بریدههای کتاب سید محمد بهروزنژاد سید محمد بهروزنژاد 1404/3/26 بوستان سعدی: بر اساس تصحیح و طبع شادروان محمدعلی فروغی و مقابله با دو نسخه معتبر دیگر بهاء الدین خرمشاهی 4.7 8 صفحۀ 12 «پسندها و آرزوهای سعدی در «بوستان» بیش از دیگر آثار او جلوهگر است. به عبارت دیگر سعدی مدینه فاضلهای را که میجسته در «بوستان» تصویر کرده است. در این کتاب پرمغز، از دنیای واقعی_که آکنده است از زشتی و زیبایی و تاریکی و روشنی، و بیشتر اسیر تباهی و شقاوت_ کمتر سخن میرود، بلکه جهان بوستان همه نیکی است و پاکی و دادگری و انسانیت، یعنی عالَم چنان که باید باشد، و به قول مولوی «شربت اندر شربت است». (غلامحسین یوسفی، مقاله «جهان مطلوب سعدی در بوستان»، در مقدمه «بوستان سعدی» به تصحیح و توضیح ایشان) 0 5 سید محمد بهروزنژاد 1404/3/5 روستای استپانچیکووا و ساکنانش فیودور داستایفسکی 3.8 12 صفحۀ 25 روح پست و حقیر با آزاد شدن از یوغ ظلم و جور، خود ستمگر میشود. 0 14 سید محمد بهروزنژاد 1404/2/30 پاسخ به شبهات کلامی: خداشناسی جلد 1 محمدحسن قدردان قراملکی 0.0 صفحۀ 174 نکته آخری که در نقد طرفداران امکان صدفه، به عنوان دلیل نقضی، تذکر میدهیم آن است که ما همه حرفها، استدلالها و پاسخهای آنان را معنادار و جدی تلقی نمیکنیم چون مطابق ادعای خودشان محتمل است که این استدلالها و پاسخها که از حروف تشکیل شده، ناظم هوشمندی در پشت سر آن نباشد بلکه یک نویسنده یا متکلمی به صورت درهم و پراکنده آن را ادا کرده است چرا که احتمال تشکیل حروف آن به یک اندازه است. اگر طرفدار صدفه آن را انکار کند روشن میشود که وی نیز صدفه را برنمی تابد و آن را در ظاهر انکار میکند اما اگر مدعی باشد که حرفهایش از روی شعور نبوده است ما او را فاقد صلاحیت برای مباحث علمی و استدلالی تلقی نموده و استدلال با وی به نقطه پایان میرسد. 0 8 سید محمد بهروزنژاد 1404/2/28 خواب عموجان فیودور داستایفسکی 3.6 4 صفحۀ 96 «الان معلوم شد شما مطلقاً مردم اینجا را نمیشناسید، مطلقاً نمیشناسید! آخر این فقط نمایشی از شایستگیهای شنیدهنشده و دیدهنشده است، نمایشی کمدی از احساسات پاک و شریف، فقط روکشش طلاست. اگر این پوسته را کنار بزنید، آن وقت جهنم واقعی را حتماً زیر گلها میبینید، لانهی زنبور و آشیانهی دشمنیها، جایی که قورتتان میدهند و حتی نمیگذارند یک نشانه و ردی از شما بماند!» 0 11 سید محمد بهروزنژاد 1404/2/18 پاسخ به شبهات کلامی: خداشناسی جلد 1 محمدحسن قدردان قراملکی 0.0 صفحۀ 92 واقعیتِ هستی که در ثبوت وی شکی نداریم هرگز نفی نمیپذیرد و نابودی برنمیدارد، به عبارت دیگر: واقعیتِ هستی بیهیچ قید و شرطی واقعیتِ هستی است و با هیچ قید و شرطی لا واقعیت نمیشود و چون جهانِ گذران و هر جزء از اجزای جهان نفی را میپذیرد، پس عین همان واقعیت نفیناپذیر نیست. «تقریر علامه طباطبایی از برهان صدیقین» پ.