بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

امیرحسین حسن پور

@amirhp1379

27 دنبال شده

26 دنبال کننده

                      ادبیات دوست،تاریخ‌دوست،فیزیک دوست،اقتصاد دوست،سیاست دوست اصا همه‌چی‌ دوست.
                    

یادداشت‌ها

                در پایتخت فراموشی روایت یاخاطره‌نگاری محمد حسین جعفریان، مستند ساز و خبرنگار خِبره‌ی حوزه‌ی افغانستان، درباره ی‌ حضورش در اولین سالگرد ترور احمد شاه مسعود است، کتاب ازروایت های جدا از همی نگاشته شده که ارتباط محتوایی خاصی ندارند ولی توالی زمانی دارند، بر خلاف جانستانِ کابلستانِ رضا امیر خانی و یا حتی شفر به سرزمین آریایی های امیر هاشمی مقدم این اثر یک سفر نامه نیست و حتی اطلاعات خاصی از افغانستان به ما نمیدهد، متاسفانه جعفریان به رغم این که بیش از هرکس دیگری حرف درباه‌ی افغانستان دارد اما آثار مکتوب خیلی کمی در‌ این باره دارد، پایتخت فراموشی یک کتاب متوسط است که نه اطلاعات خیلی خوبی به شما میدهد و نه ریتم جذابی دارد، اما چیزی که باعث می شود تا کتاب ارزش خواندن داشته باشد یگانه و خاص بودن نوشته‌های روایتگر کتاب است، اگر بگوییم رضا دقتی بهترین عکس ها را از قهرمان ملی افغانستان،احمد شاه؛ به جا گذاشت بی گمان بهترین محتوای رسانه‌ای ازاحمد شاه را نیز جعفریان ثبت کرده، با این پیش زمینه و این که جعفریان به عنوان یک مستندساز در افغانستان تا پای مرگ رفته و در بسیاری از اتفاقات بزرگ افغانستان معاصر حضور داشته،کتاب با وجود  ضعف هایش ارزشمند میشود، جعفریان در این سفر مانند یک سلبریتی همه جا در معرض توجه است و به عنوان کارگردانی که فیلمش بار ها از شبکه های افغانستان پخش شدهبه خوبی شناخته شده است،هاطرات کتاب نیز چند دسته است برخی گلایه است از این و آن برخی گریزی زده به تجربیات نویسنده در افغانستان بعضی شرایط افغانستان در آن زمان را بر می شمارد و تعدادی هم به پنجشیر و مراسم بزرگ داشت احمد شاه مسعود مربوط است، اما گل سر سبد خاطرات این کتاب ،خاطره ایست که در آن شعر زیبای محمدحسین جعفریان برای احمد شاه مسعود خوانده می شود، حتی اگر درباره‌ی احمد شاه مسعود هیچ ندانید باز هم تحت تاثیر این شعرزیبا قرار خواهید گرفت.
        
