چی بگم...اونقدری راضی کننده نبود، نمیدونم شاید من نتونستم ارتباط بگیرم ولی خوشم نیومد، اما آخرش خوب بود و دلم خنک شد که چیزی که لایقش بود بهش رسید😏
      

        بین نیروهای عراقی ترس زیاد از عملیات ها، کشتن همدیگر از ترس لو رفتن به رده های بالا، فساد جنسی و شراب خواری و بی دینی، خیانت و فرار از محل جنگ، و اعتراف به شجاعت و دین داری و غیرت ایرانی ها... کل کتاب رو همین جملات تشکیل میده.
      

        یکم برای کوسه خندان، ناراحت شدم :(
وقتی بقیه ازش دوری میکردن علت این کار رو توی خنده های قشنگش دید و به خودش کلی حس منفی وارد کرد... درصورتیکه اصلا مقصر نبود و بقیه درموردش قضاوت بد و زودهنگامی داشتن
      

        داستان از یه جایی به بعد خیلی کند و کسل‌کننده شد... به خصوص از فصل ۳۰ به بعد، تقریباً میشد اتفاقات رو حدس زد و دیگه اون حس هیجان اول رو نداشت.

مثلاً کارکتر «اِمی»... وای واقعاً ازش بدم اومد! 🙄 یه آدم دورو، مظلوم‌نما و متظاهر که با نقاب خجالتی‌بودن، همه رو گول میزنه ولی در واقع روانیِ اصلی ماجراست.
      

        یک اثر تکان‌دهنده و عمیق دربارهٔ مفهوم واقعی استعمار و استثمار!

این کتاب به شکلی هنرمندانه و تأثیرگذار نشان می‌دهد چگونه مردم یک سرزمین با باز کردن پای بیگانگان به کشورشان، نه تنها منابع، بلکه هویت، فرهنگ و حتی جان خود را از دست می‌دهند.
      

        📘 کتاب «یک قمقمه دریا»
(صد قصه و نکته از زندگی امام رضا علیه‌السلام)

این کتاب زیبا، از تولد تا شهادت امام رضا (ع) رو در قالب صد قصهٔ کوتاه و خواندنی روایت می‌کنه. هر قصه فقط چند خطه و به زبانی ساده و روان نوشته شده، اما پر از نکات ناب اخلاقی، تاریخی و معنویه.
      

        این کتاب ذهنیت و نگرش آدم رو نسبت به سیر و سلوک متحول میکنه و پایه های فکری محکمی برات میسازه. مخصوصا جلد دوم که بصورت اختصاصی به یقظه و توبه می‌پردازه.

      

        در چهار کلمه خلاصه میشه: غرور، خودبینی، عشق، حسرت...
      

        این کتاب جذاب و روح‌افزا درباره چهل نفره که توفیق شرف‌یابی و دیدار با حضرت مهدی (عج) رو پیدا کردن. هر کدوم از این خاطرات و روایات، نه تنها الهام‌بخشه، بلکه پر از نکات اخلاقی و آموزنده‌ایه که می‌تونه راهنمای خوبی برای زندگی روزمره‌مون باشه.

چه برای کسایی که علاقه‌مند به مباحث مهدویت هستن و چه برای اونایی که دوست دارن با درس‌های اخلاقی و عمقی آشنا بشن، «وصال» قطعاً یه کتاب خواندنی و به‌یادماندنیه. پیشنهاد می‌کنم حتماً یه فرصتی براش باز کنی و بخونیش!
      

        📖 درباره کتاب «سیدارتها»
مثل هر کتاب دیگه‌ای، این کتاب هم قسمت‌های خوب و بد خودش رو داره. یه سری حرف‌های واقعاً آموزنده و فوق‌العاده توش هست که می‌تونه توی زندگی بهت کمک کنه، اما از طرفی یه سری عقاید و حرف‌ها هم داره که با دین اسلام همخوانی نداره و بیشتر مربوط به فلسفه شرقی میشه.

