بریدههای کتاب کاراوال؛ پایان شاعر بی استعداد 1402/8/19 کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 106 جکس:میدونم که ناراحتی ولی این حرفت بدرد نخور ترین ایده ای بود که تاحالا شنیدم. سفر در زمان در هر حالتی اشتباهه. دوناتلا: اعتماد کردن به توهم اشتباهه. اما میبینی که من بهت اعتماد کردم و هنوز هیچ آسیبی بهم نرسوندی. جکس: توی این جمله ات باید کلمهی هنوز رو با شدت بیشتری بگی. 1 23 خآنوم"میم" 1403/10/26 کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 269 اما تلا ادامه داد :" عشق باعث میشه ادم خرابکاری های زیادی بکنه . نمیشه مهارش کرد . اما همینه که اینقدر قدرتمندش میکنه . چون احساسات مهار نشدهست . اهميت دادن به جون یه نفر دیگه بیشتر از خودته ..." 0 2 زهرا 1403/9/16 کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 397 جاودانگی رو نمیخوام. تو برای من خودِ ابدیتی 0 1 فرشته سقوط کرده؛ 1403/5/10 کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 343 0 1 Fancy 1403/4/31 کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 1 0 2 ستآیش؛ 1403/4/24 کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 312 فقط چون چیزی واقعیه دلیل نمیشه که باورش کنیم. 0 2 goli 1 ساعت پیش کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 397 این انتخاب منه، من هم تورو انتخاب میکنم. جاودانگی رو نمیخوام. تو برای من خود ابدیتی:)))) 0 0 زیزی 1403/3/17 کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 169 0 3 ستآیش؛ 1403/4/24 کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 87 ترس مثل سمی بود که مردم آن را با امنیت اشتباهش می گرفتند. 0 22 دختر پیپ و راوی 1403/5/17 کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 69 من نیازی به اثبات هیچچیز ندارم. قصد به دست آوردن اون رو هم ندارم. فقط دلم رو بهش تقدیم میکنم و امیدوارم که اون رو قبول کنه و تصمیم بگیره نگهش داره. 0 4 ستآیش؛ 1403/4/24 کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 343 به نظرم بهترین چیز ها همون هایی هستن که بخوای بخاطرشون زنده بمونی" 0 5 فرشته سقوط کرده؛ 1403/4/27 کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 69 «من نیاز به اثبات چیزی ندارم،قصد به دست اوردن اون روهم ندارم.فقط دلم و بهش تقدیم میکنم و امیدوارم اون رو قبول کنه و تصمیم بگیره که نگهش داره.» 0 4 kimia 1403/11/30 کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 117 0 1 شکارچیِ کتاب🕯 1403/8/3 کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 98 برای همیشه از بینش نمیبرم، عزیزم. در هر صورت باز هم حسش میکنی. اما فردا که غمت برگرده، شدتش خیلی کمتر از حالا خواهد بود. 0 4 ماهی در تُنگِ تاریک 1403/9/25 کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 170 مسئله این نیست که نخوام عاشقتم باشم،تِلا. نمیتونم عاشقت باشم. 0 19 𝑬𝒍𝒊𝒏𝒂 1403/5/13 کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 312 "فقط چون چیزی واقعیه دلیل نمیشه که باورش کنیم" 0 0 هستی 1403/1/25 کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 87 ترس مثل سمی بود که مردم با امنیت اشتباهش می گرفتند؛ 0 28 زیزی 1403/3/17 کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 397 0 1 °•zari•° 1402/10/4 کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 187 <<می خوام عشق رو به هر شکل ممکن حس کنم.قبلا ازش می ترسیدم،اما حالا حس می کنم عشق هم یه جور جادوئه.باعث می شه همه چیز درخشان تر بشه و صاحب خودش رو قوی تر کنه و قوانینی رو می شکنه که نباید وجود داشته باشن.ارزش زیادی داره.نمی تونم تصور کنم که توی زندگیم وجود نداشته باشه.>> 2 16 کیتلین در تریسدا🍃 1403/10/4 کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 152 عشق و جاودانگی نمی تونن در کنار هم وجود داشته باشن. 0 0
