یادداشت امیرحسین حسن پور

روی ماه خداوند را ببوس
        روی ماه خداوند را ببوس در زمره ی معدود آثار تومان فلسفی عاشقانه ی ایران می توان قرار داد، مصطفی مستور که مهندسی خوانده است در اکثر آثارش تاملات و سوالات فلسفیش را در متن داستان هایش دخالت میدهد، در این اثر هم مستور با یک مسئله‌ی قدیمی و پرتکرار مارا مواجه میکند، آیا خدا وجود دارد؟
درنگاه اول که به این مسئله نگاه کنید احتمالا از خودتان خواهید پرسید چه کسی چنین کتابی را خواهد خواند؟ هنر مستور دقیقا همینجا رخ نمایی میکند مستور شما را میبرد به دل یک ماجرای عاشقانه، شما را وادار میکند شک کنید، شما را با آدم های با یقین موجه میکند و نهایتا شما را به جست و جوگر علت خودکشی دکتر حمید پارسا دانشمند برجسته ی فیریک تبدیل میکند، در واقع در خلال داستان تلاشی برای پاسخ به این که خدایی وجود دارد نمیشود، بلکه بیشتر تلاش میشود تا ببینیم این سوال چقدر گستره‌ی بزرگی در زندگی ما دارد و از روابط دوستانه تا روابط عاشقانه و حرفه‌ی ما را تحت پوشش قرار میدهد، نهایت امر هم شما هم مثل هرکدام از شخصیت های داستان ممکن است به یک پاسخ متفاوت برسید، مثل مهرداد شاکی باشید که اگر خدایی هست این چه وضعش هست؟ یا مانند علیرضا یقین داشته باشید یا مثل سایه بترسید از این که خدای معشوقتان متزلل شده و یا مثل شخصیت اصلی داستان معلق باشید، تصمیم با خودتان است‌.

      
2

9

(0/1000)

نظرات

عالی

0