کلا به نظر من  آنا هوانگ اکثر داستاناش چرته ، اینم مثل رمان هایی  یه که سال ۹۸ ترند بود همونقدر بی محتوا
      

        جزو معدود کتاب های ترندی که ارزش خوندن داره😭وای اصلا نمیدونم  چی بگم  ، زیدن و ویولت🛐 بهترین کاپل کتابی ای که تا حالا دیدم یعنی اصلا انقدر که این دوتا واقعی بود رفتار و حرف ها واحساساتشون میخوام بمیرم😭 به نظرم بهترین ویژگی ای که باعث شده بود یه عاشقونه مسخره نباشه این بود که  یه مثلث عشقی چرت و پرت نداشت و از اول این دوتا بدون مزاحم بودن( به جز کاترینا که اون رو دوستش داشتم😂) یعنی خب خواننده با خیال راحت حواسش به داستان بود نه اینکه مدام فک کنه الان یه بلایی سره کاپل اصلی میاد( با وجود اینکه هرچند فصل یه بار وایولت و زیدن دعواشون میشد)  ،  داخل جلد دوم جزئیاتی هست که تو جلد سوم خیلی مهم میشن ،قبول دارم که نویسنده یه جاهایی از جلد دوم رو مسخره نوشته بود و تموم تصوراتمون رو نابود کرده بود ولی هر عیب و گندی که تو جلد دو هست رو داخل جلد سه از بین میبره و واقعا  محتوای این جلد چه مسخره بود و چه خوب ، برای روند داستان لازم بود و فک نکنم هیچ جور دیگه ای میتونست بنویسه  خلاصه بگم که جلد دوم به اندازه جلد اول خوب  نیست ولی صد درصد ارزش خوندن داره
      

        این مجموعه بهترین فانتزی ای بود که تاحالا خونده بودم🛐 یعنی واقعا هیچ مشکلی نداشت شخصیت پردازی، فضاسازی ، توصیفات ، همه چی عالیییی بوددد وای  زیدن 😭  انقدر با اخرش گریه کردم 😭 الان تا ۲۰۲۸ من میمیرم 
      

        بیشتره کتاب اسپایسی چپتره اما این کتاب و بازی های پیچیده بهترین جلد های مجموعه بودن البته تا الان( هنوز جلد ۴ رو نخوندم ) ،  شخصیت های اصلی رو  دوست داشتم  و به طور کلی کتاب بدی نبود، یعنی به نظرم  ارزش خوندن داره
      

        کلا داستان های آنا هوانگ اکثرا کلیشه ای و تکراری ان، اینم همینطور بود اما نسبت به بقیه کتاب های مجموعه  بهتر و  منطقی تر بود از نظر فضاسازی و شخصیت پردازی هم معمولیه داستان  کند پیش نمیره اما  پرش زمانی  زیاد  داره ، خلاصه بگم  یه عاشقانه ی خارق العاده نیست اما خسته کننده و مسخره هم نیست 
      

        من با هر رمان چرت و پرتی مشکل ندارم ولی این چی بودددد؟؟؟ هاا؟ اخه نویسنده چی فک کردی با خودت؟ اوکی خب دختره بهش تجاوز میشه و برمیگرده پیش دوست پسره کثافتش، اما  پسره زد زخمای دختره رو دوباره زخم کرد اما دختره لذت میبرد😐 لبه پرتگاه وقته چه کاریه اخههه؟ دختره رو بست به درخت شلاقش زد، دختره مشکلی نداشت و لذت میبرد میگفت زید همه کار کرد تا منو پیدا کنه، زید هیچچچچ کاری نکرد فقط وقت هدر داد ، دختره خودش خودشو نجات داد و هر بلایی سرش اومد تقصیره پسره بود
      

        داستان درباره ی تجاوز و برده داری و ... بود، یعنییی خیره سرش میخواست از بلاهایی که سره دختر و زن و بچه ها میاد بگه اما بدتر داشت عادی سازی میکرد، دختری که عاشق متجاوزش میشه😐  اون پسره تا وارد زندگیه دختره شد بدبختش کرد اخه چرا باید عاشقش بشیی؟ کنجکاویم مجبورم کرد که هردوتا جلدو بخونم، بازممم نسبتااا جلد اولش یکم بهتره  یعنی خب درباره مادربزرگ دختره و اون جامعه هه که دارن باهاشون مقابله میکنن ولی جلد دوم کلاااا درباره تجاوزه و  اگه سره جلد اول اذیت شدید به هیچ عنوان سراغ جلد دوم نرید چون اوضاعش خیلی بدتره
      

        شخصیت پردازی و  فضاسازی ضعیف بود، از اول تا اخرش کلیشه ای، تنها چیزی که معروفش کرده اسپایسی چپترهاشه که سانسور شده 
      

        این جلد بهترین کتاب این مجموعه بود تا الان، تنها مشکلی که داشت بعضی غلط املایی ها بود و اینکه صفحات اخر زیادی سریع پیش میرفت
      

        آدام متنفرم ازتتتتتتتت
      

        از این جلد داستان تازه کم کم خوب شد و استارت خورد جوری که اصللاا نمیشه  کتابو زمین گذاشت 
      

        ارون🛐
      

        بهترینننننن فانتزی ای که تاحالا خوندم یعنی هر خط و هرصفحه به هم مربوطه ، همه چیزش پره تئوری و رازه مخصوصا جلد سوم، تا جلد ۳ رو با ترجمه نشرهای خصوصی خوندم و  الان من دق میکنم تا جلد ۴ بیاد  😭  تنها مشکلی که داره اینه که اسم شخصیت ها و شهر هاشون خیلی زیاده 
ترین🛐
میرا🛐
      

        جلد اول بیشتر مقدمه ست و  از جلد ۲و ۳ داستان بهتر میشه،شخصیت پردازی نسبتا خوبه ، توصیفات هم اوکیه خیلی راحت میشه داستانو تصور کرد،بعضی جاها داستان کند پیش میره و خیلییییییی سانسور شده