بریده کتابهای علی زینال زاده علی زینال زاده 1403/8/10 خار و میخک یحیی سنوار 4.3 4 صفحۀ 21 - جنگ تموم شد... بیایین بیرون... اول مادر و زن عمو بیرون آمدند و بعد ما را صدا زدند که برویم بیرون.... 0 5 علی زینال زاده 1403/7/24 خط مقدم 4.5 16 صفحۀ 21 در جایگاه تشریفات اختصاصی فرودگاه یک نظامی ارشد سوری به همراه هیئت تشریفات فرودگاه،مراسم استقبال رسمی از هیئت نظامی ایران را مدیریت می کرد... 0 0 علی زینال زاده 1403/5/8 فرمانده گندم خوار سیدسعید هاشمی 4.2 12 صفحۀ 345 به ابر ها نگاه می کردم و من داشتم روی ابر ها پرواز می کردم... . سرحسین...، نیزه ها...، خون...، ابرها...، گندم ری...، راستی گندم ری چه مزه ای داشت؟ 0 1 علی زینال زاده 1402/12/25 پدر، عشق و پسر سیدمهدی شجاعی 4.5 115 صفحۀ 1 انگار چنین مقدر شده است که من هرروز مقابل تو بنشینم و بخشی از آن حکایت جانسوز را برای خودم تداعی و برای تو تعریف کنم.تدبیر من از ابتدا این بود،اما اگر تقدیر خداوند همراهی نمی کرد، به یقین چیزی ممکن نمی شد. 1 3 علی زینال زاده 1402/11/26 خون دلی که لعل شد: خاطرات حضرت آیت الله العظمی سیدعلی خامنه ای (مدظله) از زندانها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی سیدعلی خامنه ای 4.6 117 صفحۀ 69 ...حرفی که مادرم (رحمةاللّه علیها) به من زد این بود:((من به پسری مانند تو افتخار می کنمکه چنین کاری در راه خدا انجام می دهد.)) نفس راحتی کشیدم و خدا را شکر کردم. این سخن مادرمدرفعالیتهایی که من در این راه داشتم تاثییر بسزا داشت. 0 3 علی زینال زاده 1402/11/21 زندگی پرافتخار حمزه و جعفر؛ دو شهید ممتاز محمد محمدی اشتهاردی 3.5 1 صفحۀ 6 ...ولی در فرهنگ هاخوش ظاهر و فریبا ،امّا تو خالی،مانند فرهنگ غرب،نظر به اینکه غالباً ملاک ها برتری،امور مادی وشهوانی است ،قهراً قهرمانان آن، افرادی خوش ظاهر ولی بدسیرت خواهند بود... 0 2 علی زینال زاده 1402/11/10 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 21 صفحۀ 51 با نگرانی گفتم: "پس خیلی خطرناکه!"نفسش را پُرصدا بیرون داد:"بله خیلیا رو به شهادت می رسونن" "چقدر قساوت بار!"؛ "اونا دشمن خونی جمهوری اسلامی ان" 0 1 علی زینال زاده 1402/11/7 خون دلی که لعل شد: خاطرات حضرت آیت الله العظمی سیدعلی خامنه ای (مدظله) از زندانها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی سیدعلی خامنه ای 4.6 117 صفحۀ 4 پدرم آقا سید جواد خامنه ای از یک خانواده علمایی معروف تبریزی بود... 0 0 علی زینال زاده 1402/11/5 مترسک مزرعه آتشین داود امیریان 4.4 16 صفحۀ 135 جنگ که بچه بازی نیست. تو نه آموزش دیدی،نه توانایی جنگیدن داری گفتم: -خب آموزش می بینم ... 0 1 علی زینال زاده 1402/10/28 1001 اختراع میراث مسلمانان در جهان ما سلیم حسنی 4.7 1 صفحۀ 22 خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد. 0 0 علی زینال زاده 1402/10/21 دلهره های خیابان وحید محمدرضا مرزوقی 3.8 1 صفحۀ 142 آقا نگاهی می اندازد:{ئی درگیری ها تومرزه حالا نیرو ها ما دارن می زنن شون} خوشحال می شوم وبه آسمان و منور هایی که حاشیه آن را روشن کرده اند نگاه می کنم. دلم می خواهد تمام عراقی هارا با بمب و موشک هایمان بکشیم تا انقدر ما را نزنند. 0 0 علی زینال زاده 1402/10/20 دلهره های خیابان وحید محمدرضا مرزوقی 3.8 1 صفحۀ 74 نانی که تازه از تنور بیرون آمده بو دگرم بودوخوشمزه.ننه یک تکه نان می دهد دستم سق بزنم و سلانه سلانه می رفتیم بقالی حسن آقا. یک ظرف خامه یا سرشیر گاومیش می گرفتیم و دو باره راهی خانه می شدیم. 0 0
