بریدههای کتاب نان و شراب احمد بابائی 1402/3/21 نان و شراب اینیاتسیو سیلونه 4.0 17 صفحۀ 199 «در اینجا عاطل و باطل ماندن و دربارهٔ واقعیت اجتماعی فلسفه بافتن، هیچ کاری را از پیش نمیبرد و حتی موجب شناسایی عمیقتر آن واقعیت نیز نخواهد شد. برای درک واقعیت باید در داخل خود واقعیت بود و در جنبش و تحرک و مبارزات آن شرکت داشت.» 0 28 مهران م 1403/8/1 نان و شراب اینیاتسیو سیلونه 4.0 17 صفحۀ 430 دولت یک دست دراز دارد و یک دست کوتاه.دست دراز به همه جا میرسد و برای گرفتن است،دست کوتاه برای دادن است ولی فقط به کسانی میرسد که خیلی نزدیکند. 1 16 مهران م 1403/7/30 نان و شراب اینیاتسیو سیلونه 4.0 17 صفحۀ 371 در ساعتی که الیاس کارد به استخوانش رسیده بود به تضرع از باریتعالی خواست که مرگش بدهد و خداوند او را بر سر کوه بلندی برد.آنگاه طوفانی چنان سهمناک برخواست که کوه ها را از هم شکافت و سنگ ها را در هم شکست.اما این طوفان سهمگین خدا نبود،پس از طوفان، زمین بنای لرزیدن نهاد،اما این زمین لرزه هم خدا نبود.پس از زمین لرزه حریقی عظیم افروخته شد ولی این حریق نیز خدا نبود.سپس در سکوت و خاموشی، صدایی لطیف و سبک همچون صدای وزش نسیم شامگاهان از لای برگهای درختان به گوش رسید و در کتاب مقدس نوشته است که آن صدا،آن زمزمه ی به هم خوردن برگها باریتعالی بود. 0 8 مهران م 1403/8/1 نان و شراب اینیاتسیو سیلونه 4.0 17 صفحۀ 449 -نمیخواهد فورا به من جواب بدهی!تو هرچه دیرتر به من جواب بدهی برای من بهتر است.مقصودم این است که به این وسیله امید من بیشتر خواهد پایید.بگذار من امیدوار بمانم.اکنون این تنها چیزی است که مرا به زندگی پابند میدارد و برای تو هم بی مایه ست. 0 6 پریسا صحرانورد 1403/9/25 نان و شراب اینیاتسیو سیلونه 4.0 17 صفحۀ 265 اولیوا جواب میدهد: من در طی محرومیتهای خود بسیار خواندم و مطالعه کردم تا لااقل در یک جا نوید نجاتی بیابم اما نیافتم. واقعیات مرا در برابر مسئلهای قرار دادهاند که مدتهاست رنجم میدهد و آن اینکه چرا تمام انقلابها بدون استثنا به صورت نهضتهای آزادیبخش شروع شده ولی به استبداد انجامیدهاند؟ چرا هیچ انقلابی از این سرنوشت محتوم رهایی نداشته است؟ در نیمکره راست مغزم سپینا و در نیمکره چپم اولیوا با هم بحث میکنند.. (مشخصه حق با کدوم نیمکره است!) نهایتاً رابط سفید بین دو نیمکره قطع میشه. 4 28 فضل الله روش مهر 1403/5/26 نان و شراب اینیاتسیو سیلونه 4.0 17 صفحۀ 130 آیا ممکن است در زندگی سیاسی شرکت جست و خویشتن را در خدمت یک حزب گذاشت و در عین حال صادق و صمیمی باقی ماند؟ 0 4 فضل الله روش مهر 1403/3/20 نان و شراب اینیاتسیو سیلونه 4.0 17 صفحۀ 26 امروز صبح وقتی از نماز مسح بیرون می آمدم، کنچتا زن نانوا جلوی مرا گرفت. پسرش را به سربازی برده اند و او میخواست بداند که پاپ اعظم راجع به جنگ چه می گوید. دن بنه دتو در جواب می گوید: خواهر عزیزم، پدر مقدس خوب می داند که حرف زدن با دهان پر به تندرستی زیان می رساند. 0 0 مهران م 1403/8/1 نان و شراب اینیاتسیو سیلونه 4.0 17 صفحۀ 31 -زندگی به هریک از ما بعنوان هدیه عطا میشود و چه هدیه ی نفیسی.هدیه ای است که اگر آنرا با بخل لیاقت برای خود نگاهدارند زوال می پذیرد و خشک میشود ولی همینکه آن را در راه دیگران انفاق کنند فزونی می یابد و زیبا میشود. 