بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

آرنوش بصیری پور

@arnooshbasiripoor

35 دنبال شده

54 دنبال کننده

                      
                    

یادداشت‌ها

نمایش همه
                خیلی وقت بود خواندن کتابی انقدر اذیتم نکرده بود!
از ان کتاب هاست که باید یک نفس سرش کشید.
علاقه مندان به قهوه ی تلخ از این یک دم فرو دادن کیف میکنند و ما بقی برای کوتاه شدن طول زهرمار شدنشان
از آنجا که علاقه به تلخی قهوه سلیقه ایست دوست نداشتن های من را هم بگذارید پای سلیقه ام

 نویسنده محترم دست و دل بازی کرده و چند شخصیت را به قصه اش اضافه کرده بی آنکه برایشان نقش های درخوری در نظر بگیرید مثل برخی شخصیت های زندان مثل دانیال و داوود.
در تصویرگری و فضا سازی و نگو نشان بده و مهندسی متن سنگ تمام گذاشته و روزهای کش دار بند سه را کش دار تر کرده آشفتگی احمد را نشانمان داده و خلاصه تکنیک ها کاملا در خدمت داستانش بوده و موفق شده به اعصاب مخاطب خش بیانداز که الحق احسنت دارد.
به طور کلی در عین حال که تلاش شده با روایت های کوتاه کوتاه  شخصیت ها کامل تر جلوه کنند اما پای شخصیت پردازی حتی در شخصیت های اصلی مثل مریم می‌لنگد
  
اما در مجموع با اثری رو به رو هستیم که علاقه مندان به قهوه تلخ میتوانند بر سرش با ما غیر علاقه مندان بنشینند و کل کلی کنند و این یعنی با یک اثر خوب که میتوانیم دوستش نداشته باشیم طرف هستیم.
        

باشگاه‌ها

باشگاه رمان نوجوان مبنا

5 عضو

روایتی ساده از ماجرایی پیچیده

دورۀ فعال

تاریخ و تمدن

33 عضو

تاریخ تحولات سیاسی ایران: بررسی مولفه های دین - حاکمیت - مدنیت و تکوین دولت - ملت در گستره هویت ..

دورۀ فعال

ادب الهی

279 عضو

ادب الهی: تادیب نفس به معنی الاعم

دورۀ فعال

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

فعالیت‌ها

            《هو الحق》
برای ۸تا۸۸ ساله‌ها😄✌🏻
من کتاب رو از صفحه‌ی خانم منصوره مصطفی‌زاده (کارشناس کتاب کودک هستن) پیدا کردم تا برای یکی از بچه‌های فامیل بگیرم که پنجم دبستانه ؛ اما چون نگران محتوای کتاب بودم گفتم قبل از هدیه دادن خودم بخونم که بدونم چی دارم میدم دستش .
کتاب خیلی فوق‌العاده بود انگار نه انگار که رمان کودکه، من رو میخکوب تا آخر با خودش همراه کرد!
تخیل عنصر اصلی این داستانه ، ماجرا مربوط به پدریه که همسرش سفر رفته و بچه‌هاش رو توی خونه میزاره تا بره و برای صبحانه شیر بخره اما خیلی دیر برمیگرده و در جواب چرا دیر کردی شروع میکنه به تعریف داستانی جذاب ! اینکه توی مسیر بشقاب‌پرنده‌ای اون رو دزدیده و فرار کرده و با یک دایناسور در فضا و زمان سفر کرده ، دزدان دریایی رو دیده و... خوشبختانه شیر هنوز دستش بوده😄
خلاصه کنم کتاب یک طنزِ تخیلیِ دور از انتظارِ خیلی جذابه!
من خیلی ازش خوشم اومد 🤩
پ.ن: من معمولا کتاب‌های نیل گیمن رو از پریان میگیرم اما این نسخه‌ای که خوندم افق بود ، ترجمه‌ی خوبی داشت من اشکالی توش ندیدم ، شما خواستید بخونید یک مقایسه بین ترجمه‌ها بکنید😊💛
زمستون خوبی داشته باشید
۲۷دی ۱۴۰۰🫂❄
          
