بریده کتابهای آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) fatemeh 1403/4/16 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 432 این درد است که مرد را مرد میکند و جوان را پیر، ماه و سال که کاره ای نیستند... 0 5 محیصـــــا؛ 1403/1/20 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 163 تمام مسئله این است که هیچ چیز را برای همیشه در تعلیق نمیتوانی نگهداری. تاریخ به انتظار تصمیم تو نخواهدنشست. تو میتوانی زودتر از آن لحظهای که انتظار، به اوج خود میرسد، و ظرف بلور، در میان زمین و هواست، ضربهات را بزنی و انتظار را پایان بخشی؛ اما هرگز نمیتوانی کاسه را در میان زمین و هوا رها کنی. زودتر شکستن، آری. دیرتر شکستن، شاید. اما به هر حال، شکستن، نقش بلور است-هنگامی که معرکه، معرکه ی عبور است نه توقف. و عبور، ذات همه چیز است. 0 4 سید هادی میرمهدی 1403/7/12 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 260 انسان، تنهایی را انتخاب نمیکند؛ بلکه در شرایطی ، تنهایی به انسان تحمیل میشود. 0 11 زهرا منظمی مطلق 1402/4/29 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 33 3 7 محیصـــــا؛ 1403/1/20 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 157 از عشق سخن باید گفت؛ همیشه از عشق سخن باید گفت. «عشق» در لحظه پدید میآید، دوست داشتن، در امتداد زمان. این، اساسیترین تفاوت میان عشق و دوستداشتن است. عشق، معیارها را در هم میریزد؛ دوستداشتن بر پایه ی معیار ها بِنا میشود. عشق، ناگهان و ناخواسته شعله میکشد؛ دوستداشتن، از شناختن و خواستن سرچشمه میگیرد. عشق، قانون نمیشناسد؛ دوستداشتن اوج احترام به مجموعهای از قوانینِ عاطفیاست. عشق، فوران میکند-چون آتشفشان، و شُرّه میکند- چون آبشاری عظیم؛ دوست داشتن، جاری میشود-چون رودخانهای بر بستری با شیب نرم. عشق، ویران کردنِ خویشتن است؛ دوستداشتن، ساختنی عظیم. 0 1 رضوان سمیعیان 1403/6/31 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 222 سکوت کردن، گاهی اوقات ، دروغ گفتن است_ دروغ گفتنی بزدلانه و ریاکارانه... 0 9 رضوان سمیعیان 1403/8/15 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 401 من، زائر دائم این خاکم_ که زادگاه من است و عاشق امر بَرِ این خاکم_ که میهن من است این سرزمین معطر، با اسبان شرور و دختران خوبروی با دلوهایی که آب در آن ها لبپَر می زند با آتش و خشم و گناه و درد سرزمین مقدس من است_ ... و چه ترحم انگیزند آن ها که عاشق کامل زادگاهشان نیستند و چه خشم انگیزند آن ها که از میهنشان همان گونه نام می برند که از یک ستاره ی دور... 0 0 محیصـــــا؛ 1403/2/10 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 421 سکوت بیصدایی نیست؛ هماهنگی کامل صداها در راه باوراندن بیصداییست. 0 3 باران نویریان 1403/6/21 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 321 میوهی بسیار، شاخهی درخت را میشکند، شادی بسیار، قلب را. ترکمن میگوید: با نصف خندهات بخند تا مجبور نشوی گریه کنی. با جامهی نو چاروق نو نپوش. کمال، غصه میآورد. 0 7 محیصـــــا؛ 1403/1/19 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 132 آنها، واقعیت و افسانه را، همچون تار و پود یک قالیچه به هم میبافتند، تا نقشی مملو از خاطره برای فرزندان خود باقیبگذارند. تاریخ را تنها خرده دروغهای خندهآورِ تاریخی قابل تحمل میکند؛ وگرنه چیزی به جز خون مظلومان، مرکب تاریخ نبودهاست... 0 0 زهرا منظمی مطلق 1402/4/30 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 71 0 0 زهرا منظمی مطلق 1402/4/30 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 80 0 3 زهرا منظمی مطلق 1402/4/29 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 24 10 8 زهرا منظمی مطلق 1402/4/29 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 34 0 4 محیصـــــا؛ 1403/2/5 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 380 شب آنگونه آرام است که نباید باشد. راه آنقدر دور است که نه انگار به جایی میرسد. غم آنقدر سنگین است که تنهایی، چگونه تحملش کنم؟ آه محبوب من! امشب، از این سفر، بگذر! 0 2 فاطمـــه* 1403/3/12 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 132 تاریخ را تنها خرده دروغهای خندهآورِ تاریخی قابل تحمّل میکند؛ وگرنه چیزی بهجز خون مظلومان، مرکّب تاریخ نبودهاست. 0 7 محیصـــــا؛ 1403/1/22 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 188 عشق ترکیبی است از پر و تبر 0 0 زهرا منظمی مطلق 1402/4/29 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 36 0 2 محیصـــــا؛ 1403/2/1 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 325 در کنار مردگان، همیشه فرصتیست برای اندیشیدن به زندگی. مرگ، از اعتبار ضد خویش سخن میگوید. 0 1 fatemeh 1403/4/3 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 66 گریستن به خاطر شفای انسان نیست، به خاطر وفای انسان است. 0 1
