بریدههای کتاب سم هستم، بفرمایید گلسا بنائی 1404/2/5 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 315 زندگی درست از کنارت می گذره و آخرش چیز های ساده رو از دست میدی،اون لحظه هایی که به نظرت مهم نیستن؛ولی راستش هستن. 0 0 کتابخونِ پاییز 1402/8/17 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 14 به سم نگاه میکنم و توی صورتش دقیق میشوم: لبخند مهربان، موهای مشکی روی پیشانی و پوست گندم گونش. آرزو میکنم کاش میشداین لحظه را منجمد کنم و تا ابد نگه دارم. ولی نمی شود.حتی توی رویا هم انگار نمی توانم جلوی گذر زمان را بگیرم. 0 9 Amaya 1403/9/28 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 120 <<حس میکنم زندگیم بعد از آشنایی با تو شروع شد جولی.....تو بهترین اتفاق واسه این شهر کوچیک و واسه من بودی. اینو میدونم تا وقتی همدیگه رو داریم مهم نیست بعد از اینجا کجا بریم..>> 0 21 محیا 1403/3/7 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 299 همیشه بلد است بدون سین جیم حال آدم را بهتر کند. _سم هستم بفرمایید_ 0 3 بآنو 1404/2/9 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 315 زندگی درست از کنارت میگذره و آخرش چیزهای ساده رو از دست میدی اون لحظه هایی که به نظرت مهم نیستن ولی راستش هستن لحظه هایی که باعث میشن هر چیز دیگه ای رو فراموش کنی. 0 6 𝐍𝐚𝐟𝐢𝐬𝐞 1404/4/2 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 22 فرقی نمیکند چه اتفاقی برایت می افتد ، دنیا راه خودش را میرود. 0 1 Silver 1404/4/5 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 33 تا پیش از آشنایی با تو همیشه از رفتن میترسیدم ولی حالا من نیز بی تابم و بی قرار برای رفتن با تو و رقم زدن خاطراتی دیگر. 0 0 Saina 1403/2/28 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 237 0 7 آوان 1403/8/25 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 319 میدونی جولز، اخه همیشه که نمیتونی همهی جزئیات رو برنامه ریزی کنی. همیشه یه اتفاق هایی میافته که آمادگیش رو نداریم. گاهی باید در لحظه زندگی کنی. بذار زندگی غافلگیرت کنه. 0 10 Moonlight 1404/1/4 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 289 "همیشه نمیتونی همه جزئیات رو برنامه ریزی کنی. همیشه یه اتفاقهایی میوفته که آمادگیش رو نداریم. گاهی باید در لحظه زندگی کنی. بذار زندگی غافلگیرت کنه" 0 4 مَصی 1403/4/17 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 327 پس لطفاً فراموشم نکن،باشه؟ :)) 0 2 ☆Avari☆ 1402/7/7 شما با سم تماس گرفتهاید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 165 تو یه دروغگوی به تمام معنایی.... تو اون رو متهم کردی که تو رو تنها گذاشت... اون فقط به خاطر حرف تو مرد! 0 7 𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪 1403/11/13 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 119 0 17 𝐍𝐚𝐟𝐢𝐬𝐞 1404/4/2 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 33 اول باید قانون را بلد باشی تا زیر پایش بگذاری . 0 6 rose 1402/11/14 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 247 اشکالش اینجاست که وقتی درگیر آینده ای، زندگی درست از کنارت میگذره؛و خیلی چیزای کوچیک زندگی رو از دست میدی. چیزایی که فکر میکردی هیچ اهمیتی ندارن. اما دارن. مهمن. لحظه هایی که باعث میشن همه تلخی هارو فراموش کنی. این درست مثل نوشتن میمونه... قرار نیست بنویسی که به آخرش برسی و تمومش کنی. قراره بنویسی چون از نوشتن لذت میبری؛ مینویسی و دلت نمیخواد تموم بشه. 0 4 narjes 1403/1/15 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 237 0 3 کتابدار کوچولو 1403/12/27 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 289 همیشه یه اتفاق هایی میافته که آمادگیش رو نداریم. گاهی باید در لحظه زندگی کنی. بذار زندگی غافلگیرت کنه. 0 7 پانیذ مالکی 1402/6/16 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 112 یک بار سم از من پرسید چه ترانهای گوش میدهم و بعد یاد گرفت آهنگ را برایم با گیتار بزند. 0 18 نیایش 1403/4/13 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 298 بیخیال شدن به این معنی نیست که فراموش کنی. معنیش اینه که باید بین قدم گذاشتن توی مسیر زندگی و نگاه گاه و بیگاه به گذشته، تعادل برقرار کنی و آدمهای زندگیت رو فراموش نکنی. 0 1 Moonlight 1403/12/16 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 21 "فرقی نمیکند چه اتفاقی برایت میافتد، دنیا راه خودش را میرود" 0 15
