ama

تاریخ عضویت:

آبان 1403

ama

@neomaris

25 دنبال شده

6 دنبال کننده

                ‌      ‌ search for soul in everything🪷     
‌
              

یادداشت‌ها

ama

ama

5 روز پیش

        یادداشت چهارم، مزرعه حیوانات، یه کتاب دوست داشتنی به قلم جورج اورول که من هنوز هم موفق به خرید کتابی دیگه ازش نشدم، نه که نخوام ها! کیه که از کتاب بیشتر بدش بیاد، اما طبق معمول، آه توی بساط ندارم. به هر حال، راجع به این کتاب، من خودم به شخصه اسم قلعه حیوانات رو ترجیح میدم چون نسخه ای که خوندم هم از نشر افق بود که به همین اسم ترجمه‌ شده بود. البته، اگر بخوایم بر اساس نسخه ی انگلیسی بگیم، درستش همین مزرعه ی حیواناته. 
 خلاصه که این کتاب یه کتاب روانشناختیه که تموم کردنش شمارو برای مدت ها توی فکر فرو می بره، منظورم اینه که، چی می شد اگر می تونستیم زندگی حیوانات رو از زبون خودشون بشنویم؟ حالا، چی می شد اگر همین حیوانات بر علیه صاحب خودشون شورش کنن و قدرت رو به دست بگیرن؟! 
قلعه -یا مزرعه- حیوانات به من یاد داد که قدرت همیشه چیز خوبی نیست، گاهی اوقات می تونه انسان-یا حیوانات- رو به فساد بکشونه و اصول اعتقادی اون هارو از بین ببره، طوری که مهمترین قانون مزرعه، یعنی -همه حیوانات باهم برابرند- تغییر بکنه به -همه ی حیوانات با هم برابرند، اما بعضی برابر ترند-
کتاب واقعا مفهومی و زیبا بود و من واقعا از خوندنش لذت بردم، حوصله هارو سر نمی برد و داستان به خوبی نوشته شده بود و مترجم تونسته بود با ترجمه ی خوبش جذابیت داستان رو حفظ بکنه. 
مزرعه حیوانات روایت حیوانات و جاه طلبی شونه، اما همه میدونیم که در نهایت اورول با این کتاب یه انگشت اشاره ی بزرگ به سمت دولت های دیکتاتور و فاسد دراز کرده. درواقع حتی اگه بیشتر بهش فکر بکنی، تشبیه خوک به این دولت ها واقعا کار درستیه که بابتش اورول رو تحسین هم می کنم ، و با اینکه سالها از نوشته شدن این اثر گذشته اما هنوز هم یه شاهکار باقی مونده و معروفه که نشون دهنده ی شایستگیشه.
هرچقدر که توی تاریخ جلوتر هم می ریم بیشتر این کتاب رو درک می کنیم، دولت هایی که تمام زندگی هامون بهمون دروغ می گن و قدرت رو به دست گرفتن، اما در نهایت، کتاب بهمون فهموند که هیچ قدرتی ابدی و هیچ دولت دیکتاتور و منفعت طلبی هم پایدار نیست. 
لازم نیست استاد ادبیات، فلسفه یا سیاست باشی تا بتونی قلعه حیوانات و هدف اورول از نوشتنش رو درک کنی. 
در کل، مزرعه حیوانات رو به همه پیشنهاد می کنم، واقعا زیبا بود. و متاسفانه، اگر کتاب مال خودم و حالا توی کتابخونه ام بود، قطعا یه عکس خوشگل دیگه می گرفتم برای عکس این یادداشت! 
      

