یادداشت امیرحسین حسن پور

نیم دانگ پیونگ یانگ
        کره ی شمالی آنقدری مسئله ی گنگ، مبهم و البته ماجراجویانه ای هست که هرکتابی درباره ی آن جذاب به نظر برسد، چه برسد به این که ماجرای‌ یک سفر غیرمعمول به آن را از زبان یک انسان ایرانیِ همواره در حال مقایسه شدن و مقایسه کردن با کره ی شمالی بخوانیم،از قضا که این انسان نویسنده ی باهوش و ریز بینی باشد که از مانور تظاهر توسعه یافتگی کره شمالی تا قوانین آرایشگاه های کره را پوشش دهد.
کتاب یک ضعف مهم دارد و آن هم این که از جایی به بعد حرف خاصی برای گفتن ندارد،این را خود نویسنده ی اثر هم میگوید با این حال سوژه ی ناب و کار نشده و نثر پر کشش نویسنده کافی است تا کتاب را تا انتها بخوانیم.
نیم دانگ پیونگ یانگ روایت دو سفر رضا امیرخانی به کشور ممنوعه هاست،یک سفر به عنوان عضو حزب سیاسی و سفری دیگر به عنوان نویسنده،اگرچه نویسنده  هر جایی که میخواهد سرک بکشد با مخالفت ماموران حکومتی کره شمالی روبه رو میشود اما نهایتا با شیطنت و خطر کردن موفق میشود از مرز کره  تا آشپزخانه ی منزل یک زن مسن در پیونگ یانگ را فتح کند.
مقایسه ی نویسنده بین کشور خودش ایران و کره ی شمالی که از قضا نقطه ی مشترکشان تحریم است هم در نوع خود جالب است،تحریم که در کره ی شمالی از خمیردندان تا خورد و خوراک نوزادان را تحت الشعاع قرار داده و در کنار آن دخالت بیش از حد حکومت در جزئی ترین مسائل زندگی مردم مثل مدل مو و روابط عاطفی،نویسنده را به این فکر فروبرده که چگونه انسان کره ی شمالی در این فضا سر میکند و دم برنمی آورد؟
و در خلال همین پرسش اطلاعاتی درباره ی انسانِ کره ی شمالی و خلقیاتش میدهد و دست به مقایسه ای محدود مابین انسانِ ایرانی و انسان کره شمالی و تاثیر خلقیات آن ها بر اثرگذاری تحریم و دخالت حکومت ها میزند؛همین بررسی چند جانبه ی کره ی شمالی از حکومت داری تا خلقیات مردمانش و نثر جذاب و پرکشش سفرنامه، باعث شده تا ما بایک سفرنامه ی کلاسیک روبه رو نباشیم و در خلال مطالعه ی این کتاب ضمن آشنایی با کشور رازآلود و ترسناک شرق آسیا، با پرسش ها و درگیری های ذهنی نویسنده همراه شویم.


      

16

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.