                شازده حمام خاطرات تجربه شده و شنیده‌ شده ایست که پرفسور پاپلی یزدی برای ما روایت میکند، این مجموعه کتاب که در‌پنج جلد و نوبت های متعدد چاپ شده(جلد یک و دو در یک مجلد قرار گرفته، همچنین کتابی به نام شازده حمام در میان کرد ها نیز موجود هست که از همین سری است) شامل ماجراهای جذاب و پر کششی ست که بر پاپلی یا اطرافیانش رفته و‌حال ما آن ها را میخوانیم، از کودکی سخت و فقیرانه‌ی او تا ماجراجویی های و عاشقانه های جوانی که تا پای مرگ می بردش و تا همین روز ها و سن و سال میانسالی و پیری پاپلی، خاطرات تلخ و شیرین دکتر پاپلی را میخوانیم، نکته‌ی جالب توجه این ست که این کتاب صرفا خاطرات یک فرد نیست و شما ضمن شنیدن سرگذشت های غمناک یا خوشحال کننده ی‌ دیگر افراد با اتمسفر و جزییات زندگی در محدوده‌ی خاطره نیز آشنا میشوید، با یزد دهه سی و چهل با زندگی عشایر کرد و خراسان پیش از انقلاب و...، خاطرات اعجاب انگیزی که فقط باید بخوانید تا حلاوت آن را بچشید، در یک نمونه فقط خاطره ی دخترکی به نام زهرا را می شنوید که از شرایط اسفناک و عجیبی که خانواده اش بر او تحمیل کردند گذشته و ازخطر مرگ توسط برادرانش نیز و حالا در عنفوان پیری یک پزشک متخصص در ایالات متحده است، از داستان یک زوج گرفتار که به کمک خرده پول های محله فقیر پاپلی نجات یافتند تا قبر خوابی در اطرف کرمان و...خاطرات این کتاب گاهی بسیار غم‌انگیز و گاهی بسیار خوشحال کننده و امیدوار کننده است، سرگذشت آدم هایی را میخوانیم که گاه به قدری عجیب است که باورکردنی نیست،ضمن این که، کتاب صرفا خاطرات نیست و به نوعی مردم شناسی، شهر شناسی ایران و آشنایی با روابط انسانی اجتماعی و آسیب های آن می باشد، بعد از این کتاب شما علاوه بر تجربه‌ی زیسته‌ی آن چه تا کنون زندگی کرده اید تجربه‌ی زیسته‌ی  آدم های متعددی را به واسطه‌ی خواندنش دارید، شما هرگز نخواهید توانست یک چوپان کرد تا کمر در برف یا یک پرفسور جغرافی دان باشید اما به لطف این کتاب خواندنی هر دو را تجربه میکنید.
در قالب خاطره نویسی یا زندگی نامه، این کتاب با نثر ساده و صمیمی  وماجراهای رنگارنگ متفاوت که الزاما توالی نیز ندارند یک پیشنهاد درجه یک خواهد بود که احتمالا بعداز خواندن اولین خاطره‌، دیگر کتاب را به زمین نخواهید گذاشت.
        
                ملک سهراب گفت:«اگر من یک تن باشم و تنها و دشمن با هم باشد و هزار تا به میدان پشت نمی کنم...»
ملک رستم گفت:«و تا هزاران سال خون همه، به کین ما خواهد جوشید،کاکا!» جامش را سر کشید و ادامه داد:«خون سیاووشان!»

هنوز هم بعد از ده ها سال، سووشون از قوی ترین زنانه نوشت های نثر فارسیست، زن نویسی در متن ماجراها، نه فقط برای زن روشنفکر داستان، که برای خانباجی ها و عمه خانم ها و کلفت‌های سر خانه، دختری و مادری و همسری باهم، سیمین دانشور قله‌ای را فتح کرده که حتی خودش همه‌ی آن را تجربه نکرده، سیمین هرگز مادر نبوده است وانگهی زریِ سووشون را که بخوانید اورا از واقعی ترین شخصیت های داستانی خواهید دید، سووشون داستان سیاوُوشان است؛ نخه سوگ و شیون، سیمین دانشور آگاهانه‌ یا نا آگاهانه  فاعلیت زنانه را به شخصیت های زن رمانش منتقل کرده، حتی در سوگواری!
سووشون صرفا داستان مقاومت و استعمار و عذت و ذلت نیست، سووشون داستان سرخوردگی و شجاعت است، داستان آدم های متوسطی که قرار نیست پیروز شوند، ولی میجنگند،‌ سیمین دانشور کاری کرد که جنگ ها نه فقط برای مردان و در کارزار و با کشتن که برای زنان و روی شکم های بخیه خورده‌شان و با زاییدن و خلق باشد، آنچنان که یوسف در جنگ مردانه‌اش کشته‌شد حال آنکه زری با آن شکم برآمده‌‌اش که به واسطه‌ی بدنیا آوردن فرزندان‌ش توسط خانم داکتر حکیم مثل نقشه‌ی جغرافیا شده بود، چشم انتظار سیاوُوشی دیگر بود و صدای طبل پیروزی را میشنید.
سووشون در یک معنا داستان جامعی ست داستان ترس، شجاعت، سیاست، حماقت و نهایتا شکست، اما در یک معنا بسیار خاص و نافهمیدنیست، آنچنان که خود سیمین نیز نتوانست زری را بفهمد، زری میانه دار جنگ مردان و سپه سالار جنگ زنانه‌ش بود،‌ در یکی شکست خورده و در دیگری پیروز، تناقض نابودی و خلق، این مواجه‌ی یگانه‌ی زری با زندگانی که خاص خودش بود و ما را نیز مواجه‌ای خاص باید.
در سووشون داستان خانواده‌ی را میخوانید  که در ستیز و سازشند نزدیک به صد سال پیش، شخصیت پردازی های خارق العاده، توصیف های چشم نواز و نثر روان بی شک شما را همراه خواهد کرد‌.
کتاب را که شروع کنید در همان اوایل میخوانید:«ای ایرلند، این سرزمین نواده‌های آریایی، من شعری برای یک درخت که در خاک تو باید بروید گفته‌ام،نام این درخت، درخت استقلال است. این درخت را باید با خون آبیاری کرد نه با آب، با آب خشک میشود. بله یوسف ، تو درست میگفتی، اکر استقلال برای من خوب است برای تو هم خوب است...»
        
