بریدههای کتاب بازگشت سید :) 1403/4/19 بازگشت بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 29 0 2 نسترن لشینی 6 روز پیش بازگشت بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 399 0 2 لنا 1403/8/30 بازگشت بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 399 0 0 پریسا اسدی 1403/2/11 بازگشت بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 45 اسلید پاسخ میدهد:«چی از خاطرات ما ارزشمندتره؟ اونها ما رو تعریف میکنن و هویتمون رو میسازن.» 0 2 نسترن لشینی 6 روز پیش بازگشت بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 254 0 10 پریسا اسدی 1403/2/11 بازگشت بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 41 صبح که بشود همهچیز بهتر خواهد شد. روشنی که بازگردد امید هم باز خواهد آمد. یاس توهمی بیش نیست، بازیای است که تاریکی سر ما درمیآورد. 0 1 پروانه؛ 1403/6/1 بازگشت بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 26 سینه شان پر از حرف است و لبشان به هیچ حرفی باز نمی شود... 0 5 نسترن لشینی 6 روز پیش بازگشت بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 200 0 1 پروانه؛ 1403/6/1 بازگشت بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 31 زندگی را نمی توان مهار کرد، تنها می توان از سر گذراند:) 0 5 محمّد شیخالاسلامی 1402/10/16 بازگشت بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 228 بعضی ذهنها کششِ تغییرِ واقعیتِ زندگیشان را ندارند و لطماتِ جانبیِ اقداماتِ چنین افرادی هم فاجعهبار است. 0 12 سید :) 1403/4/19 بازگشت بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 41 1 20 تتیس 1403/5/30 بازگشت بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 365 «حتی من رو نخواهی شناخت» « روح من روح تو رو میشناسه.حالا هروقت که می خواد باشه» 0 0 𝑮𝒉𝒂𝒛𝒂𝒍𝒆𝒉 1403/5/29 بازگشت بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 74 آدم ها مأیوسمان می کنند.بدنمان مأیوسمان می کند.خودمان خودمان را مأیوس میکنیم. 0 14 حــدیث کریمی 1402/3/30 بازگشت (رمان) بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 26 بخشی از زندگی روبرو شدن با شکست هاست... و گاهی این شکست ها آدمهایی هستند که روزی عاشقانه دوستشان داشته ای! 0 7 Nia 1403/7/27 بازگشت (رمان) بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 309 شاید فقط با تحلیل رفتن قوای جسمانی نیست که آدم احساس میکند دارد پیر میشود. شاید همین از دست رفتن عزیزان است که آدم را پیر میکند. وقتی کسانی که بیش از همه دوستشان داشتهای و هویت تو را ساخته اند و دنیایت را تعریف کرده اند، میگذارند و میروند، در خود فرو میروی و در سکوتی که روز به روز بیشتر گلویت را میگیرد، به سوی هر آیندهای که در انتظارت نشسته است، پیش میروی. 0 0 حــدیث کریمی 1402/3/30 بازگشت (رمان) بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 41 صبح که بشود همه چیز بهتر خواهد شد. روشنی که بازگردد امید هم باز خواهد آمد. یئس توهمی بیش نیست، بازی ای است که تاریکی سر ما در می آورد. 0 6 mahyas 1404/2/18 بازگشت (رمان) بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 15 زندگی دل من راهم شکسته. 0 1 mahyas 1404/2/18 بازگشت (رمان) بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 29 حقیقت این است که بری مدام همین کار را می کند.همیشه به گذشته برمی گردد و بیشتر از آن که در زمان حال باشد،در خاطراتش زندگی می کند و اغلب آنها را تغییر می دهد تا شیرین تر شوند. 0 1 mahyas 1404/2/18 بازگشت (رمان) بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 74 آدم ها مایوسمان می کنند،بدنمان مایوسمان می کند،خودمان خودمان را مایوس می کنیم. 0 2 mahyas 1404/2/18 بازگشت (رمان) بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 29 نوستالژی برایش مسکنی است همچون الکل. 0 3
