کتاب با تمام رمان های قبلی که خونده بودم فرق داشت هم از نظر متن هم لحاظ ژانر و موضوع داستان. کمتر کتابی دیدم به سیستان و دغدغه های مردم اون شهر و دیار بپردازه.
کتاب ، متن روان و روند هیجانی خوبی رو تا آخر داستان به همراه داشت. توصیف مکان و شخصیتها به خوبی ارائه شده بودن و این نشون از مهارت نویسنده بود. ( البته توی مقدمه کتاب نوشته شده بود که قرار بوده فیلمنامه باشه اما خب به دلایلی نویسنده منصرف شده)
داستان از قرار یک مرد بلوچی به اسم جانمحمد ، که بعد هشت سال به شهر و دیار خودش برمیگرده و توی راه با مردی به اسم کاظمی برخورد میکنه و این شروع ماجرای رمان است . جنجال های این دو نفر در کنار پرداختن به مشکلات مردم بلوچ برای من تازگی داشت و باعث شد کتابو تا آخر بخونم .
در آخر اما میتونست پایان بهتری براش در نظر گرفته بشه.