بریدههای کتاب پدران و پسران زهرا عالی حسینی 1403/4/25 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 69 0 1 روشنا 1402/10/24 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 35 پاول پترویچ از روی صندلی بلند شد و بدون اینکه به کسی نگاه کند، اظهار داشت: بله بدبختی است که انسان پنج سال تمام در ده، دور از افکار بزرگ زندگی کند، واقعاً ممکن است احمق شده باشد! انسان سعی میکند که آموختهها را فراموش نکند، اما ناگهان معلوم میشود که آنچه آموخته، مزخرف است. به او میگویند که بیمصرف هستی و اشخاص حسابی دیگر به این حرفهای پوچی که تو خود را با آن مشغول میکنی، اعتنایی ندارند. چه میتوان کرد؟ معلوم میشود جوانان حقیقتاً از ما عاقلترند! 0 26 الهه عباسپور 1403/5/8 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 191 0 0 زهرا عالی حسینی 1403/4/25 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 117 0 0 روشنا 1402/10/28 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 163 - تو هنوز نفهمیدهای که پرنسیپ اصولاً وجود خارجی ندارد. چیزی که وجود دارد فقط احساس است و همه چیز بسته به آن است. + چطور؟ - همین طور. من مثلاً بنا بر احساسی که دارم روش منفیبافی اختیار کردهام. من خوشم میآید همه چیز را نفی کنم. دستگاه مغز من چنین کار میکند و بس. چرا من از شیمی خوشم میآید؟ چرا تو سیب دوست میداری؟ فقط بنا بر احساسمان و همه چیز همین طور است. متینتر از این هرگز چیزی نخواهی شنید. هر کسی این مطلب را به تو نخواهد گفت و خود من نیز، باور کن، بار دیگر آن را به تو نخواهم گفت. + خب، پس نجابت هم احساس است؟ - البته. آرکادی با صدای غمگینی گفت: یوگینی. 0 4 سید 1404/1/11 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 143 دنائت گاهی در زندگی مفید است، چون تارهای کشیدهٔ اعصاب را سست میکند و حس خودخواهی و فراموشی را که با دنائت تجانسی دارد در انسان بیدار میکند. 0 5 زهرا عالی حسینی 1403/4/30 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 248 0 0 زهرا عالی حسینی 1403/4/25 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 217 0 0 زهرا عالی حسینی 1403/4/25 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 111 0 0 زهرا عالی حسینی 1403/4/25 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 106 0 2 زهرا عالی حسینی 1403/4/31 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 254 0 0 زهرا عالی حسینی 1403/4/25 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 76 0 0 روشنا 1402/10/27 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 125 - شاید شما سخت میگیرید. + شاید. به عقیده من یا باید همه چیز داشت یا هیچ چیز. زندگی در مقابل زندگی. مال مرا گرفتی، مال خودت را بده و آن هم بدون تاسف و پشیمانی، والا اصلاً لازم نیست. بازارف گفت: بد نیست. این شرط منصفانه است، فقط من تعجب میکنم چگونه شما تا به حال آنچه را که میخواستید، نیافتهاید. + شما خیال میکنید آسان است که انسان تسلیم شود و کاملاً خود را فراموش کند؟ - اگر انسان شروع به فکر و استخاره کند، برای خود ارزش قائل شود و قدر خود را بداند و... آسان نیست، ولی بدون تفکر خود را فراموش کردن، بسیار آسان است. - چطور نباید قدر خود را دانست؟ اگر من ارزشی نداشته باشم، وفاداری من به درد چه کسی میخورد؟ - این دیگر به من مربوط نیست. این کار طرف است که بر من ارزش نهد. مهم آن است که انسان بتواند تسلیم شود و خود را فراموش کند. 0 4 روشنا 1402/10/25 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 68 -آفرین! آفرین! آرکادی گوش کن، جوانان کنونی باید چنین صحبت کنند. اینها را ببینید که میخواهند مستقلاً راهنما شوند! سابقاً جوانان مجبور بودند تحصیل کنند، نمیخواستند مشهور به نفهمی و بیسوادی شوند، به این جهت خواه ناخواه زحمت میکشیدند، اما اکنون کافی است بگویند که همه اینها مزخرف است و کارشان تمام است. جوانان خوشحال شدند. حق هم دارند، سابقاً آنها فقط نفهم بودند اما اکنون ناگهان نیهلیست شدند. 2 2 زهرا عالی حسینی 1403/4/25 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 114 0 0 roya ebadi 1404/4/10 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 174 .... ... مدت زمانی که میتوانم زندگی کنم در مقایسه با ابدیت که در آن نبوده ام و نخواهم بود چقدر حقیر است... 0 2 آناهیتا 1404/4/20 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 193 انسان حقیقی آن کسی است که دربارهاش چیزی نمیاندیشند، بلکه یا مطیع او میشوند و یا از او نفرت پیدا میکنند. 0 5 آناهیتا 1404/4/20 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 131 اجتماع را اصلاح کنید، دردها ناپدید میشود. 0 9 آناهیتا 1404/4/20 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 139 وقت گاهی مانند پرنده تندپرواز است و زمانی چون کرم آهسته میخزد. انسان بهخصوص هنگامی خوشبخت است که اصلا متوجه گذشت زمان نباشد. 0 10 آناهیتا 1404/4/20 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 155 چرا هنگامی که ما، مثلا از یک شب زیبا، یا یک نوای موسیقی خوب و یا از مباحثه با شخصی که از او خوشمان میآید محظوظ میشویم، همه این خوشیها بهنظرمان سایهای از یک سعادت بیحد و حصری مینماید که باید در یک جای نامعلوم موجود باشد…هرگز به این فکر نمیافتیم که این عین سعادت است که نصیب ما شده است؟ 0 1
بریدههای کتاب پدران و پسران زهرا عالی حسینی 1403/4/25 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 69 0 1 روشنا 1402/10/24 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 35 پاول پترویچ از روی صندلی بلند شد و بدون اینکه به کسی نگاه کند، اظهار داشت: بله بدبختی است که انسان پنج سال تمام در ده، دور از افکار بزرگ زندگی کند، واقعاً ممکن است احمق شده باشد! انسان سعی میکند که آموختهها را فراموش نکند، اما ناگهان معلوم میشود که آنچه آموخته، مزخرف است. به او میگویند که بیمصرف هستی و اشخاص حسابی دیگر به این حرفهای پوچی که تو خود را با آن مشغول میکنی، اعتنایی ندارند. چه میتوان کرد؟ معلوم میشود جوانان حقیقتاً از ما عاقلترند! 0 26 الهه عباسپور 1403/5/8 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 191 0 0 زهرا عالی حسینی 1403/4/25 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 117 0 0 روشنا 1402/10/28 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 163 - تو هنوز نفهمیدهای که پرنسیپ اصولاً وجود خارجی ندارد. چیزی که وجود دارد فقط احساس است و همه چیز بسته به آن است. + چطور؟ - همین طور. من مثلاً بنا بر احساسی که دارم روش منفیبافی اختیار کردهام. من خوشم میآید همه چیز را نفی کنم. دستگاه مغز من چنین کار میکند و بس. چرا من از شیمی خوشم میآید؟ چرا تو سیب دوست میداری؟ فقط بنا بر احساسمان و همه چیز همین طور است. متینتر از این هرگز چیزی نخواهی شنید. هر کسی این مطلب را به تو نخواهد گفت و خود من نیز، باور کن، بار دیگر آن را به تو نخواهم گفت. + خب، پس نجابت هم احساس است؟ - البته. آرکادی با صدای غمگینی گفت: یوگینی. 