بریدههای کتاب بازگشت سید :) 1403/4/19 بازگشت بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 29 0 2 نسترن لشینی 6 روز پیش بازگشت بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 399 0 2 لنا 1403/8/30 بازگشت بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 399 0 0 پریسا اسدی 1403/2/11 بازگشت بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 45 اسلید پاسخ میدهد:«چی از خاطرات ما ارزشمندتره؟ اونها ما رو تعریف میکنن و هویتمون رو میسازن.» 0 2 نسترن لشینی 6 روز پیش بازگشت بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 254 0 10 پریسا اسدی 1403/2/11 بازگشت بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 41 صبح که بشود همهچیز بهتر خواهد شد. روشنی که بازگردد امید هم باز خواهد آمد. یاس توهمی بیش نیست، بازیای است که تاریکی سر ما درمیآورد. 0 1 پروانه؛ 1403/6/1 بازگشت بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 26 سینه شان پر از حرف است و لبشان به هیچ حرفی باز نمی شود... 0 5 نسترن لشینی 6 روز پیش بازگشت بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 200 0 1 پروانه؛ 1403/6/1 بازگشت بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 31 زندگی را نمی توان مهار کرد، تنها می توان از سر گذراند:) 0 5 محمّد شیخالاسلامی 1402/10/16 بازگشت بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 228 بعضی ذهنها کششِ تغییرِ واقعیتِ زندگیشان را ندارند و لطماتِ جانبیِ اقداماتِ چنین افرادی هم فاجعهبار است. 0 12 سید :) 1403/4/19 بازگشت بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 41 1 20 تتیس 1403/5/30 بازگشت بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 365 «حتی من رو نخواهی شناخت» « روح من روح تو رو میشناسه.حالا هروقت که می خواد باشه» 0 0 𝑮𝒉𝒂𝒛𝒂𝒍𝒆𝒉 1403/5/29 بازگشت بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 74 آدم ها مأیوسمان می کنند.بدنمان مأیوسمان می کند.خودمان خودمان را مأیوس میکنیم. 0 14 حــدیث کریمی 1402/3/30 بازگشت (رمان) بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 26 بخشی از زندگی روبرو شدن با شکست هاست... و گاهی این شکست ها آدمهایی هستند که روزی عاشقانه دوستشان داشته ای! 0 7 Nia 1403/7/27 بازگشت (رمان) بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 309 شاید فقط با تحلیل رفتن قوای جسمانی نیست که آدم احساس میکند دارد پیر میشود. شاید همین از دست رفتن عزیزان است که آدم را پیر میکند. وقتی کسانی که بیش از همه دوستشان داشتهای و هویت تو را ساخته اند و دنیایت را تعریف کرده اند، میگذارند و میروند، در خود فرو میروی و در سکوتی که روز به روز بیشتر گلویت را میگیرد، به سوی هر آیندهای که در انتظارت نشسته است، پیش میروی. 0 0 حــدیث کریمی 1402/3/30 بازگشت (رمان) بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 41 صبح که بشود همه چیز بهتر خواهد شد. روشنی که بازگردد امید هم باز خواهد آمد. یئس توهمی بیش نیست، بازی ای است که تاریکی سر ما در می آورد. 0 6 mahyas 1404/2/18 بازگشت (رمان) بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 15 زندگی دل من راهم شکسته. 0 1 mahyas 1404/2/18 بازگشت (رمان) بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 29 حقیقت این است که بری مدام همین کار را می کند.همیشه به گذشته برمی گردد و بیشتر از آن که در زمان حال باشد،در خاطراتش زندگی می کند و اغلب آنها را تغییر می دهد تا شیرین تر شوند. 0 1 mahyas 1404/2/18 بازگشت (رمان) بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 74 آدم ها مایوسمان می کنند،بدنمان مایوسمان می کند،خودمان خودمان را مایوس می کنیم. 0 2 mahyas 1404/2/18 بازگشت (رمان) بلیک کراوچ 4.3 23 صفحۀ 29 نوستالژی برایش مسکنی است همچون الکل. 0 3