بریدههای کتاب هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست ایلو 1404/2/28 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 70 "رویم را برمی گردانم و نیمی از جهان را از دست میدهم شب، دور لیوان ها می چرخد شب، دور پاها می چرخد شب، کسی را در کوچه خفت کرده است. پرنده ای مرده در آسمان پرواز میکند می توانم استخوانهایش را در باد تصور کنم می توانم استخوانهایش را در بشقاب می توانم استخوان هایت را وقتی که بر میز خم شده بودی، تصور کنم قلب از لای دکمه هایت افتاد و از در بیرون رفت می توانم او را وقتی که در راه پله سیگار می کشد تصور کنم فصلی از درون رنگهایش را معامله میکند من اما به اندازه ی کافی غمگین نیستم زنی خود را از ماه دار زده است من اما به اندازه ی کافی غمگین نیستم کاش چیزی، کسی برای ترک کردن وجود داشت. " 0 2 نرگس عمویی 1403/11/29 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 36 به شانهام زدی که تنهاییام را تکانده باشی به چه دل خوش کردهای؟! تکاندن برف از شانههای آدمبرفی؟ 0 7 مریم حبیب الهی 1403/5/28 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 34 پیراهنت در باد تکان میخورد این تنها پرچمی است که دوستش دارم 0 4 Ms.nobody ؛)(= 1402/11/26 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 39 0 3 ایلو 1404/2/27 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 36 به شانهام زدی که تنهاییام را تکانده باشی به چه دل خوش کردهای!؟ تکاندن برف از شانههای آدمبرفی؟ 0 2 آیدا 1403/7/27 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 18 0 47 مریم حبیب الهی 1403/5/28 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 24 و ماه دهان زنی زیباست که در چهارده شب حرفش را کامل میکند 1 3 نرگس عمویی 1403/11/29 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 38 رنگهای رفته را مجسم کن رویاهای گمشده در مه را راست میگفت نبودن، بیشتر از بودن بود. 0 1 زهرا 1404/1/25 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 86 گفتی دوستت دارم و من به خیابان رفتم. فضای اتاق برای پرواز کافی نبود. 0 1 Ms.nobody ؛)(= 1402/11/26 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 54 مگر چند بار به دنیا آمده ایم که این همه می میریم؟ 0 5 مریم حبیب الهی 1403/5/28 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 36 به شانه ام زدی که تنهایی ام را تکانده باشی به چه دل خوش کرده ای تکاندن برف ،از شانه آدم برفی؟ 0 8 Ms.nobody ؛)(= 1402/11/26 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 32 0 1 زهرا 1404/1/25 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 36 به شانه ام زدی که تنهایی ام را تکانده باشی به چه دل خوش کرده ای؟! تکاندن برف از شانه های آدم برفی؟ 0 29 خزان دیروز هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 86 گفتی دوستت دارم و من به خیابان رفتم. فضای اتاق برای پرواز کافی نبود. 0 0 Ms.nobody ؛)(= 1402/11/26 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 38 0 3 Ms.nobody ؛)(= 1402/11/26 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 50 0 3 زهرا 1404/1/25 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 34 0 0 نرگس عمویی 1403/11/29 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 54 مگر چند بار به دنیا آمدهایم که این همه میمیریم؟ 0 14 Ms.nobody ؛)(= 1402/11/26 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 48 ما تکرار تکه های همیم 0 2 ایلو 1404/2/28 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 48 "بازی را عوض میکنی و خود را از طنابی می آویزی که سالها پیش بر آن تاب خورده ای ما تکرار تکه های همیم مثل تو پسرم که تاب میخوری مثل من که تو را تاب میدهم تا طناب را فراموش کنم. " 0 3
بریدههای کتاب هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست ایلو 1404/2/28 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 70 "رویم را برمی گردانم و نیمی از جهان را از دست میدهم شب، دور لیوان ها می چرخد شب، دور پاها می چرخد شب، کسی را در کوچه خفت کرده است. پرنده ای مرده در آسمان پرواز میکند می توانم استخوانهایش را در باد تصور کنم می توانم استخوانهایش را در بشقاب می توانم استخوان هایت را وقتی که بر میز خم شده بودی، تصور کنم قلب از لای دکمه هایت افتاد و از در بیرون رفت می توانم او را وقتی که در راه پله سیگار می کشد تصور کنم فصلی از درون رنگهایش را معامله میکند من اما به اندازه ی کافی غمگین نیستم زنی خود را از ماه دار زده است من اما به اندازه ی کافی غمگین نیستم کاش چیزی، کسی برای ترک کردن وجود داشت. " 0 2 نرگس عمویی 1403/11/29 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 36 به شانهام زدی که تنهاییام را تکانده باشی به چه دل خوش کردهای؟! تکاندن برف از شانههای آدمبرفی؟ 0 7 مریم حبیب الهی 1403/5/28 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 34 پیراهنت در باد تکان میخورد این تنها پرچمی است که دوستش دارم 0 4 Ms.nobody ؛)(= 1402/11/26 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 39 0 3 ایلو 1404/2/27 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 36 به شانهام زدی که تنهاییام را تکانده باشی به چه دل خوش کردهای!؟ تکاندن برف از شانههای آدمبرفی؟ 0 2 آیدا 1403/7/27 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 18 0 47 مریم حبیب الهی 1403/5/28 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 24 و ماه دهان زنی زیباست که در چهارده شب حرفش را کامل میکند 1 3 نرگس عمویی 1403/11/29 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 38 رنگهای رفته را مجسم کن رویاهای گمشده در مه را راست میگفت نبودن، بیشتر از بودن بود. 0 1 زهرا 1404/1/25 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 86 گفتی دوستت دارم و من به خیابان رفتم. فضای اتاق برای پرواز کافی نبود. 0 1 Ms.nobody ؛)(= 1402/11/26 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 54 مگر چند بار به دنیا آمده ایم که این همه می میریم؟ 0 5 مریم حبیب الهی 1403/5/28 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 36 به شانه ام زدی که تنهایی ام را تکانده باشی به چه دل خوش کرده ای تکاندن برف ،از شانه آدم برفی؟ 0 8 Ms.nobody ؛)(= 1402/11/26 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 32 0 1 زهرا 1404/1/25 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 36 به شانه ام زدی که تنهایی ام را تکانده باشی به چه دل خوش کرده ای؟! تکاندن برف از شانه های آدم برفی؟ 0 29 خزان دیروز هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 86 گفتی دوستت دارم و من به خیابان رفتم. فضای اتاق برای پرواز کافی نبود. 0 0 Ms.nobody ؛)(= 1402/11/26 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 38 0 3 Ms.nobody ؛)(= 1402/11/26 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 50 0 3 زهرا 1404/1/25 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 34 0 0 نرگس عمویی 1403/11/29 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 54 مگر چند بار به دنیا آمدهایم که این همه میمیریم؟ 0 14 Ms.nobody ؛)(= 1402/11/26 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 48 ما تکرار تکه های همیم 0 2 ایلو 1404/2/28 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.2 8 صفحۀ 48 "بازی را عوض میکنی و خود را از طنابی می آویزی که سالها پیش بر آن تاب خورده ای ما تکرار تکه های همیم مثل تو پسرم که تاب میخوری مثل من که تو را تاب میدهم تا طناب را فراموش کنم. " 0 3