                همه‌ی دیکتاتور ها تقریبا مرموز بودند و از این جهت کنجکاوی انسان های علاقه مند را برمی انگیزند، انسان هایی که دنبال پازل های گمشده‌ی تاریخ اند، دیکتاتور ها حکم عکس هایی را دارند که هیچ پقت از تاریکخانه در نمی آیند مگر این که به وضع فجیعی درشان بیاورند، صدام حسین یکی از بهترین نمونه های این چنین دیکتاتور هاییست، کسی که سال ها قلدر منطقه بود و هر از چند گاهی هوس تجاوز و یا غارت منطقه ای از دنیا و حتی کشور خودش را میکرد، به جز این صدام حسین از دو جهت دیگر هم نسبت به بقیه‌ی دیکتاتور ها برای ما جذابیت دارد اول این که در حافظه‌ی تاریخی ما ایرانیان جایگاه خاصی داشت همه‌ی ایرانیان برای مرگ و انهدامش لحظه شماری میکردند و طبیعتا علاقه مند این بودند که بعد از باز شدن صندوق دربسته‌ی صدام ببینند چه چیزی توی آن هست؟ چه چیزی باعث شد تا صدام جنگی آن چنان به ایران تحمیل کند؟ چه چیزی باعث شد صدام مردم خودش را به آن فضاحت بکشد؟ و سوالاتی شبیه به این، اما دومین وجه متمایز کننده‌ی صدام از دیگر دیکتاتور ها محبوبیت او بود، واقعیت این هست که اکثر قریب به اتفاق دیکتاتور ها جز در میان بخشی از ملت خودشان حامی چندانی ندارند، صدام اما اگرچه در میان بخش بزرگی از مردم عراق منفور بود اما برای جهان عرب یک رهبر مقبول بود، نه فقط در سال های اوج حکومتش که حتی در زمان مرگش، عده‌ای از مردم در کشور های مختلف جهان عرب دوست دار او بودند، این دو دلیل به نظرم به اندازه‌ی کافی خوب هستند تا بخواهید کمی بیشتر وارد صندوق در بسته‌ی صدام شوید، کتاب پیش رو روایت گر یکی از خاص ترین لحظات زندگی صدام است، بازجویی؛ زمانی که میتوانیم دو چهره‌ی زیبا و زشت صدام را نزدیک به هم ببینیم، بازجوی صدام برای ما از زمانی صحبت میکند که صدام یک آن چنان کودکی صادق و زلال از دغدغه هایش حرف میزند و یک آن همچون سیاستمداری کارکشته بازجوها را به بازی میگیرد، اینجا با وجوهی از شخصیت صدام آشنا میشویم که در زمان های دیگر کم تر دیده میشده.
        