0 4 سید 1404/1/11 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 143 دنائت گاهی در زندگی مفید است، چون تارهای کشیدهٔ اعصاب را سست میکند و حس خودخواهی و فراموشی را که با دنائت تجانسی دارد در انسان بیدار میکند. 0 5 زهرا عالی حسینی 1403/4/30 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 248 0 0 زهرا عالی حسینی 1403/4/25 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 217 0 0 زهرا عالی حسینی 1403/4/25 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 111 0 0 زهرا عالی حسینی 1403/4/25 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 106 0 2 زهرا عالی حسینی 1403/4/31 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 254 0 0 زهرا عالی حسینی 1403/4/25 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 76 0 0 روشنا 1402/10/27 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 125 - شاید شما سخت میگیرید. + شاید. به عقیده من یا باید همه چیز داشت یا هیچ چیز. زندگی در مقابل زندگی. مال مرا گرفتی، مال خودت را بده و آن هم بدون تاسف و پشیمانی، والا اصلاً لازم نیست. بازارف گفت: بد نیست. این شرط منصفانه است، فقط من تعجب میکنم چگونه شما تا به حال آنچه را که میخواستید، نیافتهاید. + شما خیال میکنید آسان است که انسان تسلیم شود و کاملاً خود را فراموش کند؟ - اگر انسان شروع به فکر و استخاره کند، برای خود ارزش قائل شود و قدر خود را بداند و... آسان نیست، ولی بدون تفکر خود را فراموش کردن، بسیار آسان است. - چطور نباید قدر خود را دانست؟ اگر من ارزشی نداشته باشم، وفاداری من به درد چه کسی میخورد؟ - این دیگر به من مربوط نیست. این کار طرف است که بر من ارزش نهد. مهم آن است که انسان بتواند تسلیم شود و خود را فراموش کند. 0 4 روشنا 1402/10/25 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 68 -آفرین! آفرین! آرکادی گوش کن، جوانان کنونی باید چنین صحبت کنند. اینها را ببینید که میخواهند مستقلاً راهنما شوند! سابقاً جوانان مجبور بودند تحصیل کنند، نمیخواستند مشهور به نفهمی و بیسوادی شوند، به این جهت خواه ناخواه زحمت میکشیدند، اما اکنون کافی است بگویند که همه اینها مزخرف است و کارشان تمام است. جوانان خوشحال شدند. حق هم دارند، سابقاً آنها فقط نفهم بودند اما اکنون ناگهان نیهلیست شدند. 2 2 زهرا عالی حسینی 1403/4/25 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 114 0 0 roya ebadi 1404/4/10 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 174 .... ... مدت زمانی که میتوانم زندگی کنم در مقایسه با ابدیت که در آن نبوده ام و نخواهم بود چقدر حقیر است... 0 2 آناهیتا 1404/4/20 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 193 انسان حقیقی آن کسی است که دربارهاش چیزی نمیاندیشند، بلکه یا مطیع او میشوند و یا از او نفرت پیدا میکنند. 0 5 آناهیتا 1404/4/20 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 131 اجتماع را اصلاح کنید، دردها ناپدید میشود. 0 9 آناهیتا 1404/4/20 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 139 وقت گاهی مانند پرنده تندپرواز است و زمانی چون کرم آهسته میخزد. انسان بهخصوص هنگامی خوشبخت است که اصلا متوجه گذشت زمان نباشد. 0 10 آناهیتا 1404/4/20 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 41 صفحۀ 155 چرا هنگامی که ما، مثلا از یک شب زیبا، یا یک نوای موسیقی خوب و یا از مباحثه با شخصی که از او خوشمان میآید محظوظ میشویم، همه این خوشیها بهنظرمان سایهای از یک سعادت بیحد و حصری مینماید که باید در یک جای نامعلوم موجود باشد…هرگز به این فکر نمیافتیم که این عین سعادت است که نصیب ما شده است؟ 0 1