            آدم احساساتی‌ای نیستم اما اعتراف می‌کنم در فصل اول کتاب، با وندا اشک ریختم، خشمگین شدم، مچاله شدم، شکستم و دوباره بلند شدم.
کتاب، روایت خانواده‌ای چهارنفره است در سه فصل: از زبان مادر، پدر و دختر خانه. خانواده‌ای در ایتالیا که درآستانه وقوع انقلاب جنسی، با خیانت مرد مواجه می‌شود؛ مشخصا به بهانه آزادی تن و اصالت لذت.
روح زنانه واندا -مادر خانواده- و تلاش‌های ناکامش جهت حفظ بنیان خانواده -و حتی جاهایی همراهی با «تغییر نگرش به آزادی»- سراسر داستان جاری‌ست.
و چیزی که شگفت‌زده‌تان می‌کند، شناخت ظرافت‌های روحی زنان، نوع مواجهه آنان با بحران‌ها، و اشاره به پیچیدگی‌های رفتاری‌شان است از طرف نویسنده‌ای که اتفاقا مرد است!
ترجمه هم از نظر من بی‌نقص و بی‌نهایت روان بود.
در آخر کتاب هم یادداشتی از جومپا لاهیری، مترجم انگلیسی کتاب آمده که بهتر دیدم گوشه‌هایی از آن را با شما به اشتراک بگذارم.

پ‌ن:
مطالعه این کتاب را، محترمانه، خواهرانه و بی‌طرفانه به بانوان طرفدار ززآ توصیه می‌کنم.

          
            دوستی در تعریف کتاب خوب می گفت"کتابی که همه چیزش راست و ردیف باشد و آن را بخوانی و سر تکان دهی و بگذاری در قفسه ،کتاب خوبی نیست! کتاب خوب کتابی است که تو را به فکر فرو برد.دنبال کسی باشی که در مورد آن گفتگو کنی.ذهنت را مشغول کند و چراها و چگونگی های داستان تو را تحت تاثیر قرار دهد"
کتاب بندها با نام اصلی بند کفش اثر دومنیکو استارنونه یکی از همین بهترینهاست. وقتی کتاب را تمام کردم در بهت فرو رفته بودم و حال غریب و تازه‌ای در قلبم حس می کردم. در سرم افکار گوناگونی چرخ می زد مطمئن بودم که حرف و نگاهی تازه در ذهنم جا گرفته است. 
متخصصان نویسندگی می گویند می‌شود از عادی ترین سوژه‌ها،از اتفاقاتی که بارها و بارها پیش چشم ما رخ داده است،داستان نوشت به شرطی که دریچه‌ی نگاه تازه‌ای به آن واقعه گشوده شود.
بندها بدون شعارزدگی و درگیر کلیشه شدن ،از شخصیت‌هایی می گوید که در خانواده و تحت تاثیر رفتارهای یکدیگر ،کنش های متفاوتی از خود بروز می‌دهند.
ماجرا همان خیانتی است که بارها و بارها موضوع کتاب‌ها و فیلم ها بوده است اما حالا ما به واسطه شناخت روانی درست و نزدیک شدن نویسنده به شخصیتها به شکلی دیگر به آن نگاه می کنیم.
آلدو مردی است که به همسرش خیانت کرده است . فصلی از داستان مختص اوست که از خودش بگوید،از احساسات و دلایل  رفتارهایش.
واندا زنی است که مورد ظلم واقع شده است.او شخصیت بی گناه و سفید داستان نیست او هم قصه ای جالب و شنیدنی دارد و بچه ها مهم‌ترین و برجسته ترین بخش کتاب تاثیر  این حادثه روی رفتار آنهاست.
بندها پر کشش و جذاب شروع می‌شود و در عین سادگی چنان عمقی دارد که علاوه بر تاثیر عمیق روی خواننده،به او اجازه نمی دهد کتاب  را ببندد.بلکه او را ترغیب می کند یک نفس به تماشای داستانی از یک خانواده بنشیند و تا تمام شدن این داستان آرام نگیرد.
عناصر داستان و قلم نویسنده حرفه‌ای و کم نقص است.نحوه پرداخت داستان  ایرادی ندارد. از آن دست کتاب‌هایی است که هیچ وقت فراموشش نخواهید کرد.
همین حالا که مدتی است از خواندن کتاب می گذرد از فکر کردن به ابعاد گوناگون کتاب قلبم به تپش می افتد و دلم می خواهد ساعتها از حیرت و تعجبم و احساسی که از خواندن بندها به من دست داد، صحبت کنم.
کتابی که ساعتها و جلسات زیادی می‌طلبد تا به لایه‌های دقیق و عمیق آن دست یابیم.از آثار بزرگ نمی توان زیاد صحبت کرد.حق مطلب فقط وقتی ادا می شود که خوانندگان این یادداشت ،شروع به خواندن اثر کنند.
یادداشت مترجم در انتهای کتاب نیز(جومپا لاهیری)درخشان  و پر قدرت است و به فهم و درک بهتر و بیشتر اثر کمک خواهد کرد.
داستان مناسب گروه سنی بزرگسال است.