحن تو وقت دروغ، شيرين است 0 9 محمدپور 1403/10/3 ایما سجاد سامانی 3.9 14 صفحۀ 20 هزار دوست غمم را شنیده است ولی نیامده است به یاری از این هزار، یکی 0 13 محمدپور 1403/10/1 ادموند آمنه پازکی 4.3 14 صفحۀ 199 راه رسیدن به هر چیز ارزشمندی در زندگی ناهموار و دشواره، پستی و بلندیهای زیادی را باید پشت سر بذاری و گاهی مجبوری این سختیها رو به جون بخری تا لایق رسیدن به چیزهای ارزشمند بشی. 0 8 محمدپور 1403/10/1 انجمن ارواح غمگین لیز مدینگز 3.9 59 صفحۀ 179 0 14 محمدپور 1403/9/30 سین زدی ولی جواب ندادی آخیرا 3.4 23 صفحۀ 158 0 16 محمدپور 1403/9/29 سین زدی ولی جواب ندادی آخیرا 3.4 23 صفحۀ 121 0 29 محمدپور 1403/9/29 سین زدی ولی جواب ندادی آخیرا 3.4 23 صفحۀ 79 0 20 محمدپور 1403/9/28 مثل خون در رگ های من: نامه های احمد شاملو به آیدا احمد شاملو 4.0 44 صفحۀ 65 تورا دوست دارم و این دوست داشتن، حقیقتیست که مرا به زندگی دلبسته میکند. 0 20 محمدپور 1403/9/28 مثل خون در رگ های من: نامه های احمد شاملو به آیدا احمد شاملو 4.0 44 صفحۀ 64 به هر صورتی که درآیی تو را دوست میدارم، فقط به شرط آنکه آیدای من باشی. آیدای کوچولوی من! زندگی من دیگر چیزی به جز تو نیست، خود من هم دیگر چیزی به جز خود تو نیستم. 0 9 محمدپور 1403/9/28 مثل خون در رگ های من: نامه های احمد شاملو به آیدا احمد شاملو 4.0 44 صفحۀ 62 خدای کوچولو! مرا توی بازوهایت، توی بغلت جا بده. آنقدر دوستت دارم که گاهی از وحشت به لرزه میافتم. خدای کوچولو! امید بزرگ! همه چیز من! شادی و خوشبختی من! حالا دیگر زندگی من چیزی جز تو نیست، حالا دیگر این نفسی که میکشم چیزی جز تو نیست، حالا دیگر شعر من، فکر من، تصور من چیزی جز تو نیست. 0 9 محمدپور 1403/9/28 سین زدی ولی جواب ندادی آخیرا 3.4 23 صفحۀ 131 0 21 محمدپور 1403/9/27 مثل خون در رگ های من: نامه های احمد شاملو به آیدا احمد شاملو 4.0 44 صفحۀ 5 تو را دوست دارم و تمام ذرات وجود من با فریاد و استغاثه تو را صدا میزنند. 0 19 محمدپور 1403/9/27 سین زدی ولی جواب ندادی آخیرا 3.4 23 صفحۀ 123 0 19 محمدپور 1403/9/26 سین زدی ولی جواب ندادی آخیرا 3.4 23 صفحۀ 89 4 20
بریدههای کتاب محمدپور محمدپور 1403/12/15 پیشآمد کاظم بهمنی 4.4 3 صفحۀ 22 جواب کن به جز مرا، صدا بزن شبی مرا و جای تازه باز کن میان زندگانیات 0 23 محمدپور 1403/10/25 ادموند آمنه پازکی 4.3 14 صفحۀ 249 علی(علیهالسلام) همان کسی که صدای عدالتش در گوش جهان پیچید اما مردم زمانهاش تاب تحمل عدلش را نداشته و او را پس زدند.🥺 2 38 محمدپور 1403/10/25 ادموند آمنه پازکی 4.3 14 صفحۀ 248 اینجا نجف است، سرزمینی که اولین امام شیعیان، بزرگمرد تاریخ بشریت که مانندش در جهان آفرینش هرگز نیامد و نخواهد آمد، علی علیهالسلام را میزبانی میکند. خاک غریبی دارد، غربتی به اندازه غربت دل ایشان از جفای مردمان بیوفا و ناسپاس، غریب است نجف، غریب. 0 37 محمدپور 1403/10/3 چرا مردها ... چرا زن ها ... آلن پیز 4.0 0 صفحۀ 112 زنان اشتباهات خود را میپذیرند. اما یک مرد اشتباهات خود را نمیپذیرد زیرا فکر میکند در این صورت زن دیگر او را دوست نخواهد داشت، اما واقعیت این است که زن وقتی مرد را بیشتر دوست دارد که اشتباهاتش را بپذیرد. 