0 3 مهران م 1403/7/30 نان و شراب اینیاتسیو سیلونه 4.0 17 صفحۀ 373 .... و نیز مطمئنم که جامعه ای که ما در آن زندگی میکنیم به چنان درجه ای از فساد رسیده است که خواه ناخواه هرکسی را که نتوانسته باشد پیوند خود را با آن از بیخ و بن بگسلد فاسد خواهد ساخت. 0 4 پریسا صحرانورد 1403/9/12 نان و شراب اینیاتسیو سیلونه 4.0 17 صفحۀ 28 شاید لازم نباشد منی که به کار سیاست علاقهای ندارم به تو توضیح دهم که لباس متحدالشکل تو برای بیچارگان و کافونها و چوپانان چه معنایی دارد. اگر اینها وقتی یک افسر ارتش را در یک جاده پرت و دور افتاده میبینند فقط اکتفا میکنند به اینکه خود را به کری و لالی بزنند، تو باید خیلی هم ممنون باشی که از این بدتر نمیکنند. روزی که گوشِ کرهای مصلحتی باز شود و زبانِ لالهای مصلحتی به سخن درآید، آن روز آغاز لحظات بسی دردناک خواهد بود که من آرزومندم تو را از آن نصیبی نباشد. 1 9 پریسا صحرانورد 1403/10/1 نان و شراب اینیاتسیو سیلونه 4.0 17 صفحۀ 338 کشور تبلیغات بر مبنای وحدت کلمه استوار است. کافی است یکی بگوید نه! افسون باطل میشود. آن وقت است که نظم به خطر میافتد و آن صدای مخالف باید خفه شود. در کشور تبلیغات، یک مرد، هر که میخواهد باشد و هر قدر حقیر و ناچیز باشد، همین که با مغز خودش فکر کرد نظم عمومی را به خطر خواهد انداخت. ... 0 17 فضل الله روش مهر 1403/5/20 نان و شراب اینیاتسیو سیلونه 4.0 17 صفحۀ 80 تو هیچ مترس چون بخشوده شدهای، اما برای جامعه فاسدی که تو را مجبور کرده است تا از بین مرگ و بیآبرویی یکی را انتخاب کنی، بخشایش وجود ندارد. 0 1 فضل الله روش مهر 1403/5/15 نان و شراب اینیاتسیو سیلونه 4.0 17 صفحۀ 60 آزادی چیزی نیست که آنرا به کسی هدیه کنند. می توان در یک کشور دیکتاتوری زندگی کرد و آزاد بود. فقط کافی است که علیه دیکتاتور مبارزه کرد. مردی که به خاطر آنچه بر حق می داند، مبارزه می کند آزاد است. و بالعکس. آزادی را نباید گدایی کرد بلکه باید با جنگ به چنگ آورد. 0 15 فضل الله روش مهر 1403/5/26 نان و شراب اینیاتسیو سیلونه 4.0 17 صفحۀ 134 سرنوشت این اشخاص به نظر دن پائولو از بسیاری جهات به سرنوشت خود او شبیه است. ایشان نیز از زندگی عادی و خانوادگی خود بریدند تا دور از سازشکاری عمری به سرآرند. ایشان نیز از خدمت کردن به دو مولا سر باز زدند. لیکن در واقع هم اکنون ایشان به دو مولا خدمت میکنند. یکی انجیل و دیگر سرمایهداری مستعمراتی. خودگمان میکنند که خدمتگزار معنویتند و حال آنکه اغلب ایشان بی آنکه خود متوجه باشند پول خرد بیزبانی هستند در معاملات کلان کلیسا با قدرتهای امپریالیستی. دن پائولو اعتقاد پیدا میکند که فاجعه زندگی هر انقلابی صادقی در همین مسئله است. 0 0 پریسا صحرانورد 1403/10/3 نان و شراب اینیاتسیو سیلونه 4.0 17 صفحۀ 367 دردی که من در محیط خود مشاهده میکنم چیزی است عمیقتر از سیاست، یک قانقاریای واقعی است. ضماد گذاشتن بر تنی که پوسیده و بو گرفته است، هیچ نتیجهای ندارد. نبرد طبقاتی هست، شهر هست، ده هست، ولی زیر همه اینها انسان است که حیوان بدبخت و رمیدهای است و قانقاریا تا به مغز استخوانش نفوذ کرده است.. و جوان میپرسد: "پس چه باید کرد؟" 0 0
