بریده کتابهای جنایت و مکافات Matilda 1403/5/18 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 16 فقط مانده ام که مردم از چه چیزی بیشتر وحشت دارند.من که میگویم مردم بیشتر از این وحشت دارند که قدم تازه ای بردارند یا حرف تازه ای بزنند... 0 4 زهرا عالی حسینی 1403/5/19 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 485 - من از همه این چیز ها حوصلهام سررفته است. میشنوید؟ 0 0 زهرا عالی حسینی 1403/1/2 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 81 روشن شد که اکنون غم و غصه تنها سودی ندارد و رنج بیدرمان و چون چرای تنها درباره سوالهای حل نشدنی دیگر به درد نمیخورد. باید حتماً کاری کرد و بیدرنگ و هرچه زودتر، آن کار را کرد. به هر قیمتی که شده است باید تصمیم گرفت، هر تصمیمی که باشد و یا...)) و ناگهان خشمناک فریاد زد: - یا بکلی از زندگی روگردان شد! مطیعانه سرنوشت را، همان طور که هست، یک بار و برای همیشه پذیرفت و هر نوع حق تلاش و زندگی و دوست داشتن را در خود خفه کرد. 0 3 زهرا عالی حسینی 1403/1/2 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 79 امان از این قلبهای عزیز بیدادگر! 0 2 زهرا عالی حسینی 1403/5/19 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 437 هر امری حدی دارد که گذشتن از آن خطرناک است زیرا یک بار که قدم از آن فراتر نهاده شد، بازگشت غیرممکن میشود. 0 2 آرتا 1403/8/5 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 531 1 5 Asma Mousavi 1403/2/29 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 67 1 3 عرفان نظری 1403/7/26 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 381 اصلا برای آدم های عمیق و حساس ، درد و رنج لازم است. 0 0 زهرا عالی حسینی 1403/1/2 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 42 میفهمید آقای عزیز، آیا میفهمید بیپناهی یعنی چه؟ 0 4 زهرا عالی حسینی 1403/1/1 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 73 به رسم معمول، هنگام راه رفتن، بیآنکه متوجه جاده باشد، زیر لب چیزی زمزمه میکرد و حتی گاهی با صدای بلند با خود سخن میگفت و از این رو موجب تعجب رهگذران میشد. بسیاری او را مست میپنداشتند. 0 0 روشنا 1402/6/19 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 394 - رنج و درد لازمه قوه دراکه پهناور و قلب عمیق است. و بعد ناگهان متفکرانه، به طوری که حتی با لحن سخنش مغایرت داشت، گفت: - مردم واقعاً بزرگ، به نظر من باید در دنیا غم را بزرگ احساس کنند. 0 19 آراد ارجمندی 1402/12/7 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 5 می دانم اگر قضاوت نادرستی در مورد کسی بکنم،دنیا تمام تلاشش را می کند مرا در شرایط او قرار دهد تا به من ثابت کند که در تاریکی،همه ی ما شبیه یکدیگر هستیم. 1 4 زهرا عالی حسینی 1403/5/20 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 657 چه عیبی دارد که شما را تا مدتی طولانی کسی نبیند؟ صحبت بر سر زمان نیست، بلکه سر خود شماست. خورشید شوید آن وقت همه شما را خواهند دید. خورشید قبل از هرچیز باید براستی خورشید باشد. 0 3 زهرا عالی حسینی 1403/5/6 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 327 روشنی بیدرنگ زدوده شد، اما رنج باقی ماند... 0 2 Mohammad kahvaee 1403/5/6 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 29 من همه ی اینها را درک میکنم. هرچه بیشتر عرق میخورم ، بیشتر درک میکنم. اصلا برای همین است که عرق میخورم، یعنی با عرق خوردن میخواهم دلسوزی و ترحم دیگران را جلب کنم. دنبال کیف و خوشی نیستم، دنبال درد و دریغم. عرق میخورم که عذاب بکشم، آقا، که بیشتر عذاب بکشم! 0 2 زهرا عالی حسینی 1403/5/19 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 477 مگر تو هم چنین نکردی. تو هم قدمت را فراتر نهادی...