به هر حال اگه بتونی نکات خوبش رو برداشت کنی و بقیه رو فیلتر کنی، می‌تونی چیزهای ارزشمندی ازش یاد بگیری. اگه وقت خالی داری و دوست داشتی یه کتاب فلسفی با یه دید دیگه بخونی، بد نیست یه بار امتحانش کنی. 📚
      

        کتاب «ره‌نامه شماره ۴۰؛ مهدویت» اثریه سرشار از نکات آموزنده، مفید و کاملاً کاربردی درباره موضوع مهدویت، اون هم از زبان رهبر انقلاب. محتوای کتاب به‌قدری روشن و راهگشاست که خوندنش می‌تونه نگاه انسان رو به مهدویت عمیق‌تر کنه. به‌جرأت می‌شه گفت جزو کتاب‌هایی‌ست که حتماً ارزش خوندن داره و پیشنهاد می‌کنم از دستش ندید. 📖✨
      

        کتاب «پرواز شماره ۲۲» روایت ماجرای یک خلبان جنگی عراقیه که هنگام مأموریت به اشتباه در دزفول فرود اضطراری می‌کنه. اول فکر می‌کردم قراره یه داستان خیلی هیجان‌انگیز بخونم، اما بیشتر کتاب به خاطرات دوران کودکی، نوجوانی، جوانی و مسیر خلبان شدنش اختصاص داشت. درست وقتی منتظر بودم اصل ماجرا یعنی فرود اشتباه و اتفاقات بعدش شروع بشه، داستان یک‌دفعه تموم شد! برای همین راستش خیلی خوشم نیومد و انتظاراتم رو برآورده نکرد.
      

        سؤالاتی مثل:
🔹 چرا خدا انسان رو آفرید؟
🔹 خدا چه نیازی به نماز خوندن ما داره؟
🔹 چرا بعضی دعاها مستجاب نمی‌شه؟
🔹 انسان آزاد و مختاره یا مجبور؟
🔹 چرا زندگی پر از سختی و مشکل‌ه؟
🔹 چرا ارث و دیه زن نصف مرده؟
🔹 خدا مهربونه، پس چرا مجازات می‌کنه؟
🔹 خدا که همه‌چیزو می‌دونه، پس چرا ما رو آزمایش می‌کنه؟

و خیلی پرسش‌های دیگه...

کتاب «تمثیلات» به زبونی ساده، امروزی و کوتاه به این پرسش‌ها جواب داده. جواب‌هاش اونقدر روشن و قانع‌کننده‌ست که آدم حس می‌کنه گره‌های ذهنی‌اش باز می‌شن. همین باعث می‌شه خوندنش بشدت شیرین و مفید باشه. 📖✨
      

        کتاب «من زنده‌ام» داستان چهار سال اسارت یه دختر هفده‌ساله توی زندان‌های الرشیده. وقتی خاطراتش رو می‌خونی، با صحنه‌هایی روبه‌رو می‌شی که واقعاً استخون آدم می‌لرزه. اون‌قدر لحظه‌ها تلخ و دردناک‌ان که ناخودآگاه از خودم می‌پرسیدم: «اگه من جای اون بودم، اصلاً چند روز می‌تونستم دووم بیارم؟»
واقعاً چیزی فراتر از طاقت آدمیزاد بوده. شکنجه، تحقیر، تنهایی و دردهایی که انگار پایانی نداشت. مطمئناً فقط یه اراده محکم و یه ایمان عمیق به خدا می‌تونست کمکش کنه تا از اون همه تاریکی و سختی رد بشه. این کتاب نشون می‌ده که اسارت فقط اسارت جسم نیست، بلکه جنگی با روح و روان آدمه؛ و اینکه زنده موندن تو اون شرایط یعنی پیروزی اراده و ایمان.
      

        اگه به تأثیرگذاری مثبت توی فضای مجازی و ترویج معارف دینی علاقه داری، این کتاب می‌تونه برات خیلی الهام‌بخش و کاربردی باشه.

شاید اولش به نظر برسه این کتاب فقط برای طلاب و روحانیون نوشته شده، اما واقعیت اینه که هرکی بخواد حتی با یک پست یا پیام، اثری ماندگار و خوب در دیگران بذاره، می‌تونه از نکات این کتاب استفاده کنه.

نویسنده با بیانی روان و مختصر، اصول و راهکارهای هوشمندانه‌ای رو مطرح کرده که واقعاً قابل اجران. از طرفی با حجم کم و نوشتاری روان، توی یه عصر هم می‌شه خوندش و کلی ایده نو گرفت.

پیشنهاد می‌کنم حتماً یه بار این کتاب رو بخونید.