بریدههای کتاب سم هستم، بفرمایید گلسا بنائی 1404/2/5 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 315 زندگی درست از کنارت می گذره و آخرش چیز های ساده رو از دست میدی،اون لحظه هایی که به نظرت مهم نیستن؛ولی راستش هستن. 0 0 کتابخونِ پاییز 1402/8/17 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 14 به سم نگاه میکنم و توی صورتش دقیق میشوم: لبخند مهربان، موهای مشکی روی پیشانی و پوست گندم گونش. آرزو میکنم کاش میشداین لحظه را منجمد کنم و تا ابد نگه دارم. ولی نمی شود.حتی توی رویا هم انگار نمی توانم جلوی گذر زمان را بگیرم. 0 9 Amaya 1403/9/28 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 120 <<حس میکنم زندگیم بعد از آشنایی با تو شروع شد جولی.....تو بهترین اتفاق واسه این شهر کوچیک و واسه من بودی. اینو میدونم تا وقتی همدیگه رو داریم مهم نیست بعد از اینجا کجا بریم..>> 0 21 محیا 1403/3/7 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 299 همیشه بلد است بدون سین جیم حال آدم را بهتر کند. _سم هستم بفرمایید_ 0 3 بآنو 1404/2/9 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 315 زندگی درست از کنارت میگذره و آخرش چیزهای ساده رو از دست میدی اون لحظه هایی که به نظرت مهم نیستن ولی راستش هستن لحظه هایی که باعث میشن هر چیز دیگه ای رو فراموش کنی. 0 6 𝐍𝐚𝐟𝐢𝐬𝐞 1404/4/2 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 22 فرقی نمیکند چه اتفاقی برایت می افتد ، دنیا راه خودش را میرود. 0 1 Silver 1404/4/5 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 33 تا پیش از آشنایی با تو همیشه از رفتن میترسیدم ولی حالا من نیز بی تابم و بی قرار برای رفتن با تو و رقم زدن خاطراتی دیگر. 0 0 Saina 1403/2/28 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 237 0 7 آوان 1403/8/25 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 319 میدونی جولز، اخه همیشه که نمیتونی همهی جزئیات رو برنامه ریزی کنی. همیشه یه اتفاق هایی میافته که آمادگیش رو نداریم. گاهی باید در لحظه زندگی کنی. بذار زندگی غافلگیرت کنه. 0 10 Moonlight 1404/1/4 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 289 "همیشه نمیتونی همه جزئیات رو برنامه ریزی کنی. همیشه یه اتفاقهایی میوفته که آمادگیش رو نداریم. گاهی باید در لحظه زندگی کنی. بذار زندگی غافلگیرت کنه" 0 4 مَصی 1403/4/17 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 327 پس لطفاً فراموشم نکن،باشه؟ :)) 0 2 ☆Avari☆ 1402/7/7 شما با سم تماس گرفتهاید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 165 تو یه دروغگوی به تمام معنایی.... تو اون رو متهم کردی که تو رو تنها گذاشت... اون فقط به خاطر حرف تو مرد! 0 7 𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪 1403/11/13 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 119 0 17 𝐍𝐚𝐟𝐢𝐬𝐞 1404/4/2 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 33 اول باید قانون را بلد باشی تا زیر پایش بگذاری . 0 6 rose 1402/11/14 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 247 اشکالش اینجاست که وقتی درگیر آینده ای، زندگی درست از کنارت میگذره؛و خیلی چیزای کوچیک زندگی رو از دست میدی. چیزایی که فکر میکردی هیچ اهمیتی ندارن. اما دارن. مهمن. لحظه هایی که باعث میشن همه تلخی هارو فراموش کنی. این درست مثل نوشتن میمونه... قرار نیست بنویسی که به آخرش برسی و تمومش کنی. قراره بنویسی چون از نوشتن لذت میبری؛ مینویسی و دلت نمیخواد تموم بشه. 0 4 narjes 1403/1/15 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 237 0 3 کتابدار کوچولو 1403/12/27 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 289 همیشه یه اتفاق هایی میافته که آمادگیش رو نداریم. گاهی باید در لحظه زندگی کنی. بذار زندگی غافلگیرت کنه. 0 7 پانیذ مالکی 1402/6/16 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 112 یک بار سم از من پرسید چه ترانهای گوش میدهم و بعد یاد گرفت آهنگ را برایم با گیتار بزند. 0 18 نیایش 1403/4/13 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 298 بیخیال شدن به این معنی نیست که فراموش کنی. معنیش اینه که باید بین قدم گذاشتن توی مسیر زندگی و نگاه گاه و بیگاه به گذشته، تعادل برقرار کنی و آدمهای زندگیت رو فراموش نکنی. 0 1 Moonlight 1403/12/16 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 173 صفحۀ 21 "فرقی نمیکند چه اتفاقی برایت میافتد، دنیا راه خودش را میرود" 0 15