                روی ماه خداوند را ببوس در زمره ی معدود آثار تومان فلسفی عاشقانه ی ایران می توان قرار داد، مصطفی مستور که مهندسی خوانده است در اکثر آثارش تاملات و سوالات فلسفیش را در متن داستان هایش دخالت میدهد، در این اثر هم مستور با یک مسئله‌ی قدیمی و پرتکرار مارا مواجه میکند، آیا خدا وجود دارد؟
درنگاه اول که به این مسئله نگاه کنید احتمالا از خودتان خواهید پرسید چه کسی چنین کتابی را خواهد خواند؟ هنر مستور دقیقا همینجا رخ نمایی میکند مستور شما را میبرد به دل یک ماجرای عاشقانه، شما را وادار میکند شک کنید، شما را با آدم های با یقین موجه میکند و نهایتا شما را به جست و جوگر علت خودکشی دکتر حمید پارسا دانشمند برجسته ی فیریک تبدیل میکند، در واقع در خلال داستان تلاشی برای پاسخ به این که خدایی وجود دارد نمیشود، بلکه بیشتر تلاش میشود تا ببینیم این سوال چقدر گستره‌ی بزرگی در زندگی ما دارد و از روابط دوستانه تا روابط عاشقانه و حرفه‌ی ما را تحت پوشش قرار میدهد، نهایت امر هم شما هم مثل هرکدام از شخصیت های داستان ممکن است به یک پاسخ متفاوت برسید، مثل مهرداد شاکی باشید که اگر خدایی هست این چه وضعش هست؟ یا مانند علیرضا یقین داشته باشید یا مثل سایه بترسید از این که خدای معشوقتان متزلل شده و یا مثل شخصیت اصلی داستان معلق باشید، تصمیم با خودتان است‌.

        
                کره ی شمالی آنقدری مسئله ی گنگ، مبهم و البته ماجراجویانه ای هست که هرکتابی درباره ی آن جذاب به نظر برسد، چه برسد به این که ماجرای‌ یک سفر غیرمعمول به آن را از زبان یک انسان ایرانیِ همواره در حال مقایسه شدن و مقایسه کردن با کره ی شمالی بخوانیم،از قضا که این انسان نویسنده ی باهوش و ریز بینی باشد که از مانور تظاهر توسعه یافتگی کره شمالی تا قوانین آرایشگاه های کره را پوشش دهد.
کتاب یک ضعف مهم دارد و آن هم این که از جایی به بعد حرف خاصی برای گفتن ندارد،این را خود نویسنده ی اثر هم میگوید با این حال سوژه ی ناب و کار نشده و نثر پر کشش نویسنده کافی است تا کتاب را تا انتها بخوانیم.
نیم دانگ پیونگ یانگ روایت دو سفر رضا امیرخانی به کشور ممنوعه هاست،یک سفر به عنوان عضو حزب سیاسی و سفری دیگر به عنوان نویسنده،اگرچه نویسنده  هر جایی که میخواهد سرک بکشد با مخالفت ماموران حکومتی کره شمالی روبه رو میشود اما نهایتا با شیطنت و خطر کردن موفق میشود از مرز کره  تا آشپزخانه ی منزل یک زن مسن در پیونگ یانگ را فتح کند.
مقایسه ی نویسنده بین کشور خودش ایران و کره ی شمالی که از قضا نقطه ی مشترکشان تحریم است هم در نوع خود جالب است،تحریم که در کره ی شمالی از خمیردندان تا خورد و خوراک نوزادان را تحت الشعاع قرار داده و در کنار آن دخالت بیش از حد حکومت در جزئی ترین مسائل زندگی مردم مثل مدل مو و روابط عاطفی،نویسنده را به این فکر فروبرده که چگونه انسان کره ی شمالی در این فضا سر میکند و دم برنمی آورد؟
و در خلال همین پرسش اطلاعاتی درباره ی انسانِ کره ی شمالی و خلقیاتش میدهد و دست به مقایسه ای محدود مابین انسانِ ایرانی و انسان کره شمالی و تاثیر خلقیات آن ها بر اثرگذاری تحریم و دخالت حکومت ها میزند؛همین بررسی چند جانبه ی کره ی شمالی از حکومت داری تا خلقیات مردمانش و نثر جذاب و پرکشش سفرنامه، باعث شده تا ما بایک سفرنامه ی کلاسیک روبه رو نباشیم و در خلال مطالعه ی این کتاب ضمن آشنایی با کشور رازآلود و ترسناک شرق آسیا، با پرسش ها و درگیری های ذهنی نویسنده همراه شویم.