15

ama

ama

6 روز پیش

        یادداشت دوم، هیچ ایده ای ندارم که چرا وسط این جنگ بین ایران و اسمشو نبر توی بهخوان انقدر فعال شدم، اما به هرحال یادداشتمو می نویسم. دومین یادداشت این اکانت هم متعلق به کیم جی یونگ عزیزمه، بعد از بادام، دومین اثر کره ای ای که خوندم. و واقعا بخوام بگم، توی نوع خودش زیبا بود. درواقع، برای منی که کل تجربیات کتابخونی ام پر شده بود از معمایی و فانتزی و عاشقانه ( اگر پول داشتم قطعا اینطوری نمی شد اما متاسفانه سرمایه ای نیست 💔 ) کیم جی یونگ واقعا جدید بود، چون یه داستان روزمره اما تلخ رو به تصویر می کشید. و من واقعا با نظر خانم الیف باتومن راجع به این کتاب که پشت جلد درج شده موافقم. به خصوص اون قسمتش راجع به گاهی اوقات کاملا عادی و گاهی اوقات کابوس وار به نظر رسیدن زندگی دختر شخصیت اصلی قصه ی ما. و من طرز روایت داستان رو واقعا دوست داشتم و به نظرم به حرفه ای بودن کتاب و قلم نویسنده می بخشید و واقعا جذابش می کرد، حتی نمی تونم تصور کنم اگه طرز روایت به جای سوم شخص، اول شخص می بود چقدر از قشنگی کتاب کم می شد. 
تکه های مختلف این کتاب گاهی اوقات باعث می شدن که از اعصاب خوردی کتابو ببندم و حتی برای چند ساعت سراغش نرم، اما متاسفانه یا خوشبختانه باز بر می گشتم و ادامه می دادم. خیلی از بخش های این کتاب واقعا مثل یه کابوس بودن، طوری که با خودم می گفتم این جامعه ی زن ستیز و مشکل دار واقعا همین کره ایه که همه هی راجع بهش خوب حرف می زنن؟! البته درسته که کتاب توی زمان حال نیست و مربوط به چند سال پیشه، اما به هر حال تعجب من رو کم نمی کنه. البته یه کم بهش فکر کردم و در نهایت به این نتیجه رسیدم که کره یا ایران، الان یا قدیم، واقعا فرق نمیکنه، اکثر جوامع با اینکه سعی میکنن ضعف هاشون رو پنهان کنن، واقعا تفاوت خاصی از این نظر ها با هم ندارن. خلاصه که، کیم جی یونگ واقعا برای من قشنگ بود، حتی برای منی که کره ای نیستم داستان طوری به تصویر کشیده شده بود که قشنگ می تونستم فرهنگ و رسوم رو اونجا متوجه بشم. 
در نهایت، کیم جی یونگ یه تلنگر برای هر دختریه که می خونتش، با تموم شدن این داستان فهمیدم که زندگی های دختر ها همیشه مثل فیلم و سریال ها یا این کتاب های فانتزی امریکایی نیست و بعضی وقتا به همین سختیه، تبعیض های گوناگون شغلی و اجتماعی، اجبار هایی مبنی بر روابط عاطفی و هزاران هزار مشکل دیگه که توی کتاب به تصویر کشیده شده بودن. یه تیکه ی دیگه ای راجع به کتاب که برام جالب بود هم همون تیکه اش راجع به زمانی بود که همکار جی یونگ داشتش راجع به اون دوربین ها توی دستشویی بانوان به جی یونگ می گفت. من راستش خیلی کنجکاو شدم و اینطوری بودم که مگه میشه؟! و گوگل جستجو کردم و دیدم که اوه، میشه. راستش درسته که ایران یه کشور جهان سومی محسوب میشه، اما حداقل خوشحالم که مرد ها عادت ندارن توی دستشویی بانوان دوربین جاساز کنن و بعد اون ها رو توی سایت های مشکل دار بفروشن. واقعا متاسف شدم برای اون قسمت از کتاب، یجورایی دردناک بود، خیلی دردناک بود. 
به هر حال، امیدوارم هر دختری -یا حتی پسری- حتی برای یکبار توی زندگیش فرصت کنه این کتاب رو بخونه، چون واقعا زیبا بود و زندگی یک زن توی جامعه ی زن ستیز از کودکی تا بزرگسالی رو به تصویر می کشید و حرف های زیادی برای گفت داشت، من که لذت بردم و اگر نخوام ایراد های بنی اسمشو نبری (جدی نمیخوام اسمشو ببرم. )  بگیرم، بهش پنج ستاره ی کامل رو میدم. کتاب قیمتی هم نداره، نشر مجازیه ولی قیمتش خوبه، اگه با پی دی اف و پادکست راحت نیستید بخرید و بخونید نوش جونتون. 
      

