علی زینال زاده

علی زینال زاده

@Alamdar_91

24 دنبال شده

22 دنبال کننده

            من یک پسر دهه نودی عاشق کتاب ها تاریخی و دفاع مقدس هستم .
اهل لو دادن کتاب نیستم و دوست دارم خودم کتاب را بخوانم .
خدانگهدار

          

یادداشت‌ها

نمایش همه

باشگاه‌ها

نمایش همه

اقتصاد خانواده با روزی ۱۰ دقیقه

180 عضو

الگوی دخل و خرج: مدیریت مالی خانواده

دورۀ فعال

باشگاهی برای نوجوانان

375 عضو

استاد عشق

دورۀ فعال

باشگاه کتابخوانی "هزارتو"

628 عضو

شما که غریبه نیستید

دورۀ فعال

فعالیت‌ها

214

دایره المعارف شیعه
        بسم الله الرحمن الرحیم 
اللهم صلی علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم

به شدت تهیه و مطالعه این کتاب را توصیه می کنم.
چون:

۱.این کتاب جدا از توضیح بعضی اختلاف عقاید اهل تشیع و اهل تسنن، به بعضی وحدت های آنان هم اشاره می کند.
مانند بعضی روایات شیعه که در کتاب های بزرگ سُنّی موجود است.

۲.  بعضی  ابهامات مهم شیعیان در این کتاب حل می شود.

۳.حدیث ها و آیات قرآن را می آورد که بر حق بودن ائمه معصوم و مذهب تشیع را تثبیت می کند.

۴. همان طور که در مورد یک اشاره شد به بعضی اختلاف های شیعه و سنی اشاره می کند 

۵. موضوع روحانیت شیعه و حوزه و علمای مذهب اهل سنت در این کتاب توضیح داده می شود.

۷.به بعضی مسائل ظهور امام زمان (عج) اشاره می کند.

۸.به جغرافیای  شیعه شدن مردم اشاره می کند.

۹. و مسائل مهم و اساسی دیگر در مورد شیعیان اسلام


یاامیرالمومنین 
سید مهدی یار معصومی 
۱۴۰۳/۶/۱
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

1

یک تکه زمین کوچک
بریدۀ کتاب

صفحۀ 161

جانی که به سرتاسر اتاق نگاه می کرد، چشمش افتاد به تصویر مسجد الاقصی در اورشلیم و شعار «خداوند وطنمان را حفظ کند»، که در اطراف تصویر با نخ قرمز، به صورت ضربدری گلدوزی شده بود. چشمان جانی به سرعت از روی تصویر گذشت و روی کلید بزرگی که از میخی آویزان بود، ثابت ماند. پدر بزرگ دید که جانی به چه چیز خیره شده است. سری تکان داد و گفت: کلید خونه مونه .» جانی زیر چشمی به در فلزی نگاه کرد کلید ظاهراً خیلی سنگین تر و قدیمی تر از آن بود که به این در بخورد. پیرمرد گفت: «مال» این خونه که نه مال خونه مون تو رمله است.» جانی تعجب کرد. ولی رمله که تو اسرائیله فکر میکردم اجازه نمی دن کسی بره اونجا. پدر بزرگ با بدخلقی :گفت میخوان اجازه بدن، میخوان ندن. هنوز که هنوزه یادم نرفته چه جوری ما رو از اونجا بیرون انداختن! بیشتر از پنجاه سال گذشته، اما واسه من انگار همین دیروزه درد و رنج، ترس و وحشت و تیراندازی های بی هدف ما شانس آوردیم که چیزی مون نشد. خیلی ها تیر خوردن. خونه رو که ترک میکردیم مادرم درش رو قفل کرد، کلیدش رو بهم داد و گفت: مواظبش باش به زودی بر میگردیم. شاید تا چند هفته ی دیگه. وقتی آب ها از آسیاب بیفته بیچاره از کجا می دونست اون ها خونه زندگی مون رو صاحب می شن و دیگه نمی زارن پامون رو اونجا بذاریم؟؟؟

3

پدر معنوی حزب الله: خاطرات و تحلیل های سیدحسن نصرالله درباره آیت الله بهجت
        خیلی عالی بود.
آیت الله بهجت=تمام قوا حزب‌الله
این گفتگو ها داستان این بود که اگر آیت الله بهجت نبود حزب‌الله الان به این قدرت نمی رسید آیت الله بهجت پدر معنوی حزب‌الله بود.

      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0