0 21 محمدپور 1403/10/3 چرا مردها ... چرا زن ها ... آلن پیز 4.0 0 صفحۀ 115 اگر مردی به کلی با دنیای اطرافشان قطع ارتباط کرد، او را به حال خود رها کنید تا به حال عادی باز گردد. اگر زنی به کلی با دنیای اطرافش قطع ارتباط کرد، باید منتظر طوفانی شدید باشید. 0 12 محمدپور 1403/10/3 ایما سجاد سامانی 3.9 14 صفحۀ 80 نیمهشب دل میربود از من که چشمش بسته شد پلک خسته، این رفیق نیمهراهش را نگاه! آسمان دریای خون شد، ابر زیر گریه زد حالِ دورافتادگان از روی ماهش را نگاه! با رقیبان گفت: آه، از دوریش ناراحتم چشمک رندانۀ او بعد آهش را نگاه! 0 10 محمدپور 1403/10/3 ایما سجاد سامانی 3.9 14 صفحۀ 76 وداع كردى و گفتى كه بازميگردى چقدر لحن تو وقت دروغ، شيرين است 0 9 محمدپور 1403/10/3 ایما سجاد سامانی 3.9 14 صفحۀ 20 هزار دوست غمم را شنیده است ولی نیامده است به یاری از این هزار، یکی 0 13 محمدپور 1403/10/1 ادموند آمنه پازکی 4.3 14 صفحۀ 199 راه رسیدن به هر چیز ارزشمندی در زندگی ناهموار و دشواره، پستی و بلندیهای زیادی را باید پشت سر بذاری و گاهی مجبوری این سختیها رو به جون بخری تا لایق رسیدن به چیزهای ارزشمند بشی. 0 8 محمدپور 1403/10/1 انجمن ارواح غمگین لیز مدینگز 3.9 59 صفحۀ 179 0 14 محمدپور 1403/9/30 سین زدی ولی جواب ندادی آخیرا 3.4 23 صفحۀ 158 0 16 محمدپور 1403/9/29 سین زدی ولی جواب ندادی آخیرا 3.4 23 صفحۀ 121 0 29 محمدپور 1403/9/29 سین زدی ولی جواب ندادی آخیرا 3.4 23 صفحۀ 79 0 20 محمدپور 1403/9/28 مثل خون در رگ های من: نامه های احمد شاملو به آیدا احمد شاملو 4.0 44 صفحۀ 65 تورا دوست دارم و این دوست داشتن، حقیقتیست که مرا به زندگی دلبسته میکند. 0 20 محمدپور 1403/9/28 مثل خون در رگ های من: نامه های احمد شاملو به آیدا احمد شاملو 4.0 44 صفحۀ 64 به هر صورتی که درآیی تو را دوست میدارم، فقط به شرط آنکه آیدای من باشی. آیدای کوچولوی من! زندگی من دیگر چیزی به جز تو نیست، خود من هم دیگر چیزی به جز خود تو نیستم. 0 9 محمدپور 1403/9/28 مثل خون در رگ های من: نامه های احمد شاملو به آیدا احمد شاملو 4.0 44 صفحۀ 62 خدای کوچولو! مرا توی بازوهایت، توی بغلت جا بده. آنقدر دوستت دارم که گاهی از وحشت به لرزه میافتم. خدای کوچولو! امید بزرگ! همه چیز من! شادی و خوشبختی من! حالا دیگر زندگی من چیزی جز تو نیست، حالا دیگر این نفسی که میکشم چیزی جز تو نیست، حالا دیگر شعر من، فکر من، تصور من چیزی جز تو نیست. 0 9 محمدپور 1403/9/28 سین زدی ولی جواب ندادی آخیرا 3.4 23 صفحۀ 131 0 21 محمدپور 1403/9/27 مثل خون در رگ های من: نامه های احمد شاملو به آیدا احمد شاملو 4.0 44 صفحۀ 5 تو را دوست دارم و تمام ذرات وجود من با فریاد و استغاثه تو را صدا میزنند. 0 19 محمدپور 1403/9/27 سین زدی ولی جواب ندادی آخیرا 3.4 23 صفحۀ 123 0 19 محمدپور 1403/9/26 سین زدی ولی جواب ندادی آخیرا 3.4 23 صفحۀ 89 4 20