و توانستی چنان قدمی برداری. تو خود را کشتهای، زندگیات را نابود کردهای، زندگی خودت را...اما این فرقی نمیکند...تو میتوانستی عقلاً و روحاً زندگی کنی، اما عاقبت کارت به میدان سننایا خواهد کشید...لکن تو توان آن را نداری و اگر تنها بمانی، دیوانه خواهی شد... 0 1 لیلا زمانی 1402/3/9 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 630 اگر امکان داشت که در این دقیقه به جایی پناه ببرد که بهکلی تنها باشد ، حتی برای تمام عمر ، بیشک خود را خوشبخت میشمرد، اما مشکل این بود که در این اواخر ، هرچند پیوسته تقریباً تنها بود، اما بههیچوجه نمیتوانست واقعاً احساس کند که تنهاست. 0 7 زهرا عالی حسینی 1403/1/30 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 102 خداوندا، راهم را به من نشان بده و من از این...آرزوی لعنتی خود دست میکشم! 0 1 زهرا عالی حسینی 1403/1/2 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 78 برای خود و راحتی خود و حتی برای نجات خویشتن از مرگ، به هیچ وجه خود را نخواهد فروخت، اما به خاطر دیگری دارد میفروشد! 0 1 T/\H/\ 1403/1/14 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 343 ((ما معمولاً فکر میکنیم جهان آخرت دنیایی است عظیم و غیرقابل درک. آخر چرا؟ آمدیم آن دنیا اتاقک محقری بود مثل همین حمامهای دودزدهی دهات، با سه کنجهای کارتُنک بسته، هان؟ آن وقت چه؟ میدانید، من که گاهی فکر میکنم باید همینطورها باشد.)) 0 0
بریده کتابهای جنایت و مکافات Matilda 1403/5/18 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 16 فقط مانده ام که مردم از چه چیزی بیشتر وحشت دارند.من که میگویم مردم بیشتر از این وحشت دارند که قدم تازه ای بردارند یا حرف تازه ای بزنند... 0 4 زهرا عالی حسینی 1403/5/19 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 485 - من از همه این چیز ها حوصلهام سررفته است. میشنوید؟ 0 0 زهرا عالی حسینی 1403/1/2 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 81 روشن شد که اکنون غم و غصه تنها سودی ندارد و رنج بیدرمان و چون چرای تنها درباره سوالهای حل نشدنی دیگر به درد نمیخورد. باید حتماً کاری کرد و بیدرنگ و هرچه زودتر، آن کار را کرد. به هر قیمتی که شده است باید تصمیم گرفت، هر تصمیمی که باشد و یا...)) و ناگهان خشمناک فریاد زد: - یا بکلی از زندگی روگردان شد! مطیعانه سرنوشت را، همان طور که هست، یک بار و برای همیشه پذیرفت و هر نوع حق تلاش و زندگی و دوست داشتن را در خود خفه کرد. 0 3 زهرا عالی حسینی 1403/1/2 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 79 امان از این قلبهای عزیز بیدادگر! 0 2 زهرا عالی حسینی 1403/5/19 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 437 هر امری حدی دارد که گذشتن از آن خطرناک است زیرا یک بار که قدم از آن فراتر نهاده شد، بازگشت غیرممکن میشود. 0 2 آرتا 1403/8/5 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 531 1 5 Asma Mousavi 1403/2/29 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 67 1 3 عرفان نظری 1403/7/26 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 381 اصلا برای آدم های عمیق و حساس ، درد و رنج لازم است. 0 0 زهرا عالی حسینی 1403/1/2 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 42 میفهمید آقای عزیز، آیا میفهمید بیپناهی یعنی چه؟ 