جذاب بود و غیر قابل پیش‌بینی. آگاتا کریستی با مهارت یک‌سری اطلاعات رو از شما مخفی می‌کنه و یک‌سری رو هم به صورت سرنخ آشکار می‌کنه. فقط باید زرنگ باشی و حواست به همه‌چی باشه. روش کار پوآرو جالبه. ریز جزئیات رو بررسی نمی‌کنه اما اونها رو به خاطر می‌سپاره و با ساعت‌ها فکر کردن کاملا صحنه قتل رو در ذهنش ترسیم می‌کنه و قاتل رو پیدا می‌کنه. 
      

        یکی از جالب ترین کتاب‌ها در مورد مرگ و دنیای پس از آن.
      

        زندگی اگر بر مدار امام نچرخد، چون گردابی می‌شود که همه چیز را در خود خفه می‌کند.
      

        زیاد جذاب نبود برام. می‌تونست بهتر باشه.
      

        در مورد بانویی به اسم حسنیه که بزرگترین عالمان قرن دوم هجری را در قصر هارون‌الرشید به سکوت واداشت. اطلاعات خوبی به من داد.
_در مورد امام علی (ع) بود اما برای اثبات از چیزهای دیگری هم سخن می‌گفت.
_این بانو در محضر امام صادق (ع) شاگردی کرده بودند.
زیر 4 ساعت خونده شد.
      

        فقط دو تا سه از بخش ها خنده‌دار بود.
      

        خیلی پرهیجان بود. من بخاطر هیجانش و اینکه نمیتونستم اتفاقای بعدشو حدس بزنم دوست داشتم. جلد قبل و و جلد های بعدیشو هم بخونید حتما.
      

        حیف کاغذ!
کل کتاب رو با ارفاق میشه تو ده صفحه جمع کرد.
کل کتاب میگه پنج ثانیه فرصت داری که برای انجام هدفت قدمی برداری و شروع کنی وگرنه مغزت تو رو منصرف میکنه.
      

        بنظرم در مورد این شهید همه باید بدونن. اینکه یه ادم خیلی معمولی به چنین معنویتی می‌رسه درس بزرگیه.
      

        روایتی از واقعهٔ کربلا. برش‌هایی از زندگی امام حسین(ع) از آغاز تا پرواز.
تعابیر و روایت‌ها زیبا بودند با بیانی گویا، ساده و قابل فهم. لذت بردم و باعث شناخت بیشتر من از واقعهٔ کربلا شد.
      

        کتاب خوبی بود و تقریبا حول چند جملهٔ اول کتاب بود.
 مثل همیشه استاد پناهیان خوب، زیبا و ساده جملات رو شرح میده و استدلال و راهکار میاره. بهمون میوه که باید چطور باشیم و چکار کنیم.
      

        به دلم ننشست. هیچی از خصوصیات شهید نگفت غیر از یکی دو تا. اکثرا کتاب حول دوستی‌شون بود.
      

        کتاب از سخنرانی‌های خودشون بود. بدرد این می‌خوره که یه وقتایی بری سراغش و یکی از قسمت‌هاشو بخونی. این سه بخش از کتاب برای من جذاب بود: «حسین پسر غلامحسین این را می‌گوید»،  «زمان جنگ حاجی نبود» و «... و سخن آخر بود»
      

        رمان تاریخی که در آن: عهدنامه گلستان و ترکانچای، تحریم توتون و تنباکو، مشروطه‌خواهی و اعدام شیخ فضل الله نوری، به گلوله بستن مردم در مسجد گوهرشاد، کودتای 28 مرداد، لایحهٔ کاپیتولاسیون، کمی از اتفاقات بعد از انقلاب، داعش و مدافعین حرم، روایت می‌شد.
در زمینه تاریخی مفید بود.
_ساده، شیوا، جذاب
      

        شخصیت ارمیا همانطور که برای بقیهٔ شخصیت‌های داستان عجیب بود، برای من هم عجیب بود. بعضی از رفتار‌هاش ستودنی و خوب بود و بعضی‌هاش هم عجیب.