ن: تقریر ساده اما دقیقییه و ویژگیهای خاصی داره مثلاً مثل تقریر ملاصدرا مبتنی بر چند قاعده فلسفی نیست. 0 14 سید محمد بهروزنژاد 1404/2/16 نیه توچکا نیزوانوا فیودور داستایفسکی 4.3 2 صفحۀ 78 لحظاتی هست که روان آدم در آنها بسیار بیشتر از چندین سال رنج میکشد. 0 43 سید محمد بهروزنژاد 1404/1/25 لغت محلی شوشتر مهدی کدخدای طراحی 0.0 صفحۀ 69 بیسخن: کنایه از چیزی است که در آن جای انکار نباشد. (برابرنهادهی خوبی است برای قطعی و مسلم و معادلهای انگلیسیشان) 0 6 سید محمد بهروزنژاد 1404/1/7 بیچارگان فیودور داستایفسکی 3.8 82 صفحۀ 115 چرا برای بعضی وقتی هنوز در زهدان مادرند همای سعادت چهچهه میزند اما دیگری در یتیمخانه پا به هستی میگذارد؟ 1 7 سید محمد بهروزنژاد 1403/9/5 غزلیات سعدی محمدعلی فروغی 4.7 8 صفحۀ 323 ای بیتو فراخای جهان بر ما تنگ ما را به تو فخر است و تو را از ما ننگ ما با تو به صلحیم و تو را با ما جنگ آخر بنگویی که دل است این یا سنگ؟ 1 26 سید محمد بهروزنژاد 1403/8/26 غزلیات سعدی محمدعلی فروغی 4.7 8 صفحۀ 314 میگفت که بعد از این به خوابم بینی پنداشت که بعد از او مرا خوابی هست 1 32 سید محمد بهروزنژاد 1403/8/19 غزلیات سعدی محمدعلی فروغی 4.7 8 صفحۀ 289 سعدی خویش خوانیام، پس به جفا برانیام سـفره اگر نمینَهی، در بـه چه بـاز میکنی؟ 0 10 سید محمد بهروزنژاد 1403/8/18 غزلیات سعدی محمدعلی فروغی 4.7 8 صفحۀ 288 ای که نصیحتم کنی کز پی او دگر مرو در نظـر سبکتکین عیب ایاز میکنی 0 16 سید محمد بهروزنژاد 1403/8/16 غزلیات سعدی محمدعلی فروغی 4.7 8 صفحۀ 283 رونالدینیو به هنگام پاس به یار خویش(😁): دل و جانم به تو مشغول و نظر در چپ و راست تـا ندانـنـد حریفـان کـه تـو مـنـظـور منـی 0 14 سید محمد بهروزنژاد 1403/8/14 غزلیات سعدی محمدعلی فروغی 4.7 8 صفحۀ 259 ای گنج نوشدارو با خستگان نگه کن مرهم به دست و ما را مجروح میگذاری؟ 0 5 سید محمد بهروزنژاد 1403/8/7 غزلیات سعدی محمدعلی فروغی 4.7 8 صفحۀ 235 خون در دل آزرده نهان چند بمانَد شک نیست که سر بَر کُنَد این درد به جایی* * در برخی نسخهها: «ز جایی» 0 38 سید محمد بهروزنژاد 1403/7/28 غزلیات سعدی محمدعلی فروغی 4.7 8 صفحۀ 228 زایل شود هر آنچه به کلی کمال یافت عمـرم زوال یافـت کمـالـی نیافتـه 0 5 سید محمد بهروزنژاد 1403/7/24 غزلیات سعدی محمدعلی فروغی 4.7 8 صفحۀ 223 هر شب چو چراغْ چشم دارم تا چشم من و چراغ من کو؟ 0 11 سید محمد بهروزنژاد 1403/7/22 غزلیات سعدی محمدعلی فروغی 4.7 8 صفحۀ 216 شیخ اجل در نقد ترجمه: سخن سر به مُهر دوست به دوست حـیف باشـد بـه ترجـمان گـفتـن🙃 3 13 سید محمد بهروزنژاد 1403/7/21 غزلیات سعدی محمدعلی فروغی 4.7 8 صفحۀ 214 مراد خسرو از شیرین کناری بود و آغوشی محبت کار فرهاد است و کوه بیستون سفتن 1 23 سید محمد بهروزنژاد 1403/6/26 غزلیات سعدی محمدعلی فروغی 4.7 8 صفحۀ 210 هلاک ما چنان مهمل گرفتند که قتـل مور در پای سـواران 0 11
