یادداشت مهدیس ح
1402/3/31
در شرایط روحی اسفناکی که تازه عزیزترین شخص زندگیم رو از دست داده بودم و تا گردن غرق در حسرت و شاید و اما و چرا بودم شروع به خواندن این کتاب کردم .. که چرا برای من پیش اومد؟ چرا اینطور شد ؟ شاید اگر میموند فلان و بهمان . اگر نمیرفت اینطور و اونطور . اگه خدا ازم نمیگرفتش الان اینجوری بود ... و هر لحظه عذابم بیشتر میشد .. این داستان برای من پر کشش بود و هر لحظه زندگی و افسوس های خودم رو مرور میکردم و تقریبا بهم کمک کرد که حسرت خوردنو کنار بذارم و دست از سرزنش کردن خودم بابت انتخاب هام بردارم ... و کمک کرد بفهمم که زندگی کاملا بدون نقص و ایده آل تقریبا وجود نداره :))
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.