بریده کتابهای سیمرغ سی مرغ فصل کتاب 1403/3/22 سیمرغ سی مرغ محمدقائم خانی 3.8 14 صفحۀ 92 تلفنهای شهری و بین شهری را قطع کرده بودند. خبر دهان به دهان در قم پیچید. ساعت شش نشده بود که حرم غلغله شد. زنان جنوب شهر قم با عکسهای آیت الله به حرم آمدند؛ چادر به گردن بسته، با قند شکن و سیخ کباب و چاقو. آیت الله مرعشی نجفی پابرهنه آمد به حرم. تمام صحن یک صدا داشت: «یا مرگ یا خمینی». پاسبانهای کلانتری سه گلوله شلیک کردند. گارد هم وارد صحنه شد. چهار فروند جنگنده در آسمان شهر مانور میدادند. از وحشت صدای آن، زنانِ گرد آمده در خانه آیت الله بیحال میشدند. 0 0 فصل کتاب 1403/3/22 سیمرغ سی مرغ محمدقائم خانی 3.8 14 صفحۀ 34 از چنین خانهای چنان رهبری برمیآید که در ۱۲ بهمن، در اولین سخنرانی پسا تبعیدی در وطن با صلابت بگوید: «ما با سینما مخالف نیستیم، ما با مرکز فحشا مخالفیم. ما با رادیو مخالف نیستیم، ما با فحشا مخالفیم. ما با تلویزیون مخالف نیستیم، ما با آن چیزی که در خدمت اجانب برای عقب نگه داشتن جوانان ما و از دست دادن نیروی انسانی ماست، با آن مخالف هستیم. ما کی مخالفت کردیم با تجدد؟ با مراتب تجدد؟» 0 0 فصل کتاب 1403/3/22 سیمرغ سی مرغ محمدقائم خانی 3.8 14 صفحۀ 58 کسبه و تجار و طلاب و افاضل به فیضیه هجوم میآوردند که درس اخلاقش را از دست ندهند. در فضای مدرسه تا لب حوض و فراتر تا آنجا که صدا شنیده میشد، و بالاخره حتی در آنجا که صدا شنیده نمیشد، مردم میایستادند برای استماع. مفاد درسیاش یادداشتهایی بود که بعدها در کتاب چهل حدیث گرد آمدند. جلسه درس اخلاقش راهنماییِ زندگی نبود، مداوای امراض اخلاقی بود. شاگردان ایشان منقلب میشدند و دیگر اختیار اشکهای جاری بر گونهها را نداشتند. برخی هم بلند بلند گریه میکردند. طوری بود که نفوس مستعد را تا هفته بعد از گشتن گرد گناه باز میداشت. خودِ کتاب چهل حدیث هم همین گونه است. معتقد بود که کتاب اخلاق باید دارو باشد، نه نسخه. چهل حدیث را به عنوان داروی بیماریهای اخلاقی برای عموم نوشت. 0 0 محمدرجا صاحبدل 1403/3/6 سیمرغ سی مرغ محمدقائم خانی 3.8 14 صفحۀ 55 «آقا روحالله عازم حج شد. زمستان بود که راهی خوزستان شد، از آنجا به عراق رفت و نجف و کربلا و کاظمین را زیارت کرد. سپس راهی سوریه و اردن شد تا از بیروت سوار بر کشتی، از مدیترانه به دریای سیاه برود و به حجاز برسد. در بیروت عکسی انداخت و نامهای نوشت به قدس ایران؛ «تصدقت شوم! الهی قربانت بروم! در این مدت که مبتلای به جدایی از نور چشم عزیز و قوت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آینه قلبم منقوش است.» 0 9 مرتضی .... 1403/3/9 سیمرغ سی مرغ محمدقائم خانی 3.8 14 صفحۀ 25 تقدیر چه بازیها که ندارد. 0 5 زهراسادات هاشمیان 1403/3/19 سیمرغ سی مرغ محمدقائم خانی 3.8 14 صفحۀ 205 من با خدای خود پیمان بستهام که رضای او را بر رضای مردم و دوستانم مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمیدارم. 