بریدههای کتاب سید محمد بهروزنژاد سید محمد بهروزنژاد 1404/3/26 بوستان سعدی: بر اساس تصحیح و طبع شادروان محمدعلی فروغی و مقابله با دو نسخه معتبر دیگر بهاء الدین خرمشاهی 4.7 8 صفحۀ 12 «پسندها و آرزوهای سعدی در «بوستان» بیش از دیگر آثار او جلوهگر است. به عبارت دیگر سعدی مدینه فاضلهای را که میجسته در «بوستان» تصویر کرده است. در این کتاب پرمغز، از دنیای واقعی_که آکنده است از زشتی و زیبایی و تاریکی و روشنی، و بیشتر اسیر تباهی و شقاوت_ کمتر سخن میرود، بلکه جهان بوستان همه نیکی است و پاکی و دادگری و انسانیت، یعنی عالَم چنان که باید باشد، و به قول مولوی «شربت اندر شربت است». (غلامحسین یوسفی، مقاله «جهان مطلوب سعدی در بوستان»، در مقدمه «بوستان سعدی» به تصحیح و توضیح ایشان) 0 5 سید محمد بهروزنژاد 1404/3/5 روستای استپانچیکووا و ساکنانش فیودور داستایفسکی 3.8 12 صفحۀ 25 روح پست و حقیر با آزاد شدن از یوغ ظلم و جور، خود ستمگر میشود. 0 14 سید محمد بهروزنژاد 1404/2/30 پاسخ به شبهات کلامی: خداشناسی جلد 1 محمدحسن قدردان قراملکی 0.0 صفحۀ 174 نکته آخری که در نقد طرفداران امکان صدفه، به عنوان دلیل نقضی، تذکر میدهیم آن است که ما همه حرفها، استدلالها و پاسخهای آنان را معنادار و جدی تلقی نمیکنیم چون مطابق ادعای خودشان محتمل است که این استدلالها و پاسخها که از حروف تشکیل شده، ناظم هوشمندی در پشت سر آن نباشد بلکه یک نویسنده یا متکلمی به صورت درهم و پراکنده آن را ادا کرده است چرا که احتمال تشکیل حروف آن به یک اندازه است. اگر طرفدار صدفه آن را انکار کند روشن میشود که وی نیز صدفه را برنمی تابد و آن را در ظاهر انکار میکند اما اگر مدعی باشد که حرفهایش از روی شعور نبوده است ما او را فاقد صلاحیت برای مباحث علمی و استدلالی تلقی نموده و استدلال با وی به نقطه پایان میرسد. 0 8 سید محمد بهروزنژاد 1404/2/28 خواب عموجان فیودور داستایفسکی 3.6 4 صفحۀ 96 «الان معلوم شد شما مطلقاً مردم اینجا را نمیشناسید، مطلقاً نمیشناسید! آخر این فقط نمایشی از شایستگیهای شنیدهنشده و دیدهنشده است، نمایشی کمدی از احساسات پاک و شریف، فقط روکشش طلاست. اگر این پوسته را کنار بزنید، آن وقت جهنم واقعی را حتماً زیر گلها میبینید، لانهی زنبور و آشیانهی دشمنیها، جایی که قورتتان میدهند و حتی نمیگذارند یک نشانه و ردی از شما بماند!» 0 11 سید محمد بهروزنژاد 1404/2/18 پاسخ به شبهات کلامی: خداشناسی جلد 1 محمدحسن قدردان قراملکی 0.0 صفحۀ 92 واقعیتِ هستی که در ثبوت وی شکی نداریم هرگز نفی نمیپذیرد و نابودی برنمیدارد، به عبارت دیگر: واقعیتِ هستی بیهیچ قید و شرطی واقعیتِ هستی است و با هیچ قید و شرطی لا واقعیت نمیشود و چون جهانِ گذران و هر جزء از اجزای جهان نفی را میپذیرد، پس عین همان واقعیت نفیناپذیر نیست. «تقریر علامه طباطبایی از برهان صدیقین» پ.