بریدههای کتاب گلستان سعدی؛ از روی نسخه تصحیح شده محمدعلی فروغی محدثه حسنی 1404/3/3 گلستان سعدی؛ از روی نسخه تصحیح شده محمدعلی فروغی سعدی 4.8 30 صفحۀ 43 هر آنکه تخم بدی کِشت و چشم نیکی داشت دِماغ بیهده پخت و خیال باطل داشت 0 19 محدثه علیمردانی 1403/10/12 گلستان سعدی؛ از روی نسخه تصحیح شده محمدعلی فروغی سعدی 4.8 30 صفحۀ 94 پارسایی را دیدم بر کنار دریا که زخم پلنگ داشت و به هیچ دارو بِه نمیشد. مدت ها در آن رنجور بود و شکر خدای عزوجل علی الدوام گفتی. پرسیدندش که : شکر چه میگویی؟ گفت : شکر آن که به مصیبتی گرفتارم نه به معصیتی. 0 7 🌔🕊 1404/3/5 گلستان سعدی: با معنی واژه ها و شرح جمله ها و بیتهای دشوار و ... سعدی 4.8 30 صفحۀ 108 0 4 زینب لطفعلیخانی 1403/5/19 گلستان شیخ شیراز سعدی سعدی 4.8 30 صفحۀ 80 همچنان در فکر آن بیتم که گفت پیل بانی بر لب دریای نیل زیر پایت گر بدانی حال مور همچو حال توست زیر پای پیل 0 1 مریم السادات هاشمی 1404/3/2 گلستان سعدی با تصحیح و مقدمه محمدعلی فروغی سعدی 4.8 30 صفحۀ 86 شکر آن که به مصیبتی گرفتارم نه معصیتی 0 2 زینب لطفعلیخانی 1403/5/19 گلستان شیخ شیراز سعدی سعدی 4.8 30 صفحۀ 77 گاوان و خران بار بردار به ز آدمیان مردم آزار 0 0 محدثه علیمردانی 1403/10/18 گلستان سعدی؛ از روی نسخه تصحیح شده محمدعلی فروغی سعدی 4.8 30 صفحۀ 281 هر که در حال توانایی نکویی نکند، در وقت ناتوانی سختی ببیند. 0 7 زینب لطفعلیخانی 1403/4/30 گلستان شیخ شیراز سعدی سعدی 4.8 30 صفحۀ 59 فرقست میان آن که یارش در بر تا آن که دو چشم انتظارش بر در 0 0 یاس 1402/5/8 گلستان سعدی سعدی 4.8 30 صفحۀ 1 خیری کن ای فلان! و غنیمت شمار عمر! زان پیشتر که بانگ برآید فلان نمانْد! 0 28 محدثه علیمردانی 1403/10/7 گلستان سعدی؛ از روی نسخه تصحیح شده محمدعلی فروغی سعدی 4.8 30 صفحۀ 47 توانگری به هنر است نه به مال و بزرگی به عقل نه به سال! 0 6 فاطمه 1404/2/28 گلستان سعدی سعدی 4.8 30 صفحۀ 29 قرار، بر کفِ آزادگان نگيرد، مال / نه صبر در دل عاشق، نه آب در غربال 0 4 آروشا دهقان 1403/2/1 گلستان سعدی؛ از روی نسخه تصحیح شده محمدعلی فروغی سعدی 4.8 30 صفحۀ 280 هرچه زود برآید، دیر نپاید. 6 63 زینب لطفعلیخانی 1403/5/19 گلستان شیخ شیراز سعدی سعدی 4.8 30 صفحۀ 83 گر گزندت رسد ز خلق مرنج که نه راحت رسد ز خلق نه رنج از خدا دان خلاف دشمن و دوست کاین دلِ هر دو در تصرف اوست گرچه تیر از کمان همی گذرد از کماندار بیند اهل خرد 0 0 محدثه حسنی 1404/3/3 گلستان سعدی؛ از روی نسخه تصحیح شده محمدعلی فروغی سعدی 4.8 30 صفحۀ 39 ملِک گفت: موجب گرد آمدن سپاه و رعیت چه باشد؟ گفت: پادشه را کرم باید تا براو رعیت گرد آیند و رحمت تا در پناه دولتش ایمن نشینند. پادشاهی کو روا دارد ستم بر زیر دست دوستدارش روز سختی دشمن زور آور است با رعیت صلح کن وز جنگ خصم ایمن نشین زانکه شاهنشاه عادل را رعیت لشکر است 0 10 زینب لطفعلیخانی 1403/4/22 گلستان شیخ شیراز سعدی سعدی 4.8 30 صفحۀ 55 توانگری به هنرست نه به مال و بزرگی به عقل نه به سال. 0 3 مریم السادات هاشمی 1404/3/8 گلستان سعدی با تصحیح و مقدمه محمدعلی فروغی سعدی 4.8 30 صفحۀ 87 پادشاهی پارسایی را دید گفت هیچیت از ما یاد آید ؟ گفت بلی ، وقتی که خدا را فراموش می کنم. 0 1 امیرحسین اشتری 1403/10/14 گلستان سعدی سعدی 4.8 30 صفحۀ 123 در برابر چو گوسپند سلیم در قفا،همچو گرگ مردم خوار هر که عیب دگران پیش تو آورد و شمرد بی گمان عیب تو پیش دگران خواهد برد 0 2 زینب لطفعلیخانی 1403/5/19 گلستان شیخ شیراز سعدی سعدی 4.8 30 صفحۀ 77 حاصل نشود رضای سلطان تا خاطر بندگان نجویی خواهی که خدای بر تو بخشد با خلق خدای کن نکویی 0 1 فاطمه رحمانیفر 1403/11/15 گلستان سعدی: مطابق با نسخه تصحیح شده محمدعلی فروغی سعدی 4.8 30 صفحۀ 21 یا رب ز باد فتنه نگهدار خاک پارس چندان که خاک را بُود و باد را بقا 0 7 امیرحسین فائقنیا 1403/7/10 گلستان سعدی سعدی 4.8 30 صفحۀ 89 ای هنرها نهاده بر کف دست عیبها برگرفته زیر بغل تا چه خواهی خریدن ای مغرور روز درماندگی به سیم دغل؟ 0 1
بریدههای کتاب گلستان سعدی؛ از روی نسخه تصحیح شده محمدعلی فروغی محدثه حسنی 1404/3/3 گلستان سعدی؛ از روی نسخه تصحیح شده محمدعلی فروغی سعدی 4.8 30 صفحۀ 43 هر آنکه تخم بدی کِشت و چشم نیکی داشت دِماغ بیهده پخت و خیال باطل داشت 0 19 محدثه علیمردانی 1403/10/12 گلستان سعدی؛ از روی نسخه تصحیح شده محمدعلی فروغی سعدی 4.8 30 صفحۀ 94 پارسایی را دیدم بر کنار دریا که زخم پلنگ داشت و به هیچ دارو بِه نمیشد. مدت ها در آن رنجور بود و شکر خدای عزوجل علی الدوام گفتی. پرسیدندش که : شکر چه میگویی؟ گفت : شکر آن که به مصیبتی گرفتارم نه به معصیتی. 0 7 🌔🕊 1404/3/5 گلستان سعدی: با معنی واژه ها و شرح جمله ها و بیتهای دشوار و ... سعدی 4.8 30 صفحۀ 108 0 4 زینب لطفعلیخانی 1403/5/19 گلستان شیخ شیراز سعدی سعدی 4.8 30 صفحۀ 80 همچنان در فکر آن بیتم که گفت پیل بانی بر لب دریای نیل زیر پایت گر بدانی حال مور همچو حال توست زیر پای پیل 0 1 مریم السادات هاشمی 1404/3/2 گلستان سعدی با تصحیح و مقدمه محمدعلی فروغی سعدی 4.8 30 صفحۀ 86 شکر آن که به مصیبتی گرفتارم نه معصیتی 0 2 زینب لطفعلیخانی 1403/5/19 گلستان شیخ شیراز سعدی سعدی 4.8 30 صفحۀ 77 گاوان و خران بار بردار به ز آدمیان مردم آزار 0 0 محدثه علیمردانی 1403/10/18 گلستان سعدی؛ از روی نسخه تصحیح شده محمدعلی فروغی سعدی 4.8 30 صفحۀ 281 هر که در حال توانایی نکویی نکند، در وقت ناتوانی سختی ببیند. 