یادداشت امیرحسین حسن پور
1400/8/24
4.1
142
ملک سهراب گفت:«اگر من یک تن باشم و تنها و دشمن با هم باشد و هزار تا به میدان پشت نمی کنم...» ملک رستم گفت:«و تا هزاران سال خون همه، به کین ما خواهد جوشید،کاکا!» جامش را سر کشید و ادامه داد:«خون سیاووشان!» هنوز هم بعد از ده ها سال، سووشون از قوی ترین زنانه نوشت های نثر فارسیست، زن نویسی در متن ماجراها، نه فقط برای زن روشنفکر داستان، که برای خانباجی ها و عمه خانم ها و کلفتهای سر خانه، دختری و مادری و همسری باهم، سیمین دانشور قلهای را فتح کرده که حتی خودش همهی آن را تجربه نکرده، سیمین هرگز مادر نبوده است وانگهی زریِ سووشون را که بخوانید اورا از واقعی ترین شخصیت های داستانی خواهید دید، سووشون داستان سیاوُوشان است؛ نخه سوگ و شیون، سیمین دانشور آگاهانه یا نا آگاهانه فاعلیت زنانه را به شخصیت های زن رمانش منتقل کرده، حتی در سوگواری! سووشون صرفا داستان مقاومت و استعمار و عذت و ذلت نیست، سووشون داستان سرخوردگی و شجاعت است، داستان آدم های متوسطی که قرار نیست پیروز شوند، ولی میجنگند، سیمین دانشور کاری کرد که جنگ ها نه فقط برای مردان و در کارزار و با کشتن که برای زنان و روی شکم های بخیه خوردهشان و با زاییدن و خلق باشد، آنچنان که یوسف در جنگ مردانهاش کشتهشد حال آنکه زری با آن شکم برآمدهاش که به واسطهی بدنیا آوردن فرزندانش توسط خانم داکتر حکیم مثل نقشهی جغرافیا شده بود، چشم انتظار سیاوُوشی دیگر بود و صدای طبل پیروزی را میشنید. سووشون در یک معنا داستان جامعی ست داستان ترس، شجاعت، سیاست، حماقت و نهایتا شکست، اما در یک معنا بسیار خاص و نافهمیدنیست، آنچنان که خود سیمین نیز نتوانست زری را بفهمد، زری میانه دار جنگ مردان و سپه سالار جنگ زنانهش بود، در یکی شکست خورده و در دیگری پیروز، تناقض نابودی و خلق، این مواجهی یگانهی زری با زندگانی که خاص خودش بود و ما را نیز مواجهای خاص باید. در سووشون داستان خانوادهی را میخوانید که در ستیز و سازشند نزدیک به صد سال پیش، شخصیت پردازی های خارق العاده، توصیف های چشم نواز و نثر روان بی شک شما را همراه خواهد کرد. کتاب را که شروع کنید در همان اوایل میخوانید:«ای ایرلند، این سرزمین نوادههای آریایی، من شعری برای یک درخت که در خاک تو باید بروید گفتهام،نام این درخت، درخت استقلال است. این درخت را باید با خون آبیاری کرد نه با آب، با آب خشک میشود. بله یوسف ، تو درست میگفتی، اکر استقلال برای من خوب است برای تو هم خوب است...»
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.