3

ama

ama

7 روز پیش

        یادداشت یکم، خب، برای اولین یادداشت بعد از یه مدت دست و پنجه نرم کردن با این برنامه، کلافگی های اینترنت ملی و البته، پاک شدن بی دلیل اکانت قبلیم، عکس قشنگی از کتاب گرفتم، نه؟ ؛ به هر حال، شروع می کنم، اگر حوصله ی پر حرفی هام و وقتش رو دارید بخونید و اگر که نه، از جایی که 🔴 رو می بینید بخونید، لپ کلوم از اونجا شروع می شه. 
جلد اول از مجموعه دوست داشتنی پرسی جکسون، دزد آذرخش. اوایل که این کتابو می خوندم زیاد هیجان نداشتم، چون اون موقع یه کتابخوان اینستاگرامی بودم، اگر براتون سواله، همون افرادی که هرچی توی اینستاگرام تبلیغ میشه می خونن، جسارت نباشه ها البته. 
خلاصه که من پرسی جکسون رو به پیشنهاد یکی از معلم هامون خوندم، بله، معلم ! معلم زبانم که ارادت خاصی بهش دارم و عاشق خودش و سلیقه اش توی کتابخوانی ام. بهم گفتش که اگه پول نداری فانتزی های خفن نشر باژ، ارباب حلقه ها یا خیلی از این کتاب های فانتزی معروفو بخری، برو سراغ پرسی جکسون از نشر آناناس (خدا نگذره ازشون ،پشت کتاب زده بودن مثبت نه سال من شونزده ساله مضحکه فامیل شدم 😃 ). و من واقعا هم کتاب رو با قیمت خوبی گرفتم، به قولی، همون مفت ! هر جلد رو صد هزار تومان گرفتم، جمعا پونصد هزار تومان. اما وقتی که می خوندم زیاد علاقه ای نداشتم، تا اینکه همینطوری گذشت و گذشت و اینطوری بود که من عاشق کلمه به کلمه کتاب شدم. هیچ توهینی به هری پاتر یا طرفدار هاش نیست، اما به نظر من پرسی جکسون ماجراجویی خفن تری حتی از هری پاتر داشت، البته این سلیقه منه. چون که هری پاتر یه دنیای جادویی مخصوص خودش داشت و یه فانتزی از ته مغز خلاق جی کی رولینگ بود. اما پرسی جکسون اساطیریه، ژانر جدیدی نیست. 
🔴 به هر حال پر حرفی بسه، کتاب حول محور پرسی جکسون، نوجوون دوازده ساله ای می گذره که زیاد اجتماعی نیست و بر اساس رفتار هایی که تو جامعه رواج داره، عجیب غریبه و فقط هم یک دوست داره، گروور. من کل این کلیشه ی بچه ی خاص و عجیب غریب بودن پرسی رو دوست داشتم، چون همیشه مجموعه های قشنگ همچین کلیشه ای رو توی خودشون جا دادن. مثلا هری پاتر، هری ای که با خانوادش متفاوت بود و ادمی کنجکاو بود، یا توی مجموعه دونده هزارتو، توماسی که خاص بود و با کنجکاوی هاش تونست بچه هارو از هزارتو فراری بده. (این مثال هارو همشونو فیلماشونو دیدم، اگه انقدر پول داشتم که بخرمشون اول حرفم اونطوری نمی گفتم!) به هر حال، پرسی جکسون اولین اساطیری ای بود که خوندم و وای، منو عاشق خودش کرد، اگه ایلیاد و ادیسه رو هم می خوندم طوری که با پرسی جکسون عاشق این ژانر شدم ، عاشقش نمی شدم. 
ماجراجویی های پرسی واقعا جدید و هیجان انگیزه و خوندنش لذت بخشه، و تمام شخصیت ها... همه اشون دوست داشتنین، آنابث ، نابغه ی مو طلایی، گروور، ساتیر دست و پا چلفتی دوست داشتنی، کلاریس، قلدر کابین آرس، لوک، عوضی مورد علاقم (🤣) و ... در کل همه چیز به اندازه بود و دوست داشتنی. اما به نظرم یه نقطه ضعفی که کمی زننده بود این بود که خب، کمی سرعت ماجرا به عنوان جلد اول زیاد بود، می شد کمی بیشتر روی کمپ دورگه ها مانور داد، البته این نظر منه!  این جلد جلد مورد علاقه ام نیست، اما قشنگه، در کل من واقعا توی این مجموعه جلد مورد علاقه ندارم بس که همه اش قشنگه. 
این جلد تونست خوب منو غرق خودش بکنه و ماجراجویی های قشنگی داشتش، مشکلات بین آنابث، پرسی و گروور طی ماجراجویی هاشون و اختلاف نظر هاشون هم واقعا دوست داشتم و به نظرم ریک ریوردان خوب تونسته بود همزمان که داستان رو اداره میکنه، روابط بین شخصیت هارو رشد بده و همه چیز رو به اندازه نوشته بود، مثلا این طوری نبود که کل کتاب به رفیق بازی بگذره و از داستان فاصله بگیره و این طوری هم نبود که همش روند داستانی باشه و خبری از طنز و روابط صمیمانه بین شخصیت ها نباشه. 
و بخش مدوسا رو هم خیلی دوست داشتم، از اونجایی که کلا شخصیت مدوسا رو دوست دارم! 
اما یه ضعفی که به نظرم چشمگیر بود، آخر کتاب زمانی که رسیدن به دنیای زیرین، به نظرم یکم سریع گذاشت، منظورم اینه که، هادس به اون هادسیش! به عنوان برادر زئوس قطعا می تونست کار پرسی و دوستاش رو سخت تر بکنه، اما نکرد، نمی دونم چرا! خلاصه که، تا همینجا کافیه. 
در نهایت، اگر دنبال یه فانتزی ای هستید که تا چند ماه وقتتون رو پر و شما رو درگیر خودش بکنه پرسی جکسون رو از دست ندید. لپ کلوم! 🔴
 
      

35

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.