0 7 زینب لطفعلیخانی 1403/4/30 گلستان شیخ شیراز سعدی سعدی 4.8 30 صفحۀ 59 فرقست میان آن که یارش در بر تا آن که دو چشم انتظارش بر در 0 0 یاس 1402/5/8 گلستان سعدی سعدی 4.8 30 صفحۀ 1 خیری کن ای فلان! و غنیمت شمار عمر! زان پیشتر که بانگ برآید فلان نمانْد! 0 28 محدثه علیمردانی 1403/10/7 گلستان سعدی؛ از روی نسخه تصحیح شده محمدعلی فروغی سعدی 4.8 30 صفحۀ 47 توانگری به هنر است نه به مال و بزرگی به عقل نه به سال! 0 6 فاطمه 1404/2/28 گلستان سعدی سعدی 4.8 30 صفحۀ 29 قرار، بر کفِ آزادگان نگيرد، مال / نه صبر در دل عاشق، نه آب در غربال 0 4 آروشا دهقان 1403/2/1 گلستان سعدی؛ از روی نسخه تصحیح شده محمدعلی فروغی سعدی 4.8 30 صفحۀ 280 هرچه زود برآید، دیر نپاید. 6 63 زینب لطفعلیخانی 1403/5/19 گلستان شیخ شیراز سعدی سعدی 4.8 30 صفحۀ 83 گر گزندت رسد ز خلق مرنج که نه راحت رسد ز خلق نه رنج از خدا دان خلاف دشمن و دوست کاین دلِ هر دو در تصرف اوست گرچه تیر از کمان همی گذرد از کماندار بیند اهل خرد 0 0 محدثه حسنی 1404/3/3 گلستان سعدی؛ از روی نسخه تصحیح شده محمدعلی فروغی سعدی 4.8 30 صفحۀ 39 ملِک گفت: موجب گرد آمدن سپاه و رعیت چه باشد؟ گفت: پادشه را کرم باید تا براو رعیت گرد آیند و رحمت تا در پناه دولتش ایمن نشینند. پادشاهی کو روا دارد ستم بر زیر دست دوستدارش روز سختی دشمن زور آور است با رعیت صلح کن وز جنگ خصم ایمن نشین زانکه شاهنشاه عادل را رعیت لشکر است 0 10 زینب لطفعلیخانی 1403/4/22 گلستان شیخ شیراز سعدی سعدی 4.8 30 صفحۀ 55 توانگری به هنرست نه به مال و بزرگی به عقل نه به سال. 0 3 مریم السادات هاشمی 1404/3/8 گلستان سعدی با تصحیح و مقدمه محمدعلی فروغی سعدی 4.8 30 صفحۀ 87 پادشاهی پارسایی را دید گفت هیچیت از ما یاد آید ؟ گفت بلی ، وقتی که خدا را فراموش می کنم. 0 1 امیرحسین اشتری 1403/10/14 گلستان سعدی سعدی 4.8 30 صفحۀ 123 در برابر چو گوسپند سلیم در قفا،همچو گرگ مردم خوار هر که عیب دگران پیش تو آورد و شمرد بی گمان عیب تو پیش دگران خواهد برد 0 2 زینب لطفعلیخانی 1403/5/19 گلستان شیخ شیراز سعدی سعدی 4.8 30 صفحۀ 77 حاصل نشود رضای سلطان تا خاطر بندگان نجویی خواهی که خدای بر تو بخشد با خلق خدای کن نکویی 0 1 فاطمه رحمانیفر 1403/11/15 گلستان سعدی: مطابق با نسخه تصحیح شده محمدعلی فروغی سعدی 4.8 30 صفحۀ 21 یا رب ز باد فتنه نگهدار خاک پارس چندان که خاک را بُود و باد را بقا 0 7 امیرحسین فائقنیا 1403/7/10 گلستان سعدی سعدی 4.8 30 صفحۀ 89 ای هنرها نهاده بر کف دست عیبها برگرفته زیر بغل تا چه خواهی خریدن ای مغرور روز درماندگی به سیم دغل؟ 0 1