بریدۀ کتاب

سیمرغ  سی مرغ
بریدۀ کتاب

صفحۀ 92

تلفن‌های شهری و بین شهری را قطع کرده بودند. خبر دهان به دهان در قم پیچید. ساعت شش نشده بود که حرم غلغله شد. زنان جنوب شهر قم با عکس‌های آیت الله به حرم آمدند؛ چادر به گردن بسته، با قند شکن و سیخ کباب و چاقو. آیت الله مرعشی نجفی پابرهنه آمد به حرم. تمام صحن یک صدا داشت: «یا مرگ یا خمینی». پاسبان‌های کلانتری سه گلوله شلیک کردند. گارد هم وارد صحنه شد. چهار فروند جنگنده در آسمان شهر مانور می‌دادند. از وحشت صدای آن، زنانِ گرد آمده در خانه آیت الله بی‌حال می‌شدند.

تلفن‌های شهری و بین شهری را قطع کرده بودند. خبر دهان به دهان در قم پیچید. ساعت شش نشده بود که حرم غلغله شد. زنان جنوب شهر قم با عکس‌های آیت الله به حرم آمدند؛ چادر به گردن بسته، با قند شکن و سیخ کباب و چاقو. آیت الله مرعشی نجفی پابرهنه آمد به حرم. تمام صحن یک صدا داشت: «یا مرگ یا خمینی». پاسبان‌های کلانتری سه گلوله شلیک کردند. گارد هم وارد صحنه شد. چهار فروند جنگنده در آسمان شهر مانور می‌دادند. از وحشت صدای آن، زنانِ گرد آمده در خانه آیت الله بی‌حال می‌شدند.

1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.