تازه جلد اول آبنباتا رو شروع کردم و یکم خوندن کتاب برام سخت بود ،با متن و نوشتارش راحت نبودم 😄
که رفتم سراغ نسخه صوتی با صدای میرطاهر مظلومی و مشکل حل شد :))  
اولین باره ک رمان طنز میخونم ، کلا خیلی خوشم از ژانر کمدی نه برای فیلم و نه کتاب نمیاد ولی تا اینجا ک داستان جذاب و با نمک بوده ‌.
خوانش هم واقعا بدون نقصِ .
کتاب ماجرا های زندگی و روزمرگی های یه خانواده مشهدی رو از زبون پسر کوچیک خانواده روایت می‌کنه :)
یه حسی بم میگه در ادامه قراره به تک تک کاراکترا وابسته شم 😂
      

        من چقدر حرص خوردم با خوندن این کتاب . و چقدر اذیت شدم ..
البته که اغراق موووووووج میزد ولی خب حتی اگه چند درصد ماجرا هم حقیقت باشه بازم به شدت با اعصاب آدم بازی می‌کنه .
خلاصه که کتاب روایتیه از سرگذشت هولناک یک زن در مواجه با قذافی و زندگی و حرمسراش . و اینکه این خانم چه ها دید و کشید واقعا دردناکه.
      

        اصلا نتونستم با کتاب ارتباط بگیرم و واقعا پشیمونم که وقتم رو صرف خوندنش کردم :|
نمیگم خیلیییییییی دیگه بد بود ، ولی وااااقعا اون چیزی که خیلی ازش تعریف می‌کردنو عالم و آدم پیشنهاد خوندنشو میدادن و با آب و تاب به به و چه چه میکردن نبود 🤐 از نظر من که فقط بیهوده و سطحی بود .
اصلا شایدم بخاطر همین که بابت تعریف و تمجید ها انتظار خیلی زیادی ازش داشتم انقد تو ذوقم خورد که نتونستم خودمو راضی کنم ک امتیاز بهتری واسش ثبت کنم ...
      

        در شرایط روحی اسفناکی که تازه عزیزترین شخص زندگیم رو از دست داده بودم و تا گردن غرق در حسرت و شاید و اما و چرا بودم شروع به خواندن این کتاب کردم .. 
که چرا برای من پیش اومد؟ چرا اینطور شد ؟ شاید اگر میموند فلان و بهمان . اگر نمی‌رفت اینطور و اونطور .  اگه خدا ازم نمیگرفتش الان اینجوری بود ...  و هر لحظه عذابم بیشتر میشد ..
این داستان برای من پر کشش بود و هر لحظه زندگی و افسوس های خودم رو مرور میکردم و تقریبا بهم کمک کرد که حسرت خوردنو کنار بذارم و دست از سرزنش کردن خودم بابت انتخاب هام بردارم ...
و کمک کرد بفهمم که زندگی کاملا بدون نقص و ایده آل تقریبا وجود نداره :))  
      

        وای سینوهه ... سینوهه ی عزیز ِمن 🥺😂
هنوز جلد دومش مونده . من نسخه صوتیشو با صدای آرمان سلطان زاده گوش دادم و حقیقتا هر لحظه بیشتر به وجد میام .
هیچ کلمه ای برای توصیفش پیدا نمیکنم بجز اینکه بگم فوق العاده ست ‌
البته که نیمچه علاقه ای ک به تاریخ دارم در نظرم بی تاثیر نیست . ولی خب خودکتابم بشدت قویه .
صدای دلنشین راوی عزیز هم که دیگه پکیج خفن بودنو کامل کرده :))
      

        من خوندن دزیره رو با بی میلی شروع کردم . 
چون قبلش جین ایر رو خونده بودم و بشدت تو ذوقم خورده بود . نمی‌دونم چرا حس میکردم ممکنه تو یه سبک باشنو بازم خوشم نیاد !
ولی خداااارو شکر بعد از چند صفحه به وضوح مشخص بود که اختلافی از زمین تا آسمون دارن از همممه لحاظ !
واقعا دزیره ب نظرم یه شاهکار بود . داستانی بشدت جذاب و دوست داشتنی .
اینم اضافه کنم که اگه نسخه صوتیشو با صدای خانم شیما درخشش گوش کنید چندین برابر بیشتر لذت می‌برید :))
      

        فک میکنم ده سال پیش ینی تقریبا 14 سالگی این کتاب و خوندم و تو حال و هوای نوجوانی پیگیری داستانش خیلی لذت بخش بود واسم  :)) 
بنظرم برای همون رنج سنی مناسبه ..
      

        جز رمان هایی که علاوه بر  اینکه از جذابیت داستان لذت میبری ، بهت  درس زندگی هم یاد میده !  مخصوصا اگه تا قبل از 20 سالگی  خونده بشه .. واقعا تا قبل از خوندنش فکر نمی‌کردم یک رمان عامه پسندِ عاشقانه بتونه آموزه خاصی برای کسی داشته باشه !
      

        نظر من برخلاف نظر دوستی بود که نوشته باعث ترس و اضطراب میشه ... 
ترس از بی اطلاعی میاد و این کتاب اتفاقا ترس آدم رو از دنیای ناشناخته ی بعد از مرگ  از بین می‌بره ، و جاشو به یه حس آرامش دلچسبی میده که تقریبا خیال آدمو راحت می‌کنه که واقعا مرگ اونقدری که فکر میکنیم ترسناک نیست .  چون همه میدونیم این راه حق رو خواهیم رفت طبیعتاً ممکنه گاهی بهش فکر کنیم و مضطرب بشیم ... 
از طرفی دیگه تلنگر های لازم و ب جایی در تجربیات نزدیک به مرگ سه نفری که داستانشون در کتاب اومده نهفتست که واقعا آدم رو ب خودش میاره ... و باعث میشه در رفتار  و گفتار حساسیت بیشتری ب خرج بدیم . یا حداقل برای من که اینطور بود ....
 به خصوص قسمتی که راجب وادی حق الناس توضیح داده بود خیلی منو منقلب کرد ! :) و دو سه سال اخیر همیشه گوشه ی ذهنم بود و در تجدید رفتار و کردارم با دیگران تاثیر زیادی داشت ...
یقیناً ارزش مطالعه کردن رو داره و دید شما رو به مرگ و دنیای بعد از مرگ عوض می‌کنه  ...
      

        خیلی به دلم ننشست و برام خسته کننده بود ... 
به زور خودمو راضی کردم که تا انتهای کتاب پیش برم ، و خیلی متعجب بودم از محبوبیتش ! شاید اگه بجای بیست و چند سالگی ، پونزده سالگی میخوندمش نظر متفاوتی داشتم ! چون بنظرم خیلی تینیجری بود ...

      

        فقط میتونم کوتاه و مختصر بگم که این کتاب هیچ ربطی به روانشناسی زرد و این داستانا نداره !
تقریبا جز دسته ی کتاب توسعه فردی قرار میگیره و درباره تاثیر عادت های خوب و بد در زندگی توضیح میده . بشدتم کاربردی و موثره.
من هرچند وقت یکبار میخونمش که مطالبشو فراموش نکنم‌ ‌:)