        

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

فعالیت‌ها

            در پایتخت فراموشی روایت یاخاطره‌نگاری محمد حسین جعفریان، مستند ساز و خبرنگار خِبره‌ی حوزه‌ی افغانستان، درباره ی‌ حضورش در اولین سالگرد ترور احمد شاه مسعود است، کتاب ازروایت های جدا از همی نگاشته شده که ارتباط محتوایی خاصی ندارند ولی توالی زمانی دارند، بر خلاف جانستانِ کابلستانِ رضا امیر خانی و یا حتی شفر به سرزمین آریایی های امیر هاشمی مقدم این اثر یک سفر نامه نیست و حتی اطلاعات خاصی از افغانستان به ما نمیدهد، متاسفانه جعفریان به رغم این که بیش از هرکس دیگری حرف درباه‌ی افغانستان دارد اما آثار مکتوب خیلی کمی در‌ این باره دارد، پایتخت فراموشی یک کتاب متوسط است که نه اطلاعات خیلی خوبی به شما میدهد و نه ریتم جذابی دارد، اما چیزی که باعث می شود تا کتاب ارزش خواندن داشته باشد یگانه و خاص بودن نوشته‌های روایتگر کتاب است، اگر بگوییم رضا دقتی بهترین عکس ها را از قهرمان ملی افغانستان،احمد شاه؛ به جا گذاشت بی گمان بهترین محتوای رسانه‌ای ازاحمد شاه را نیز جعفریان ثبت کرده، با این پیش زمینه و این که جعفریان به عنوان یک مستندساز در افغانستان تا پای مرگ رفته و در بسیاری از اتفاقات بزرگ افغانستان معاصر حضور داشته،کتاب با وجود  ضعف هایش ارزشمند میشود، جعفریان در این سفر مانند یک سلبریتی همه جا در معرض توجه است و به عنوان کارگردانی که فیلمش بار ها از شبکه های افغانستان پخش شدهبه خوبی شناخته شده است،هاطرات کتاب نیز چند دسته است برخی گلایه است از این و آن برخی گریزی زده به تجربیات نویسنده در افغانستان بعضی شرایط افغانستان در آن زمان را بر می شمارد و تعدادی هم به پنجشیر و مراسم بزرگ داشت احمد شاه مسعود مربوط است، اما گل سر سبد خاطرات این کتاب ،خاطره ایست که در آن شعر زیبای محمدحسین جعفریان برای احمد شاه مسعود خوانده می شود، حتی اگر درباره‌ی احمد شاه مسعود هیچ ندانید باز هم تحت تاثیر این شعرزیبا قرار خواهید گرفت.
          