بریدههای کتاب نان و شراب احمد بابائی 1402/3/21 نان و شراب اینیاتسیو سیلونه 4.0 17 صفحۀ 199 «در اینجا عاطل و باطل ماندن و دربارهٔ واقعیت اجتماعی فلسفه بافتن، هیچ کاری را از پیش نمیبرد و حتی موجب شناسایی عمیقتر آن واقعیت نیز نخواهد شد. برای درک واقعیت باید در داخل خود واقعیت بود و در جنبش و تحرک و مبارزات آن شرکت داشت.» 0 28 مهران م 1403/8/1 نان و شراب اینیاتسیو سیلونه 4.0 17 صفحۀ 430 دولت یک دست دراز دارد و یک دست کوتاه.دست دراز به همه جا میرسد و برای گرفتن است،دست کوتاه برای دادن است ولی فقط به کسانی میرسد که خیلی نزدیکند. 1 16 مهران م 1403/7/30 نان و شراب اینیاتسیو سیلونه 4.0 17 صفحۀ 371 در ساعتی که الیاس کارد به استخوانش رسیده بود به تضرع از باریتعالی خواست که مرگش بدهد و خداوند او را بر سر کوه بلندی برد.آنگاه طوفانی چنان سهمناک برخواست که کوه ها را از هم شکافت و سنگ ها را در هم شکست.اما این طوفان سهمگین خدا نبود،پس از طوفان، زمین بنای لرزیدن نهاد،اما این زمین لرزه هم خدا نبود.پس از زمین لرزه حریقی عظیم افروخته شد ولی این حریق نیز خدا نبود.سپس در سکوت و خاموشی، صدایی لطیف و سبک همچون صدای وزش نسیم شامگاهان از لای برگهای درختان به گوش رسید و در کتاب مقدس نوشته است که آن صدا،آن زمزمه ی به هم خوردن برگها باریتعالی بود. 0 8 مهران م 1403/8/1 نان و شراب اینیاتسیو سیلونه 4.0 17 صفحۀ 449 -نمیخواهد فورا به من جواب بدهی!تو هرچه دیرتر به من جواب بدهی برای من بهتر است.مقصودم این است که به این وسیله امید من بیشتر خواهد پایید.بگذار من امیدوار بمانم.اکنون این تنها چیزی است که مرا به زندگی پابند میدارد و برای تو هم بی مایه ست. 0 6 پریسا صحرانورد 1403/9/25 نان و شراب اینیاتسیو سیلونه 4.0 17 صفحۀ 265 اولیوا جواب میدهد: من در طی محرومیتهای خود بسیار خواندم و مطالعه کردم تا لااقل در یک جا نوید نجاتی بیابم اما نیافتم. واقعیات مرا در برابر مسئلهای قرار دادهاند که مدتهاست رنجم میدهد و آن اینکه چرا تمام انقلابها بدون استثنا به صورت نهضتهای آزادیبخش شروع شده ولی به استبداد انجامیدهاند؟ چرا هیچ انقلابی از این سرنوشت محتوم رهایی نداشته است؟ در نیمکره راست مغزم سپینا و در نیمکره چپم اولیوا با هم بحث میکنند.. (مشخصه حق با کدوم نیمکره است!) نهایتاً رابط سفید بین دو نیمکره قطع میشه. 4 28 فضل الله روش مهر 1403/5/26 نان و شراب اینیاتسیو سیلونه 4.0 17 صفحۀ 130 آیا ممکن است در زندگی سیاسی شرکت جست و خویشتن را در خدمت یک حزب گذاشت و در عین حال صادق و صمیمی باقی ماند؟ 0 4 فضل الله روش مهر 1403/3/20 نان و شراب اینیاتسیو سیلونه 4.0 17 صفحۀ 26 امروز صبح وقتی از نماز مسح بیرون می آمدم، کنچتا زن نانوا جلوی مرا گرفت. پسرش را به سربازی برده اند و او میخواست بداند که پاپ اعظم راجع به جنگ چه می گوید. دن بنه دتو در جواب می گوید: خواهر عزیزم، پدر مقدس خوب می داند که حرف زدن با دهان پر به تندرستی زیان می رساند. 0 0 مهران م 1403/8/1 نان و شراب اینیاتسیو سیلونه 4.0 17 صفحۀ 31 -زندگی به هریک از ما بعنوان هدیه عطا میشود و چه هدیه ی نفیسی.هدیه ای است که اگر آنرا با بخل لیاقت برای خود نگاهدارند زوال می پذیرد و خشک میشود ولی همینکه آن را در راه دیگران انفاق کنند فزونی می یابد و زیبا میشود. 