بریدههای کتاب کاراوال؛ پایان شاعر بی استعداد 1402/8/19 کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 106 جکس:میدونم که ناراحتی ولی این حرفت بدرد نخور ترین ایده ای بود که تاحالا شنیدم. سفر در زمان در هر حالتی اشتباهه. دوناتلا: اعتماد کردن به توهم اشتباهه. اما میبینی که من بهت اعتماد کردم و هنوز هیچ آسیبی بهم نرسوندی. جکس: توی این جمله ات باید کلمهی هنوز رو با شدت بیشتری بگی. 1 23 خآنوم"میم" 1403/10/26 کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 269 اما تلا ادامه داد :" عشق باعث میشه ادم خرابکاری های زیادی بکنه . نمیشه مهارش کرد . اما همینه که اینقدر قدرتمندش میکنه . چون احساسات مهار نشدهست . اهميت دادن به جون یه نفر دیگه بیشتر از خودته ..." 0 2 زهرا 1403/9/16 کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 397 جاودانگی رو نمیخوام. تو برای من خودِ ابدیتی 0 1 فرشته سقوط کرده؛ 1403/5/10 کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 343 0 1 Fancy 1403/4/31 کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 1 0 2 ستآیش؛ 1403/4/24 کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 312 فقط چون چیزی واقعیه دلیل نمیشه که باورش کنیم. 0 2 goli 1 ساعت پیش کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 397 این انتخاب منه، من هم تورو انتخاب میکنم. جاودانگی رو نمیخوام. تو برای من خود ابدیتی:)))) 0 0 زیزی 1403/3/17 کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 169 0 3 ستآیش؛ 1403/4/24 کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 87 ترس مثل سمی بود که مردم آن را با امنیت اشتباهش می گرفتند. 0 22 دختر پیپ و راوی 1403/5/17 کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 69 من نیازی به اثبات هیچچیز ندارم. قصد به دست آوردن اون رو هم ندارم. فقط دلم رو بهش تقدیم میکنم و امیدوارم که اون رو قبول کنه و تصمیم بگیره نگهش داره. 0 4 ستآیش؛ 1403/4/24 کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 343 به نظرم بهترین چیز ها همون هایی هستن که بخوای بخاطرشون زنده بمونی" 0 5 فرشته سقوط کرده؛ 1403/4/27 کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 69 «من نیاز به اثبات چیزی ندارم،قصد به دست اوردن اون روهم ندارم.فقط دلم و بهش تقدیم میکنم و امیدوارم اون رو قبول کنه و تصمیم بگیره که نگهش داره.» 0 4 kimia 1403/11/30 کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 117 0 1 شکارچیِ کتاب🕯 1403/8/3 کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 98 برای همیشه از بینش نمیبرم، عزیزم. در هر صورت باز هم حسش میکنی. اما فردا که غمت برگرده، شدتش خیلی کمتر از حالا خواهد بود. 0 4 ماهی در تُنگِ تاریک 1403/9/25 کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 170 مسئله این نیست که نخوام عاشقتم باشم،تِلا. نمیتونم عاشقت باشم. 0 19 𝑬𝒍𝒊𝒏𝒂 1403/5/13 کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 312 "فقط چون چیزی واقعیه دلیل نمیشه که باورش کنیم" 0 0 هستی 1403/1/25 کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 87 ترس مثل سمی بود که مردم با امنیت اشتباهش می گرفتند؛ 0 28 زیزی 1403/3/17 کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 397 0 1 °•zari•° 1402/10/4 کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 187 <<می خوام عشق رو به هر شکل ممکن حس کنم.قبلا ازش می ترسیدم،اما حالا حس می کنم عشق هم یه جور جادوئه.باعث می شه همه چیز درخشان تر بشه و صاحب خودش رو قوی تر کنه و قوانینی رو می شکنه که نباید وجود داشته باشن.ارزش زیادی داره.نمی تونم تصور کنم که توی زندگیم وجود نداشته باشه.>> 2 16 کیتلین در تریسدا🍃 1403/10/4 کاراوال؛ پایان جلد 3 استفانی گاربر 4.5 26 صفحۀ 152 عشق و جاودانگی نمی تونن در کنار هم وجود داشته باشن. 0 0