بردیا طهماسبی

بردیا طهماسبی

بلاگر
@Sorkhin13
عضویت

اسفند 1402

124 دنبال شده

60 دنبال کننده

                - کتابخوار
- نویسنده(بدون کتاب چاپ شده)
- شاعر
- خواننده 

              
sorkhin_80@

یادداشت‌ها

نمایش همه
        بدون زنا ما مردا چی میشم؟ 
باهاشون چی؟
چه تفاوتی داره؟

📌 داستان «مردان بدون زنان» که با زنگ یه مرد بعد از نیمه شب شروع میشه و سوژه‌ی داستان خاص نیست اما حرف‌هایی که گفته میشه و نوع رسوندن افکار شخصیت از زنگ تا آخر داستان، قابل تأمل بود.

📌 داستان «سامسا عاشق می‌شود» که از اسمش تقریبا داستان معلومه و چیزی نمیگم چون لو می‌ره هم، خیلی متفاوت و عجیب به عشق پرداخته بود.


📌 و دو داستان به هم مربوط آخر، « ساندویچ دزد ۱و۲ » که عکس هم داره و هم داستان به طرز موراکامی‌واری استعاری و سوررئاله و البته عکسا هم همینطور نمادینن. اعتراف می‌کنم این دوتای آخر بیشتر منو به فکر فرو بردن تا بقیه‌ی داستانا. 


🖇️ خب باید بگم هنوزم دیوونه‌وار طرفدار آثار موراکامی‌ام و حتی مصاحبه‌ای که آخر این کتاب بود هم آشنایی بیشتری از نویسنده محبوبم برام آورد. الگوگیری‌ها و سبک زندگیش رو هم تو اون مصاحبه گفته بود. این مجموعه داستان، مخصوصا با آشنایی کمی که توی پیشگفتار و مصاحبه آخر کتاب از نویسنده پیدا می‌کنیم، واقعا ارزش حتی دوبار خوندن رو هم داره.
      

6

        من یه نویسنده‌ی شجاع دارم که درداشو به وضوح داد زده و برای بهتر شدنش تلاش کرده!
این جمله شاید مخلص کلام کتاب رو نرسونه ولی خلاصه بگم لذت بردم از خوندنش. 
• اول از همه شجاعت نویسنده که مشکلات روحی و روانیشو داخل این اثر بیان کرده و شجاعت قدم برداشتنش تو مسیر درمان و بهبودی. 
• دوم اینکه به من یادآوری کرد که نباید از اشک ریختن گلایه‌مند و از خنده زده بشم. 
• سوم اینکه خودم به تنهایی هم نمی‌تونیم از نگاهی که باید نگاه کنم و به کمک دوست، درمان‌گر و ... نیاز دارم و نباید از کمک گرفتن از اونا خجالت‌زده بشم.
• چهارم اینکه تو جوامع الان جهان افراد زیادی با مشکلات مشابه سهی وجود دارن و ما باید هممون همدیگرو تو این مسیر راهنمایی، کمک و هواداری کنیم؛ هرگز هم نباید بزاریم مشکل روحی ما باعث ایجاد مشکل روانی دیگری بشه.

واقعا برام جالب بود و مشتاقم جلد ۲ رو بخونم و اینم بگم(چون تو کتابفروشی که کار می‌کنم از چندتا مشتری شنیدم، میگم)... این کتاب برعکس طرح جلدش اصلا زرد نیست، اگه شما زرد می‌بینیش عینکتو عوض کن!
      

9

        بی‌نظیر ترین تناقض‌ها رو من دارم!
این جمله شاید کامل گویای تقابل فرهنگ و باور سنت‌زده و پوچ مردم دهکده با طبیعت دهکده نباشه ولی واقعا جذابیت این کتاب تو چند کلمه خلاصه نمیشه.
ترجمه واقعا خوب اما گهگاهی گنگی داشت. 
شخصیت‌پردازی‌های عجیب و سوال‌برانگیز، فضا سازی و توصیف بی‌نقص و ‌بی بدیلی داشت. 
خیلی جاها همزاد پنداری و زندگی کردم با این اثر. 
و نکته‌ی خیلی مهم راجب این رمان، اینه که شما باید به ژانر دیستوپیایی علاقه داشته باشین و به یه سطح خاصی از فهم و درک رمان رسیده باشین که بتونین با این اثر ارتباط بگیرین و حتی عاشقش بشین... وگرنه مثل خیلیا ساده‌انگاری می‌کنین و حتی متوجه درونمایه و مفهوم داستان هم نمی‌شین.
در ضمن پایان واقعا بجا بود و اگه کسی با پایان حال نکنه، شاید منتظره که عین آثار کلاسیک همه‌چی رو نویسنده براش جمع و جور کنه و تو این رمان این پایانای قدیمی و همه پسند قفله... پایان تاریک‌ترین نقطه‌ به جملگی اتفاقات این کتابه.
      

4

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.