بریده کتابهای آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) fatemeh 1403/4/16 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 432 این درد است که مرد را مرد میکند و جوان را پیر، ماه و سال که کاره ای نیستند... 0 5 محیصـــــا؛ 1403/1/20 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 163 تمام مسئله این است که هیچ چیز را برای همیشه در تعلیق نمیتوانی نگهداری. تاریخ به انتظار تصمیم تو نخواهدنشست. تو میتوانی زودتر از آن لحظهای که انتظار، به اوج خود میرسد، و ظرف بلور، در میان زمین و هواست، ضربهات را بزنی و انتظار را پایان بخشی؛ اما هرگز نمیتوانی کاسه را در میان زمین و هوا رها کنی. زودتر شکستن، آری. دیرتر شکستن، شاید. اما به هر حال، شکستن، نقش بلور است-هنگامی که معرکه، معرکه ی عبور است نه توقف. و عبور، ذات همه چیز است. 0 4 سید هادی میرمهدی 1403/7/12 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 260 انسان، تنهایی را انتخاب نمیکند؛ بلکه در شرایطی ، تنهایی به انسان تحمیل میشود. 0 11 زهرا منظمی مطلق 1402/4/29 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 33 3 7 محیصـــــا؛ 1403/1/20 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 157 از عشق سخن باید گفت؛ همیشه از عشق سخن باید گفت. «عشق» در لحظه پدید میآید، دوست داشتن، در امتداد زمان. این، اساسیترین تفاوت میان عشق و دوستداشتن است. عشق، معیارها را در هم میریزد؛ دوستداشتن بر پایه ی معیار ها بِنا میشود. عشق، ناگهان و ناخواسته شعله میکشد؛ دوستداشتن، از شناختن و خواستن سرچشمه میگیرد. عشق، قانون نمیشناسد؛ دوستداشتن اوج احترام به مجموعهای از قوانینِ عاطفیاست. عشق، فوران میکند-چون آتشفشان، و شُرّه میکند- چون آبشاری عظیم؛ دوست داشتن، جاری میشود-چون رودخانهای بر بستری با شیب نرم. عشق، ویران کردنِ خویشتن است؛ دوستداشتن، ساختنی عظیم. 0 1 رضوان سمیعیان 1403/6/31 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 222 سکوت کردن، گاهی اوقات ، دروغ گفتن است_ دروغ گفتنی بزدلانه و ریاکارانه... 0 9 رضوان سمیعیان 1403/8/15 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 401 من، زائر دائم این خاکم_ که زادگاه من است و عاشق امر بَرِ این خاکم_ که میهن من است این سرزمین معطر، با اسبان شرور و دختران خوبروی با دلوهایی که آب در آن ها لبپَر می زند با آتش و خشم و گناه و درد سرزمین مقدس من است_ ... و چه ترحم انگیزند آن ها که عاشق کامل زادگاهشان نیستند و چه خشم انگیزند آن ها که از میهنشان همان گونه نام می برند که از یک ستاره ی دور... 0 0 محیصـــــا؛ 1403/2/10 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 421 سکوت بیصدایی نیست؛ هماهنگی کامل صداها در راه باوراندن بیصداییست. 0 3 باران نویریان 1403/6/21 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 321 میوهی بسیار، شاخهی درخت را میشکند، شادی بسیار، قلب را. ترکمن میگوید: با نصف خندهات بخند تا مجبور نشوی گریه کنی. با جامهی نو چاروق نو نپوش. کمال، غصه میآورد. 0 7 محیصـــــا؛ 1403/1/19 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 132 آنها، واقعیت و افسانه را، همچون تار و پود یک قالیچه به هم میبافتند، تا نقشی مملو از خاطره برای فرزندان خود باقیبگذارند. تاریخ را تنها خرده دروغهای خندهآورِ تاریخی قابل تحمل میکند؛ وگرنه چیزی به جز خون مظلومان، مرکب تاریخ نبودهاست... 0 0 زهرا منظمی مطلق 1402/4/30 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 71 0 0 زهرا منظمی مطلق 1402/4/30 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 80 0 3 زهرا منظمی مطلق 1402/4/29 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 24 10 8 زهرا منظمی مطلق 1402/4/29 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 34 0 4 محیصـــــا؛ 1403/2/5 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 380 شب آنگونه آرام است که نباید باشد. راه آنقدر دور است که نه انگار به جایی میرسد. غم آنقدر سنگین است که تنهایی، چگونه تحملش کنم؟ آه محبوب من! امشب، از این سفر، بگذر! 0 2 فاطمـــه* 1403/3/12 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 132 تاریخ را تنها خرده دروغهای خندهآورِ تاریخی قابل تحمّل میکند؛ وگرنه چیزی بهجز خون مظلومان، مرکّب تاریخ نبودهاست. 0 7 محیصـــــا؛ 1403/1/22 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 188 عشق ترکیبی است از پر و تبر 0 0 زهرا منظمی مطلق 1402/4/29 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 36 0 2 محیصـــــا؛ 1403/2/1 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 325 در کنار مردگان، همیشه فرصتیست برای اندیشیدن به زندگی. مرگ، از اعتبار ضد خویش سخن میگوید. 0 1 fatemeh 1403/4/3 آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) نادر ابراهیمی 4.7 19 صفحۀ 66 گریستن به خاطر شفای انسان نیست، به خاطر وفای انسان است. 0 1