            شازده حمام خاطرات تجربه شده و شنیده‌ شده ایست که پرفسور پاپلی یزدی برای ما روایت میکند، این مجموعه کتاب که در‌پنج جلد و نوبت های متعدد چاپ شده(جلد یک و دو در یک مجلد قرار گرفته، همچنین کتابی به نام شازده حمام در میان کرد ها نیز موجود هست که از همین سری است) شامل ماجراهای جذاب و پر کششی ست که بر پاپلی یا اطرافیانش رفته و‌حال ما آن ها را میخوانیم، از کودکی سخت و فقیرانه‌ی او تا ماجراجویی های و عاشقانه های جوانی که تا پای مرگ می بردش و تا همین روز ها و سن و سال میانسالی و پیری پاپلی، خاطرات تلخ و شیرین دکتر پاپلی را میخوانیم، نکته‌ی جالب توجه این ست که این کتاب صرفا خاطرات یک فرد نیست و شما ضمن شنیدن سرگذشت های غمناک یا خوشحال کننده ی‌ دیگر افراد با اتمسفر و جزییات زندگی در محدوده‌ی خاطره نیز آشنا میشوید، با یزد دهه سی و چهل با زندگی عشایر کرد و خراسان پیش از انقلاب و...، خاطرات اعجاب انگیزی که فقط باید بخوانید تا حلاوت آن را بچشید، در یک نمونه فقط خاطره ی دخترکی به نام زهرا را می شنوید که از شرایط اسفناک و عجیبی که خانواده اش بر او تحمیل کردند گذشته و ازخطر مرگ توسط برادرانش نیز و حالا در عنفوان پیری یک پزشک متخصص در ایالات متحده است، از داستان یک زوج گرفتار که به کمک خرده پول های محله فقیر پاپلی نجات یافتند تا قبر خوابی در اطرف کرمان و...خاطرات این کتاب گاهی بسیار غم‌انگیز و گاهی بسیار خوشحال کننده و امیدوار کننده است، سرگذشت آدم هایی را میخوانیم که گاه به قدری عجیب است که باورکردنی نیست،ضمن این که، کتاب صرفا خاطرات نیست و به نوعی مردم شناسی، شهر شناسی ایران و آشنایی با روابط انسانی اجتماعی و آسیب های آن می باشد، بعد از این کتاب شما علاوه بر تجربه‌ی زیسته‌ی آن چه تا کنون زندگی کرده اید تجربه‌ی زیسته‌ی  آدم های متعددی را به واسطه‌ی خواندنش دارید، شما هرگز نخواهید توانست یک چوپان کرد تا کمر در برف یا یک پرفسور جغرافی دان باشید اما به لطف این کتاب خواندنی هر دو را تجربه میکنید.
در قالب خاطره نویسی یا زندگی نامه، این کتاب با نثر ساده و صمیمی  وماجراهای رنگارنگ متفاوت که الزاما توالی نیز ندارند یک پیشنهاد درجه یک خواهد بود که احتمالا بعداز خواندن اولین خاطره‌، دیگر کتاب را به زمین نخواهید گذاشت.
          
            ملک سهراب گفت:«اگر من یک تن باشم و تنها و دشمن با هم باشد و هزار تا به میدان پشت نمی کنم...»
ملک رستم گفت:«و تا هزاران سال خون همه، به کین ما خواهد جوشید،کاکا!» جامش را سر کشید و ادامه داد:«خون سیاووشان!»

هنوز هم بعد از ده ها سال، سووشون از قوی ترین زنانه نوشت های نثر فارسیست، زن نویسی در متن ماجراها، نه فقط برای زن روشنفکر داستان، که برای خانباجی ها و عمه خانم ها و کلفت‌های سر خانه، دختری و مادری و همسری باهم، سیمین دانشور قله‌ای را فتح کرده که حتی خودش همه‌ی آن را تجربه نکرده، سیمین هرگز مادر نبوده است وانگهی زریِ سووشون را که بخوانید اورا از واقعی ترین شخصیت های داستانی خواهید دید، سووشون داستان سیاوُوشان است؛ نخه سوگ و شیون، سیمین دانشور آگاهانه‌ یا نا آگاهانه  فاعلیت زنانه را به شخصیت های زن رمانش منتقل کرده، حتی در سوگواری!
سووشون صرفا داستان مقاومت و استعمار و عذت و ذلت نیست، سووشون داستان سرخوردگی و شجاعت است، داستان آدم های متوسطی که قرار نیست پیروز شوند، ولی میجنگند،‌ سیمین دانشور کاری کرد که جنگ ها نه فقط برای مردان و در کارزار و با کشتن که برای زنان و روی شکم های بخیه خورده‌شان و با زاییدن و خلق باشد، آنچنان که یوسف در جنگ مردانه‌اش کشته‌شد حال آنکه زری با آن شکم برآمده‌‌اش که به واسطه‌ی بدنیا آوردن فرزندان‌ش توسط خانم داکتر حکیم مثل نقشه‌ی جغرافیا شده بود، چشم انتظار سیاوُوشی دیگر بود و صدای طبل پیروزی را میشنید.
سووشون در یک معنا داستان جامعی ست داستان ترس، شجاعت، سیاست، حماقت و نهایتا شکست، اما در یک معنا بسیار خاص و نافهمیدنیست، آنچنان که خود سیمین نیز نتوانست زری را بفهمد، زری میانه دار جنگ مردان و سپه سالار جنگ زنانه‌ش بود،‌ در یکی شکست خورده و در دیگری پیروز، تناقض نابودی و خلق، این مواجه‌ی یگانه‌ی زری با زندگانی که خاص خودش بود و ما را نیز مواجه‌ای خاص باید.
در سووشون داستان خانواده‌ی را میخوانید  که در ستیز و سازشند نزدیک به صد سال پیش، شخصیت پردازی های خارق العاده، توصیف های چشم نواز و نثر روان بی شک شما را همراه خواهد کرد‌.
کتاب را که شروع کنید در همان اوایل میخوانید:«ای ایرلند، این سرزمین نواده‌های آریایی، من شعری برای یک درخت که در خاک تو باید بروید گفته‌ام،نام این درخت، درخت استقلال است. این درخت را باید با خون آبیاری کرد نه با آب، با آب خشک میشود. بله یوسف ، تو درست میگفتی، اکر استقلال برای من خوب است برای تو هم خوب است...»
          
