بریده‌ای از کتاب نان و شراب اثر اینیاتسیو سیلونه

بریدۀ کتاب

صفحۀ 28

شاید لازم نباشد منی که به کار سیاست علاقه‌ای ندارم به تو توضیح دهم که لباس متحدالشکل تو برای بیچارگان و کافون‌ها و چوپانان چه معنایی دارد. اگر این‌ها وقتی یک افسر ارتش را در یک جاده پرت و دور افتاده می‌بینند فقط اکتفا می‌کنند به اینکه خود را به کری و لالی بزنند، تو باید خیلی هم ممنون باشی که از این بدتر نمی‌کنند. روزی که گوشِ کرهای مصلحتی باز شود و زبانِ لال‌های مصلحتی به سخن درآید، آن روز آغاز لحظات بسی دردناک خواهد بود که من آرزومندم تو را از آن نصیبی نباشد.

شاید لازم نباشد منی که به کار سیاست علاقه‌ای ندارم به تو توضیح دهم که لباس متحدالشکل تو برای بیچارگان و کافون‌ها و چوپانان چه معنایی دارد. اگر این‌ها وقتی یک افسر ارتش را در یک جاده پرت و دور افتاده می‌بینند فقط اکتفا می‌کنند به اینکه خود را به کری و لالی بزنند، تو باید خیلی هم ممنون باشی که از این بدتر نمی‌کنند. روزی که گوشِ کرهای مصلحتی باز شود و زبانِ لال‌های مصلحتی به سخن درآید، آن روز آغاز لحظات بسی دردناک خواهد بود که من آرزومندم تو را از آن نصیبی نباشد.

161

9

(0/1000)

نظرات

روبَه

روبَه

1403/9/13

من این کتاب رو  شاید ۱۰ سال پیش خوندم. یادش بخیر

0