بریده‌های کتاب حاج قاسمی که من می‌شناسم

بریدۀ کتاب

صفحۀ 119

در بهمن ۱۳۶۹ در ابتدای بحث درجه دادن به فرماندهان سپاه،گویا چند نفر از فرماندهان از جمله قاسم سلیمانی و احمد کاظمی به آقا نامه ای با این مضمون می نویسند که ما درجه نمی خواهیم؛برای درجه به سپاه نیامده ایم و به تکلیف عمل کرده ایم.ظاهراً بعضی ها این کار را نوعی تمرد تلقی کرده بودند.حاج قاسم،چنان از این قضیه ناراحت شده بود و عکس العمل نشان داد و نامه ای نوشت. نوشته است:((خداوندا،تو شاهد باش که حاضر نبوده و نیستم برای بقای درجه ام،یا کمی و زیادی آن،به اندازه ی نقطه ای قلم بر کاغذ بیاورم؛بلکه صرفاً برای این است که بعضی برادران،استنباط های زشتی کردند؛مانند نعوذبالله مخالفت با دستور رهبری.ما بالاترین و والاترین درجه را که شهادت در راه خداست،در کنار سفره ای که اولیای الهی در آن مهمان بودند،از دست دادیم و هرگز تصور چنین درجاتی را هم نمیکردیم،و امروز این درجات را از آنِ دیگران که مستحق لطف رهبری بودند،یا هستند،می دانم و خود را غاصب آن می‌دانم. و چه خوب است از انسان های لایق و مخلص استفاده شود؛نه مرد گرفتاری مانند من که در مسائل اولیه خود مانده ام.))

5

رها

رها

1402/11/2

6

5