            همه‌ی دیکتاتور ها تقریبا مرموز بودند و از این جهت کنجکاوی انسان های علاقه مند را برمی انگیزند، انسان هایی که دنبال پازل های گمشده‌ی تاریخ اند، دیکتاتور ها حکم عکس هایی را دارند که هیچ پقت از تاریکخانه در نمی آیند مگر این که به وضع فجیعی درشان بیاورند، صدام حسین یکی از بهترین نمونه های این چنین دیکتاتور هاییست، کسی که سال ها قلدر منطقه بود و هر از چند گاهی هوس تجاوز و یا غارت منطقه ای از دنیا و حتی کشور خودش را میکرد، به جز این صدام حسین از دو جهت دیگر هم نسبت به بقیه‌ی دیکتاتور ها برای ما جذابیت دارد اول این که در حافظه‌ی تاریخی ما ایرانیان جایگاه خاصی داشت همه‌ی ایرانیان برای مرگ و انهدامش لحظه شماری میکردند و طبیعتا علاقه مند این بودند که بعد از باز شدن صندوق دربسته‌ی صدام ببینند چه چیزی توی آن هست؟ چه چیزی باعث شد تا صدام جنگی آن چنان به ایران تحمیل کند؟ چه چیزی باعث شد صدام مردم خودش را به آن فضاحت بکشد؟ و سوالاتی شبیه به این، اما دومین وجه متمایز کننده‌ی صدام از دیگر دیکتاتور ها محبوبیت او بود، واقعیت این هست که اکثر قریب به اتفاق دیکتاتور ها جز در میان بخشی از ملت خودشان حامی چندانی ندارند، صدام اما اگرچه در میان بخش بزرگی از مردم عراق منفور بود اما برای جهان عرب یک رهبر مقبول بود، نه فقط در سال های اوج حکومتش که حتی در زمان مرگش، عده‌ای از مردم در کشور های مختلف جهان عرب دوست دار او بودند، این دو دلیل به نظرم به اندازه‌ی کافی خوب هستند تا بخواهید کمی بیشتر وارد صندوق در بسته‌ی صدام شوید، کتاب پیش رو روایت گر یکی از خاص ترین لحظات زندگی صدام است، بازجویی؛ زمانی که میتوانیم دو چهره‌ی زیبا و زشت صدام را نزدیک به هم ببینیم، بازجوی صدام برای ما از زمانی صحبت میکند که صدام یک آن چنان کودکی صادق و زلال از دغدغه هایش حرف میزند و یک آن همچون سیاستمداری کارکشته بازجوها را به بازی میگیرد، اینجا با وجوهی از شخصیت صدام آشنا میشویم که در زمان های دیگر کم تر دیده میشده.
          