0 3 مهران م 1403/7/30 نان و شراب اینیاتسیو سیلونه 4.0 17 صفحۀ 373 .... و نیز مطمئنم که جامعه ای که ما در آن زندگی میکنیم به چنان درجه ای از فساد رسیده است که خواه ناخواه هرکسی را که نتوانسته باشد پیوند خود را با آن از بیخ و بن بگسلد فاسد خواهد ساخت. 0 4 پریسا صحرانورد 1403/9/12 نان و شراب اینیاتسیو سیلونه 4.0 17 صفحۀ 28 شاید لازم نباشد منی که به کار سیاست علاقهای ندارم به تو توضیح دهم که لباس متحدالشکل تو برای بیچارگان و کافونها و چوپانان چه معنایی دارد. اگر اینها وقتی یک افسر ارتش را در یک جاده پرت و دور افتاده میبینند فقط اکتفا میکنند به اینکه خود را به کری و لالی بزنند، تو باید خیلی هم ممنون باشی که از این بدتر نمیکنند. روزی که گوشِ کرهای مصلحتی باز شود و زبانِ لالهای مصلحتی به سخن درآید، آن روز آغاز لحظات بسی دردناک خواهد بود که من آرزومندم تو را از آن نصیبی نباشد. 1 9 پریسا صحرانورد 1403/10/1 نان و شراب اینیاتسیو سیلونه 4.0 17 صفحۀ 338 کشور تبلیغات بر مبنای وحدت کلمه استوار است. کافی است یکی بگوید نه! افسون باطل میشود. آن وقت است که نظم به خطر میافتد و آن صدای مخالف باید خفه شود. در کشور تبلیغات، یک مرد، هر که میخواهد باشد و هر قدر حقیر و ناچیز باشد، همین که با مغز خودش فکر کرد نظم عمومی را به خطر خواهد انداخت. ... 0 17 فضل الله روش مهر 1403/5/20 نان و شراب اینیاتسیو سیلونه 4.0 17 صفحۀ 80 تو هیچ مترس چون بخشوده شدهای، اما برای جامعه فاسدی که تو را مجبور کرده است تا از بین مرگ و بیآبرویی یکی را انتخاب کنی، بخشایش وجود ندارد. 0 1 فضل الله روش مهر 1403/5/15 نان و شراب اینیاتسیو سیلونه 4.0 17 صفحۀ 60 آزادی چیزی نیست که آنرا به کسی هدیه کنند. می توان در یک کشور دیکتاتوری زندگی کرد و آزاد بود. فقط کافی است که علیه دیکتاتور مبارزه کرد. مردی که به خاطر آنچه بر حق می داند، مبارزه می کند آزاد است. و بالعکس. آزادی را نباید گدایی کرد بلکه باید با جنگ به چنگ آورد. 0 15 فضل الله روش مهر 1403/5/26 نان و شراب اینیاتسیو سیلونه 4.0 17 صفحۀ 134 سرنوشت این اشخاص به نظر دن پائولو از بسیاری جهات به سرنوشت خود او شبیه است. ایشان نیز از زندگی عادی و خانوادگی خود بریدند تا دور از سازشکاری عمری به سرآرند. ایشان نیز از خدمت کردن به دو مولا سر باز زدند. لیکن در واقع هم اکنون ایشان به دو مولا خدمت میکنند. یکی انجیل و دیگر سرمایهداری مستعمراتی. خودگمان میکنند که خدمتگزار معنویتند و حال آنکه اغلب ایشان بی آنکه خود متوجه باشند پول خرد بیزبانی هستند در معاملات کلان کلیسا با قدرتهای امپریالیستی. دن پائولو اعتقاد پیدا میکند که فاجعه زندگی هر انقلابی صادقی در همین مسئله است. 0 0 پریسا صحرانورد 1403/10/3 نان و شراب اینیاتسیو سیلونه 4.0 17 صفحۀ 367 دردی که من در محیط خود مشاهده میکنم چیزی است عمیقتر از سیاست، یک قانقاریای واقعی است. ضماد گذاشتن بر تنی که پوسیده و بو گرفته است، هیچ نتیجهای ندارد. نبرد طبقاتی هست، شهر هست، ده هست، ولی زیر همه اینها انسان است که حیوان بدبخت و رمیدهای است و قانقاریا تا به مغز استخوانش نفوذ کرده است.. و جوان میپرسد: "پس چه باید کرد؟" 0 0