0 4 لیلا رضائی نژاد 1403/3/6 سیمرغ سی مرغ محمدقائم خانی 3.8 14 صفحۀ 40 81 دی سال ۱۲۹۹ که هنوز آقاروح الله در اراک بود، شهرها در عزای سیدمحمد طباطبایی عالم مشروطه خواه سیاه پوش شد. به او پیشنهاد دادند که در مجلس ترحیم شهر اراک برای آن عالم، منبر برود. رفت. سخنرانی گُل کرد و چشم ها به او دوخته شد. آن روز خود را جریمه کرد و چهار سال پا بر هیچ منبری نگذاشت تا سخن برای خدا را با لذت تحسین شدن درنیامیزد. 0 0 م.مهدوی 1403/3/12 سیمرغ سی مرغ محمدقائم خانی 3.8 14 صفحۀ 16 ادعا نمیکنم که این بنا که بدان وارد میشوید خانه امام است؛ نیست، چون من ناشنوایم به سخن تاریخ، به سخن اشیاء، به سخن امام. اما سعی کردهام فرار کنم از فریب اسناد تاریخی، وقتی از کاه کوه میسازند و کوه را، کاهی مینمایانند. راضی شدهام که این مجموعه «زندگی نامه داستانی امام خمینی » نام بگیرد، نه که مرا راهی به حقیقت باشد، بلکه به امید عنایت سیمرغی که میلیونها پرنده از پیاش روانه ی دار حقایق شدهاند. 0 12 محمدرجا صاحبدل 1403/3/8 سیمرغ سی مرغ محمدقائم خانی 3.8 14 صفحۀ 70 از نظر سیاسی حاج آقا روحالله سه سکوت معنادار داشت. سکوت اول مربوط به منش سیاسی آیتالله بروجردی بود. بعد از گذشت چند سال، اختلاف حاج آقا روحالله با ایشان در برداشت و موضعگیری سیاسی، بین خواص از شاگردان آشکار شد ... سکوت دوم به مسأله فدائیان اسلام مربوط میشد. از نظر کلی، مشی حاجآقا روحالله با راهی که نواب صفوی و یارانش میرفتند، تفاوت بنیادین داشت ... سکوت مهم دیگر او به جریان ملی شدن صنعت نفت برمیگشت... 0 8 محمد شادمان 1403/3/11 سیمرغ سی مرغ محمدقائم خانی 3.8 14 صفحۀ 206 0 3 محمد شادمان 1403/3/11 سیمرغ سی مرغ محمدقائم خانی 3.8 14 صفحۀ 197 همه گیر شدن همین منطق بود که مردم را ز توصیه به عمل اخلاقی بینیاز کرد پهلوانی و جوانمردی دو روی یک سکهاند پس اگر در جنگ برای تلافی بمباران شهری مان و مکان حمله به عراقیها اعلام میشد، چون و چرایی نزد مردم در پی نداشت .رفتار با اسرا به گونهای بود که سربازان عراقی در خواب هم نمیدیدند. چه بسیار اسیری که رفتار منطبق بر شرع ایرانیان، از حکومت بعث منزجرشان ساخت. برخی آنقدر به ایرانیان علاقه پیدا کردند که همراه رزمندگان ایرانی به جنگ با لشکر بعثی رفتند. مردم معنای عمل سردار عارفی چون چمران را می فهمیدند وقتی با دیدن بچه آهویی در حال نوشیدن شیر آر پی جی اش را به تانک دشمن شلیک نکرد ،تا نقطهای جدید بیابد. یا وقتی برای رسیدن به پشت جبهه دشمن ،افرادش را از مسیری طولانی برده بود تا دشت شقایق زیر پای نیروهایش نابود نشود. مردم و رزمندگان اینها را به واسطه امام از پیشوایان دین آموخته بودند .وقتی طرح تخریب سد دربندی خان عراق را نزد امام بردند، پرسید آب شرب بخشی از مردم عراق چه خواهد شد؟ طبیعتاً از دستش میدادند. امام با طرح مخالفت کرد. خمینی امام پهلوانان بود. 0 4 فصل کتاب 1403/3/22 سیمرغ سی مرغ محمدقائم خانی 3.8 14 صفحۀ 181 ۳۱ خرداد با ۱۷۷ رأی مثبت نمایندگان مجلس، در برابر ۱۲ رأی ممتنع و یک رأی مخالف، عدم کفایت بنی صدر اعلام شد. این رأی شجاعانه این سنت حسنه را در جمهوری اسلامی بنا گذارد که هیچ مسئولی خود را فراتر از قانون نداند. نیروهای مسلح هم برای دفاع از کشور توانی تازه گرفتند. 0 0