            روی ماه خداوند را ببوس در زمره ی معدود آثار تومان فلسفی عاشقانه ی ایران می توان قرار داد، مصطفی مستور که مهندسی خوانده است در اکثر آثارش تاملات و سوالات فلسفیش را در متن داستان هایش دخالت میدهد، در این اثر هم مستور با یک مسئله‌ی قدیمی و پرتکرار مارا مواجه میکند، آیا خدا وجود دارد؟
درنگاه اول که به این مسئله نگاه کنید احتمالا از خودتان خواهید پرسید چه کسی چنین کتابی را خواهد خواند؟ هنر مستور دقیقا همینجا رخ نمایی میکند مستور شما را میبرد به دل یک ماجرای عاشقانه، شما را وادار میکند شک کنید، شما را با آدم های با یقین موجه میکند و نهایتا شما را به جست و جوگر علت خودکشی دکتر حمید پارسا دانشمند برجسته ی فیریک تبدیل میکند، در واقع در خلال داستان تلاشی برای پاسخ به این که خدایی وجود دارد نمیشود، بلکه بیشتر تلاش میشود تا ببینیم این سوال چقدر گستره‌ی بزرگی در زندگی ما دارد و از روابط دوستانه تا روابط عاشقانه و حرفه‌ی ما را تحت پوشش قرار میدهد، نهایت امر هم شما هم مثل هرکدام از شخصیت های داستان ممکن است به یک پاسخ متفاوت برسید، مثل مهرداد شاکی باشید که اگر خدایی هست این چه وضعش هست؟ یا مانند علیرضا یقین داشته باشید یا مثل سایه بترسید از این که خدای معشوقتان متزلل شده و یا مثل شخصیت اصلی داستان معلق باشید، تصمیم با خودتان است‌.

          
            کره ی شمالی آنقدری مسئله ی گنگ، مبهم و البته ماجراجویانه ای هست که هرکتابی درباره ی آن جذاب به نظر برسد، چه برسد به این که ماجرای‌ یک سفر غیرمعمول به آن را از زبان یک انسان ایرانیِ همواره در حال مقایسه شدن و مقایسه کردن با کره ی شمالی بخوانیم،از قضا که این انسان نویسنده ی باهوش و ریز بینی باشد که از مانور تظاهر توسعه یافتگی کره شمالی تا قوانین آرایشگاه های کره را پوشش دهد.
کتاب یک ضعف مهم دارد و آن هم این که از جایی به بعد حرف خاصی برای گفتن ندارد،این را خود نویسنده ی اثر هم میگوید با این حال سوژه ی ناب و کار نشده و نثر پر کشش نویسنده کافی است تا کتاب را تا انتها بخوانیم.
نیم دانگ پیونگ یانگ روایت دو سفر رضا امیرخانی به کشور ممنوعه هاست،یک سفر به عنوان عضو حزب سیاسی و سفری دیگر به عنوان نویسنده،اگرچه نویسنده  هر جایی که میخواهد سرک بکشد با مخالفت ماموران حکومتی کره شمالی روبه رو میشود اما نهایتا با شیطنت و خطر کردن موفق میشود از مرز کره  تا آشپزخانه ی منزل یک زن مسن در پیونگ یانگ را فتح کند.
مقایسه ی نویسنده بین کشور خودش ایران و کره ی شمالی که از قضا نقطه ی مشترکشان تحریم است هم در نوع خود جالب است،تحریم که در کره ی شمالی از خمیردندان تا خورد و خوراک نوزادان را تحت الشعاع قرار داده و در کنار آن دخالت بیش از حد حکومت در جزئی ترین مسائل زندگی مردم مثل مدل مو و روابط عاطفی،نویسنده را به این فکر فروبرده که چگونه انسان کره ی شمالی در این فضا سر میکند و دم برنمی آورد؟
و در خلال همین پرسش اطلاعاتی درباره ی انسانِ کره ی شمالی و خلقیاتش میدهد و دست به مقایسه ای محدود مابین انسانِ ایرانی و انسان کره شمالی و تاثیر خلقیات آن ها بر اثرگذاری تحریم و دخالت حکومت ها میزند؛همین بررسی چند جانبه ی کره ی شمالی از حکومت داری تا خلقیات مردمانش و نثر جذاب و پرکشش سفرنامه، باعث شده تا ما بایک سفرنامه ی کلاسیک روبه رو نباشیم و در خلال مطالعه ی این کتاب ضمن آشنایی با کشور رازآلود و ترسناک شرق آسیا، با پرسش ها و درگیری های ذهنی نویسنده همراه شویم.