0 4 زهرا عالی حسینی 1403/1/1 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 73 به رسم معمول، هنگام راه رفتن، بیآنکه متوجه جاده باشد، زیر لب چیزی زمزمه میکرد و حتی گاهی با صدای بلند با خود سخن میگفت و از این رو موجب تعجب رهگذران میشد. بسیاری او را مست میپنداشتند. 0 0 روشنا 1402/6/19 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 394 - رنج و درد لازمه قوه دراکه پهناور و قلب عمیق است. و بعد ناگهان متفکرانه، به طوری که حتی با لحن سخنش مغایرت داشت، گفت: - مردم واقعاً بزرگ، به نظر من باید در دنیا غم را بزرگ احساس کنند. 0 19 آراد ارجمندی 1402/12/7 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 5 می دانم اگر قضاوت نادرستی در مورد کسی بکنم،دنیا تمام تلاشش را می کند مرا در شرایط او قرار دهد تا به من ثابت کند که در تاریکی،همه ی ما شبیه یکدیگر هستیم. 1 4 زهرا عالی حسینی 1403/5/20 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 657 چه عیبی دارد که شما را تا مدتی طولانی کسی نبیند؟ صحبت بر سر زمان نیست، بلکه سر خود شماست. خورشید شوید آن وقت همه شما را خواهند دید. خورشید قبل از هرچیز باید براستی خورشید باشد. 0 3 زهرا عالی حسینی 1403/5/6 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 327 روشنی بیدرنگ زدوده شد، اما رنج باقی ماند... 0 2 Mohammad kahvaee 1403/5/6 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 29 من همه ی اینها را درک میکنم. هرچه بیشتر عرق میخورم ، بیشتر درک میکنم. اصلا برای همین است که عرق میخورم، یعنی با عرق خوردن میخواهم دلسوزی و ترحم دیگران را جلب کنم. دنبال کیف و خوشی نیستم، دنبال درد و دریغم. عرق میخورم که عذاب بکشم، آقا، که بیشتر عذاب بکشم! 0 2 زهرا عالی حسینی 1403/5/19 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 477 مگر تو هم چنین نکردی. تو هم قدمت را فراتر نهادی...و توانستی چنان قدمی برداری. تو خود را کشتهای، زندگیات را نابود کردهای، زندگی خودت را...اما این فرقی نمیکند...تو میتوانستی عقلاً و روحاً زندگی کنی، اما عاقبت کارت به میدان سننایا خواهد کشید...لکن تو توان آن را نداری و اگر تنها بمانی، دیوانه خواهی شد... 0 1 لیلا زمانی 1402/3/9 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 630 اگر امکان داشت که در این دقیقه به جایی پناه ببرد که بهکلی تنها باشد ، حتی برای تمام عمر ، بیشک خود را خوشبخت میشمرد، اما مشکل این بود که در این اواخر ، هرچند پیوسته تقریباً تنها بود، اما بههیچوجه نمیتوانست واقعاً احساس کند که تنهاست. 0 7 زهرا عالی حسینی 1403/1/30 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 102 خداوندا، راهم را به من نشان بده و من از این...آرزوی لعنتی خود دست میکشم! 0 1 زهرا عالی حسینی 1403/1/2 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 78 برای خود و راحتی خود و حتی برای نجات خویشتن از مرگ، به هیچ وجه خود را نخواهد فروخت، اما به خاطر دیگری دارد میفروشد! 0 1 T/\H/\ 1403/1/14 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 صفحۀ 343 ((ما معمولاً فکر میکنیم جهان آخرت دنیایی است عظیم و غیرقابل درک. آخر چرا؟ آمدیم آن دنیا اتاقک محقری بود مثل همین حمامهای دودزدهی دهات، با سه کنجهای کارتُنک بسته، هان؟ آن وقت چه؟ میدانید، من که گاهی فکر میکنم باید همینطورها باشد.)) 0 0