بریده کتابهای سیمرغ سی مرغ فصل کتاب 1403/3/22 سیمرغ سی مرغ محمدقائم خانی 3.8 14 صفحۀ 92 تلفنهای شهری و بین شهری را قطع کرده بودند. خبر دهان به دهان در قم پیچید. ساعت شش نشده بود که حرم غلغله شد. زنان جنوب شهر قم با عکسهای آیت الله به حرم آمدند؛ چادر به گردن بسته، با قند شکن و سیخ کباب و چاقو. آیت الله مرعشی نجفی پابرهنه آمد به حرم. تمام صحن یک صدا داشت: «یا مرگ یا خمینی». پاسبانهای کلانتری سه گلوله شلیک کردند. گارد هم وارد صحنه شد. چهار فروند جنگنده در آسمان شهر مانور میدادند. از وحشت صدای آن، زنانِ گرد آمده در خانه آیت الله بیحال میشدند. 0 0 فصل کتاب 1403/3/22 سیمرغ سی مرغ محمدقائم خانی 3.8 14 صفحۀ 34 از چنین خانهای چنان رهبری برمیآید که در ۱۲ بهمن، در اولین سخنرانی پسا تبعیدی در وطن با صلابت بگوید: «ما با سینما مخالف نیستیم، ما با مرکز فحشا مخالفیم. ما با رادیو مخالف نیستیم، ما با فحشا مخالفیم. ما با تلویزیون مخالف نیستیم، ما با آن چیزی که در خدمت اجانب برای عقب نگه داشتن جوانان ما و از دست دادن نیروی انسانی ماست، با آن مخالف هستیم. ما کی مخالفت کردیم با تجدد؟ با مراتب تجدد؟» 0 0 فصل کتاب 1403/3/22 سیمرغ سی مرغ محمدقائم خانی 3.8 14 صفحۀ 58 کسبه و تجار و طلاب و افاضل به فیضیه هجوم میآوردند که درس اخلاقش را از دست ندهند. در فضای مدرسه تا لب حوض و فراتر تا آنجا که صدا شنیده میشد، و بالاخره حتی در آنجا که صدا شنیده نمیشد، مردم میایستادند برای استماع. مفاد درسیاش یادداشتهایی بود که بعدها در کتاب چهل حدیث گرد آمدند. جلسه درس اخلاقش راهنماییِ زندگی نبود، مداوای امراض اخلاقی بود. شاگردان ایشان منقلب میشدند و دیگر اختیار اشکهای جاری بر گونهها را نداشتند. برخی هم بلند بلند گریه میکردند. طوری بود که نفوس مستعد را تا هفته بعد از گشتن گرد گناه باز میداشت. خودِ کتاب چهل حدیث هم همین گونه است. معتقد بود که کتاب اخلاق باید دارو باشد، نه نسخه. چهل حدیث را به عنوان داروی بیماریهای اخلاقی برای عموم نوشت. 0 0 محمدرجا صاحبدل 1403/3/6 سیمرغ سی مرغ محمدقائم خانی 3.8 14 صفحۀ 55 «آقا روحالله عازم حج شد. زمستان بود که راهی خوزستان شد، از آنجا به عراق رفت و نجف و کربلا و کاظمین را زیارت کرد. سپس راهی سوریه و اردن شد تا از بیروت سوار بر کشتی، از مدیترانه به دریای سیاه برود و به حجاز برسد. در بیروت عکسی انداخت و نامهای نوشت به قدس ایران؛ «تصدقت شوم! الهی قربانت بروم! در این مدت که مبتلای به جدایی از نور چشم عزیز و قوت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آینه قلبم منقوش است.» 0 9 مرتضی .... 1403/3/9 سیمرغ سی مرغ محمدقائم خانی 3.8 14 صفحۀ 25 تقدیر چه بازیها که ندارد. 0 5 زهراسادات هاشمیان 1403/3/19 سیمرغ سی مرغ محمدقائم خانی 3.8 14 صفحۀ 205 من با خدای خود پیمان بستهام که رضای او را بر رضای مردم و دوستانم مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمیدارم. 