درود به همه
این شما و این اولین مانگایی که توی عمرم خوندم 😂
راستش رو بخواین من اول انیمه رو دیدم و بعد رفتم سراغ مانگا
بریم سراغ بررسی
در رابطه با فضای داستان : فضای داستان توی زمان جنگ بین دو تا کشور Westalis و Ostania هست که سالهاست باهم دشمن هستند . شخصیت اصلی جاسوس توایلایت هست که از طرف Westalis میره به Ostania تا جاسوسی بکنه . اون یکی از حرفهای ترین جاسوس ها هست ولی برای این ماموریت با چالش مواجه میشه چون اون کمتر از یک هفته زمان داره تا ازدواج بکنه و بچه دار بشه 😂 ... و بعد بچه رو بفرسته مدرسه 😐😅 توایلایت که فقط یک هفته وقت داره میره یتیم خونه تا یه بچه به سرپرستی بگیره که اونجا با یه دختر بچه به اسم آنیا آشنا میشه که یه دختر معمولی نیست و یه راز داره ، آنیا میتونه ذهن همه رو بخونه حتی ذهن جاسوس توایلایت رو ... معمولا داستان هایی که درباره جنگ و جاسوسی هستند فضای جدی تری دارند ولی این داستان طنز و متفاوته ... ماموریت ها هیجان انگیز و خفن هستند و داستان از پیام جنگ و اینها اصلا جدا نمیشه ولی داستان یه جوری بیان میشه که اون فضای غم انگیز به یه فضای شاد و خنده دار تبدیل شده
شخصیت ها : به نظر من بیشتر شخصیت ها هستند که داستان رو خنده دار و جالب میکنند به خصوص آنیا
شخصیت پردازی لوید همون جاسوس توایلایت خیلی خوبه و به شکل یه جاسوس ماهر و کاربلد نشون داده میشه ولی در رابطه با ماموریت جدیدش کمی گیج شده چون پای یه دختر بچه درمیونه و اون مطمئن نیست چطور باید یه بابای خوب باشه
به شخصه یکی از بهترین ها بود ... انیمه رو خیلی دوست دارم بهتون پیشنهاد میکنم ببینید چون عالیه (شاید مثل انیمه های death note یا attack on titan شاهکار نباشه ولی وقتی تماشا میکنید لبخند رو لبتون میاره 😊)
بدرود 🍁