بریدۀ کتاب

فرمانده گندم خوار
بریدۀ کتاب

صفحۀ 345

به ابر ها نگاه می کردم و من داشتم روی ابر ها پرواز می کردم... . سرحسین...، نیزه ها.‌..، خون...، ابرها..‌.، گندم ری...، راستی گندم ری چه مزه ای داشت؟

به ابر ها نگاه می کردم و من داشتم روی ابر ها پرواز می کردم... . سرحسین...، نیزه ها.‌..، خون...، ابرها..‌.، گندم ری...، راستی گندم ری چه مزه ای داشت؟

1

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.