0 4 لیلا رضائی نژاد 1403/3/6 سیمرغ سی مرغ محمدقائم خانی 3.8 14 صفحۀ 40 81 دی سال ۱۲۹۹ که هنوز آقاروح الله در اراک بود، شهرها در عزای سیدمحمد طباطبایی عالم مشروطه خواه سیاه پوش شد. به او پیشنهاد دادند که در مجلس ترحیم شهر اراک برای آن عالم، منبر برود. رفت. سخنرانی گُل کرد و چشم ها به او دوخته شد. آن روز خود را جریمه کرد و چهار سال پا بر هیچ منبری نگذاشت تا سخن برای خدا را با لذت تحسین شدن درنیامیزد. 0 0 م.مهدوی 1403/3/12 سیمرغ سی مرغ محمدقائم خانی 3.8 14 صفحۀ 16 ادعا نمیکنم که این بنا که بدان وارد میشوید خانه امام است؛ نیست، چون من ناشنوایم به سخن تاریخ، به سخن اشیاء، به سخن امام. اما سعی کردهام فرار کنم از فریب اسناد تاریخی، وقتی از کاه کوه میسازند و کوه را، کاهی مینمایانند. راضی شدهام که این مجموعه «زندگی نامه داستانی امام خمینی » نام بگیرد، نه که مرا راهی به حقیقت باشد، بلکه به امید عنایت سیمرغی که میلیونها پرنده از پیاش روانه ی دار حقایق شدهاند. 0 12 محمدرجا صاحبدل 1403/3/8 سیمرغ سی مرغ محمدقائم خانی 3.8 14 صفحۀ 70 از نظر سیاسی حاج آقا روحالله سه سکوت معنادار داشت. سکوت اول مربوط به منش سیاسی آیتالله بروجردی بود. بعد از گذشت چند سال، اختلاف حاج آقا روحالله با ایشان در برداشت و موضعگیری سیاسی، بین خواص از شاگردان آشکار شد ... سکوت دوم به مسأله فدائیان اسلام مربوط میشد. از نظر کلی، مشی حاجآقا روحالله با راهی که نواب صفوی و یارانش میرفتند، تفاوت بنیادین داشت ... سکوت مهم دیگر او به جریان ملی شدن صنعت نفت برمیگشت... 0 8 محمد شادمان 1403/3/11 سیمرغ سی مرغ محمدقائم خانی 3.8 14 صفحۀ 206 0 3 محمد شادمان 1403/3/11 سیمرغ سی مرغ محمدقائم خانی 3.8 14 صفحۀ 197 همه گیر شدن همین منطق بود که مردم را ز توصیه به عمل اخلاقی بینیاز کرد پهلوانی و جوانمردی دو روی یک سکهاند پس اگر در جنگ برای تلافی بمباران شهری مان و مکان حمله به عراقیها اعلام میشد، چون و چرایی نزد مردم در پی نداشت .رفتار با اسرا به گونهای بود که سربازان عراقی در خواب هم نمیدیدند. چه بسیار اسیری که رفتار منطبق بر شرع ایرانیان، از حکومت بعث منزجرشان ساخت. برخی آنقدر به ایرانیان علاقه پیدا کردند که همراه رزمندگان ایرانی به جنگ با لشکر بعثی رفتند. مردم معنای عمل سردار عارفی چون چمران را می فهمیدند وقتی با دیدن بچه آهویی در حال نوشیدن شیر آر پی جی اش را به تانک دشمن شلیک نکرد ،تا نقطهای جدید بیابد. یا وقتی برای رسیدن به پشت جبهه دشمن ،افرادش را از مسیری طولانی برده بود تا دشت شقایق زیر پای نیروهایش نابود نشود. مردم و رزمندگان اینها را به واسطه امام از پیشوایان دین آموخته بودند .وقتی طرح تخریب سد دربندی خان عراق را نزد امام بردند، پرسید آب شرب بخشی از مردم عراق چه خواهد شد؟ طبیعتاً از دستش میدادند. امام با طرح مخالفت کرد. خمینی امام پهلوانان بود. 0 4 فصل کتاب 1403/3/22 سیمرغ سی مرغ محمدقائم خانی 3.8 14 صفحۀ 181 ۳۱ خرداد با ۱۷۷ رأی مثبت نمایندگان مجلس، در برابر ۱۲ رأی ممتنع و یک رأی مخالف، عدم کفایت بنی صدر اعلام شد. این رأی شجاعانه این سنت حسنه را در جمهوری اسلامی بنا گذارد که هیچ مسئولی خود را فراتر از قانون نداند. نیروهای مسلح هم برای دفاع از کشور توانی تازه گرفتند. 0 0