ن: تقریر ساده اما دقیقییه و ویژگیهای خاصی داره مثلاً مثل تقریر ملاصدرا مبتنی بر چند قاعده فلسفی نیست. 0 14 سید محمد بهروزنژاد 1404/2/16 نیه توچکا نیزوانوا فیودور داستایفسکی 4.3 2 صفحۀ 78 لحظاتی هست که روان آدم در آنها بسیار بیشتر از چندین سال رنج میکشد. 0 43 سید محمد بهروزنژاد 1404/1/25 لغت محلی شوشتر مهدی کدخدای طراحی 0.0 صفحۀ 69 بیسخن: کنایه از چیزی است که در آن جای انکار نباشد. (برابرنهادهی خوبی است برای قطعی و مسلم و معادلهای انگلیسیشان) 0 6 سید محمد بهروزنژاد 1404/1/7 بیچارگان فیودور داستایفسکی 3.8 82 صفحۀ 115 چرا برای بعضی وقتی هنوز در زهدان مادرند همای سعادت چهچهه میزند اما دیگری در یتیمخانه پا به هستی میگذارد؟ 1 7 سید محمد بهروزنژاد 1403/9/5 غزلیات سعدی محمدعلی فروغی 4.7 8 صفحۀ 323 ای بیتو فراخای جهان بر ما تنگ ما را به تو فخر است و تو را از ما ننگ ما با تو به صلحیم و تو را با ما جنگ آخر بنگویی که دل است این یا سنگ؟ 1 26 سید محمد بهروزنژاد 1403/8/26 غزلیات سعدی محمدعلی فروغی 4.7 8 صفحۀ 314 میگفت که بعد از این به خوابم بینی پنداشت که بعد از او مرا خوابی هست 1 32 سید محمد بهروزنژاد 1403/8/19 غزلیات سعدی محمدعلی فروغی 4.7 8 صفحۀ 289 سعدی خویش خوانیام، پس به جفا برانیام سـفره اگر نمینَهی، در بـه چه بـاز میکنی؟ 0 10 سید محمد بهروزنژاد 1403/8/18 غزلیات سعدی محمدعلی فروغی 4.7 8 صفحۀ 288 ای که نصیحتم کنی کز پی او دگر مرو در نظـر سبکتکین عیب ایاز میکنی 0 16 سید محمد بهروزنژاد 1403/8/16 غزلیات سعدی محمدعلی فروغی 4.7 8 صفحۀ 283 رونالدینیو به هنگام پاس به یار خویش(😁): دل و جانم به تو مشغول و نظر در چپ و راست تـا ندانـنـد حریفـان کـه تـو مـنـظـور منـی 0 14 سید محمد بهروزنژاد 1403/8/14 غزلیات سعدی محمدعلی فروغی 4.7 8 صفحۀ 259 ای گنج نوشدارو با خستگان نگه کن مرهم به دست و ما را مجروح میگذاری؟ 0 5 سید محمد بهروزنژاد 1403/8/7 غزلیات سعدی محمدعلی فروغی 4.7 8 صفحۀ 235 خون در دل آزرده نهان چند بمانَد شک نیست که سر بَر کُنَد این درد به جایی* * در برخی نسخهها: «ز جایی» 0 38 سید محمد بهروزنژاد 1403/7/28 غزلیات سعدی محمدعلی فروغی 4.7 8 صفحۀ 228 زایل شود هر آنچه به کلی کمال یافت عمـرم زوال یافـت کمـالـی نیافتـه 0 5 سید محمد بهروزنژاد 1403/7/24 غزلیات سعدی محمدعلی فروغی 4.7 8 صفحۀ 223 هر شب چو چراغْ چشم دارم تا چشم من و چراغ من کو؟ 0 11 سید محمد بهروزنژاد 1403/7/22 غزلیات سعدی محمدعلی فروغی 4.7 8 صفحۀ 216 شیخ اجل در نقد ترجمه: سخن سر به مُهر دوست به دوست حـیف باشـد بـه ترجـمان گـفتـن🙃 3 13 سید محمد بهروزنژاد 1403/7/21 غزلیات سعدی محمدعلی فروغی 4.7 8 صفحۀ 214 مراد خسرو از شیرین کناری بود و آغوشی محبت کار فرهاد است و کوه بیستون سفتن 1 23 سید محمد بهروزنژاد 1403/6/26 غزلیات سعدی محمدعلی فروغی 4.7 8 صفحۀ 210 هلاک ما چنان مهمل گرفتند که قتـل مور در پای سـواران 0 11