اول که می خواستم بخرم ش فکر می کردم درباره ی جنگ با استعماره بعد که فهمیدم رمان امنیتیه خورد تو ذوقم . ولی واقعا از خواندن ش لذت بردم و حالا که تموم شده غصه می خورم ... 
      

        کاش بیشتر از پنج تا ستاره هم بود که بشه به این کتاب داد 
روایت های خانم ها از جهادی که تا  داستان هاشون رو‌نخونی فکر می کنی کار ساده ایه ولی وقتی روایت ها ی هر کدوم رو می خونی  می فهمی چقدر کار سختیه و لحظات عجیبی رو تجربه کردن و هر کدوم شون چه روح بزرگی داشتن 
      

        کتاب قشنگی بود .خاطرات افرادی شاهد ماجرای مسجد گوهرشاد بودن رو با یه قلم روون و دور از اضافه گویی بیان می کنه . این واقعه و از خودگذشتگی مردم برای حفظ فرهنگ شون خیلی مهمه ... و  حفظ این روایت مهم تر  . 
      

        سرگذشت  خانم اطیاف زبیدی و خانواده ش بیشتر از چیزی که به نظر می آد و آدم فکر می کنه عجیب و جذابه.... از سختی ها و  داغ هایی که خودشون و خانواده شون از زمان صدام و بعد هم حمله داعش دیدن تا ماجرا های ازدواج و همسر بزرگوارشان .... متن کتاب یه جاهایی  خیلی شعاریه ولی سرنوشت این بانو این قدر جذابه که نقص متن و نگارش رو هم بی اعتبار می کنه و قطعا اگه دست بگیریدش تا تموم نشه زمین نمی ذارید
      

        یکی از قشنگ ترین و جذاب ترین کتاب هایی بود که خونده م . هنوز هم هر وقت از میدون حر و میدون پاستور رد می شم یادش می افتم 🙂

      

        واقعا قشنگ و جذاب بود ... نظر و احساسشون نسبت به امام خمینی و تحلیل هاشون درباره ی فلسطین و مسلمانان خیلی عمیق و جذاب بود 
یه بخش هایی از صحبت هاشون مربوط به زمان نوشتن این مقاله ها هست که مربوط به سی چهل سال پیشه و خب گذشت زمان یه چیز هایی رو تغییر داده . یا یه جملاتی ازشون درباره ی تاریخ ایران ممکنه درست نباشه که بخاطر اینه که اون مقاله ابتدای انقلاب نوشته شده و هر چی از تاریخ ایران به مصر یا فلسطین رسیده بوده مربوط به زمان پهلویه 
ولی نگاه عمیق شون نسبت به فلسطین و تمدن اسلامی به شدت عمیق و جذابه اون هم در شرایطی که دو سوم این کتاب یا توی زندان اسرائیل نوشته شده . یا بحث هایی هست که توی زندان برای بقیه ی اسرا گفته می شده 
خدا شهید فتحی شقاقی رو رحمت کنه ان شا الله که به زودی بزرگ ترین آرزوشون که آزادی قدس بود محقق بشه 
      

        چخواندن از روز های آزادی فلسطین و تصور  قدم زدن در خیابان های کشور فلسطین جذاب و شوق انگیز بود ....
      

        هم متن کتاب قشنگه هم شهید محمد باقر صدر از توابغ و  فرهیخته ترین  و جذاب ترین شخصیت های تاریخ شیعه هستند . حیف که صدام ملعون خیلی زود دنیا رو از برکت وجودشون محروم کرد 
      

        نکات تاریخی مطرح شده توی کتاب خیلی دقیق و جالب توجه هستن ولی تحلیل هایی که روی نکات می شه لزوما مستند نیستن(تحلیل همینه دیگه )ولی بخاطر نویسنده ی کتاب که فرد دانشمندی هستن و  شناختی که ما از صهیونیست می دونیم  تحلیل ها منطقی به نظر می آن

      

        خیلی بیشتر از چیزی که فکر می کردم و به نظر می اومد جذاب بود .... کاش به اندازه ی شخصیت اول کتاب می شد آدم با شهامت بیخیال همه چیز بشه و تصمیم بگیره دقیقا همون طور که دوست داره انتخاب کنه و تصمیم بگیره (و البته نتیجه ش هم مثبت باشه 🙂)
      

        روایتی بود  از بخش های مختلف زندگی حاج عماد با زاویه ی دید های مختلف . از قبل از تاسیس و ورودشون به حزب الله لبنان تا ارتباطاتشون با ایران و نظرات آمریکایی ها و اسرائیلی ها درباره ی این فرمانده . به نظر من که کتاب جامع و جالبی بود