بریده کتابهای علی زینال زاده علی زینال زاده 1403/8/10 خار و میخک یحیی سنوار 4.3 4 صفحۀ 21 - جنگ تموم شد... بیایین بیرون... اول مادر و زن عمو بیرون آمدند و بعد ما را صدا زدند که برویم بیرون.... 0 5 علی زینال زاده 1403/7/24 خط مقدم 4.5 16 صفحۀ 21 در جایگاه تشریفات اختصاصی فرودگاه یک نظامی ارشد سوری به همراه هیئت تشریفات فرودگاه،مراسم استقبال رسمی از هیئت نظامی ایران را مدیریت می کرد... 0 0 علی زینال زاده 1403/5/8 فرمانده گندم خوار سیدسعید هاشمی 4.2 12 صفحۀ 345 به ابر ها نگاه می کردم و من داشتم روی ابر ها پرواز می کردم... . سرحسین...، نیزه ها...، خون...، ابرها...، گندم ری...، راستی گندم ری چه مزه ای داشت؟ 0 1 علی زینال زاده 1402/12/25 پدر، عشق و پسر سیدمهدی شجاعی 4.5 115 صفحۀ 1 انگار چنین مقدر شده است که من هرروز مقابل تو بنشینم و بخشی از آن حکایت جانسوز را برای خودم تداعی و برای تو تعریف کنم.تدبیر من از ابتدا این بود،اما اگر تقدیر خداوند همراهی نمی کرد، به یقین چیزی ممکن نمی شد. 1 3 علی زینال زاده 1402/11/26 خون دلی که لعل شد: خاطرات حضرت آیت الله العظمی سیدعلی خامنه ای (مدظله) از زندانها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی سیدعلی خامنه ای 4.6 117 صفحۀ 69 ...حرفی که مادرم (رحمةاللّه علیها) به من زد این بود:((من به پسری مانند تو افتخار می کنمکه چنین کاری در راه خدا انجام می دهد.)) نفس راحتی کشیدم و خدا را شکر کردم. این سخن مادرمدرفعالیتهایی که من در این راه داشتم تاثییر بسزا داشت. 0 3 علی زینال زاده 1402/11/21 زندگی پرافتخار حمزه و جعفر؛ دو شهید ممتاز محمد محمدی اشتهاردی 3.5 1 صفحۀ 6 ...ولی در فرهنگ هاخوش ظاهر و فریبا ،امّا تو خالی،مانند فرهنگ غرب،نظر به اینکه غالباً ملاک ها برتری،امور مادی وشهوانی است ،قهراً قهرمانان آن، افرادی خوش ظاهر ولی بدسیرت خواهند بود... 0 2 علی زینال زاده 1402/11/10 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 21 صفحۀ 51 با نگرانی گفتم: "پس خیلی خطرناکه!"نفسش را پُرصدا بیرون داد:"بله خیلیا رو به شهادت می رسونن" "چقدر قساوت بار!"؛ "اونا دشمن خونی جمهوری اسلامی ان" 0 1 علی زینال زاده 1402/11/7 خون دلی که لعل شد: خاطرات حضرت آیت الله العظمی سیدعلی خامنه ای (مدظله) از زندانها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی سیدعلی خامنه ای 4.6 117 صفحۀ 4 پدرم آقا سید جواد خامنه ای از یک خانواده علمایی معروف تبریزی بود... 0 0 علی زینال زاده 1402/11/5 مترسک مزرعه آتشین داود امیریان 4.4 16 صفحۀ 135 جنگ که بچه بازی نیست. تو نه آموزش دیدی،نه توانایی جنگیدن داری گفتم: -خب آموزش می بینم ... 0 1 علی زینال زاده 1402/10/28 1001 اختراع میراث مسلمانان در جهان ما سلیم حسنی 4.7 1 صفحۀ 22 خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد. 0 0 علی زینال زاده 1402/10/21 دلهره های خیابان وحید محمدرضا مرزوقی 3.8 1 صفحۀ 142 آقا نگاهی می اندازد:{ئی درگیری ها تومرزه حالا نیرو ها ما دارن می زنن شون} خوشحال می شوم وبه آسمان و منور هایی که حاشیه آن را روشن کرده اند نگاه می کنم. دلم می خواهد تمام عراقی هارا با بمب و موشک هایمان بکشیم تا انقدر ما را نزنند. 0 0 علی زینال زاده 1402/10/20 دلهره های خیابان وحید محمدرضا مرزوقی 3.8 1 صفحۀ 74 نانی که تازه از تنور بیرون آمده بو دگرم بودوخوشمزه.ننه یک تکه نان می دهد دستم سق بزنم و سلانه سلانه می رفتیم بقالی حسن آقا. یک ظرف خامه یا سرشیر گاومیش می گرفتیم و دو باره راهی خانه می شدیم. 0 0