بریدۀ کتاب

سیمرغ  سی مرغ
بریدۀ کتاب

صفحۀ 58

کسبه و تجار و طلاب و افاضل به فیضیه هجوم می‌آوردند که درس اخلاقش را از دست ندهند. در فضای مدرسه تا لب حوض و فراتر تا آنجا که صدا شنیده می‌شد، و بالاخره حتی در آنجا که صدا شنیده نمی‌شد، مردم می‌ایستادند برای استماع.‌ مفاد درسی‌اش یادداشت‌هایی بود که بعدها در کتاب چهل حدیث گرد آمدند. جلسه درس اخلاقش راهنماییِ زندگی نبود، مداوای امراض اخلاقی بود. شاگردان ایشان منقلب می‌شدند و دیگر اختیار اشک‌های جاری بر گونه‌ها را نداشتند. برخی هم بلند بلند گریه می‌کردند. طوری بود که نفوس مستعد را تا هفته بعد از گشتن گرد گناه باز می‌داشت. خودِ کتاب چهل حدیث هم همین گونه است. معتقد بود که کتاب اخلاق باید دارو باشد، نه نسخه. چهل حدیث را به عنوان داروی بیماری‌های اخلاقی برای عموم نوشت.

کسبه و تجار و طلاب و افاضل به فیضیه هجوم می‌آوردند که درس اخلاقش را از دست ندهند. در فضای مدرسه تا لب حوض و فراتر تا آنجا که صدا شنیده می‌شد، و بالاخره حتی در آنجا که صدا شنیده نمی‌شد، مردم می‌ایستادند برای استماع.‌ مفاد درسی‌اش یادداشت‌هایی بود که بعدها در کتاب چهل حدیث گرد آمدند. جلسه درس اخلاقش راهنماییِ زندگی نبود، مداوای امراض اخلاقی بود. شاگردان ایشان منقلب می‌شدند و دیگر اختیار اشک‌های جاری بر گونه‌ها را نداشتند. برخی هم بلند بلند گریه می‌کردند. طوری بود که نفوس مستعد را تا هفته بعد از گشتن گرد گناه باز می‌داشت. خودِ کتاب چهل حدیث هم همین گونه است. معتقد بود که کتاب اخلاق باید دارو باشد، نه نسخه. چهل حدیث را به عنوان داروی بیماری‌های اخلاقی برای عموم نوشت.

1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.