یادداشت ama

        یادداشت پنجم، معجزه های خوار و بار فروشی نامیا. 

این کتاب رو راستش اصلا نمی دونم چی شد خریدم، حتی کوچکترین تبلیغی ازش ندیدم، فقط از جلدش خوشم اومد و گذاشتم توی سبد خریدم و واقعا هم به نظرم ارزش یکبار خوندن رو داشت، کتاب قشنگی بود. 
 در کل من زیاد به کتاب هایی که روند ارومی دارن و توی چنین سبک هایی هستن علاقه ندارم، نمی دونم شاید هم به خاطر نوجوونی و سنمه، به خاطر هرچیزی هم که باشه، کتاب های پر هیجان که زندگی به شیوه ی جذاب تر و غیر تکراری تری توشون جریان داره بیشتر توجهمو جلب می کنه، اما هر ازگاهی، به کتاب هایی مثل خوار بار فروشی نامیا هم نیاز دارم، به گمونم. 
از اونجایی که بیشتر از چندین ماه از اخرین باری که خوندمش میگذره زیاد یادم نمیاد جزئیات کتاب رو که نقد پر جزئیاتی داشته باشم، اما با جرئت میگم که ایده ی کتاب خیلی برام جذاب بود، روابط بین شخصیت ها این جذابیت رو بیشتر می کرد، یعنی هر چقدر که جلوتر میرفتی میفهمیدی که این شخصیت ها همگی واقعا یه ربطی به همدیگه دارن و همین جذاب ترش می کرد.
یادداشت های خیلی احساسی ای درباره این کتاب دیدم و واقعا هم اشتباه نبودن، کتاب طوری بود که گاهی اوقات تورو واقعا غرق خودش میکرد و گاهی اوقات هم به معنای واقعی کلمه حوصله نداشتی ادامه اش بدی، یادمه که کتاب رو توی دو هفته تموم کردم، نه خیلی زود نه خیلی دیر، حد وسط. در کل بنظرم همه چیز برای این کتاب توی همین حد وسط قرار داشت، این جادوی خوار و بار فروشی نامیا برام دوست داشتنی بود و نظرات اقای نامیا هم واقعا جذاب بودن. پس این از نقاط قوت ها، اگر دنبال یه کتاب ارام و پر معنی هستید که شاید کمی دیدگاهتونو راجع به زندگیتون تغییر بده از دستش ندید. 
و نقطه ضعف، کتاب برام واقعا اروم پیش می رفت و همونطور که گفتم گاهی اوقات واقعا ازش زده میشدم و نمی رفتم سراغش، اما نسبت به نقاط قوت بنظرم واقعا می ارزید. 
به هر حال، کتابو بخونید و لذت ببرید، پی دی اف، کتاب یا هرچیزی، اما به نظرم پادکست این کتاب هم قطعا میتونه لذت بخش باشه. من که بدم نیومد.