دو نجیب زاده ی ورونا

دو نجیب زاده ی ورونا

دو نجیب زاده ی ورونا

ویلیام شکسپیر و 2 نفر دیگر
2.8
4 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

10

خواهم خواند

3

خرید از کتابفروشی‌ها

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب می‌باشد.

کتاب ترجمه ای است از نمایش نامه ((Two Gentlemen of Verrona)) :که در پنج پرده تدوین شده و ظاهرا از((دیانای عاشق)) اثر((مونته میر)) ـ نویسنده اسپانیایی ـ اقتباس شده است .موضوع اصلی داستان، درگیری و اختلافی است که میان عشق و دوستی پدید می آید .چنین گمان می رود که شکسپیر در این نمایش نامه، در زیر نام های استعاری((میلان)) و ((ورونا)) می خواسته وضعیت شهر لندن را در عصر خویش بازگو نماید .

یادداشت‌های مرتبط به دو نجیب زاده ی ورونا

            اثری خوب با ترجمه ای به شدت بد.
از این مترجم قبلا نمایشنامه زندگی و مرگ شاه جان از شکسپیر رو هم خونده بودم ، خوندن که نه ، در واقع داشتم ولی اینقد ترجمه بد و نامفهوم بود که بعد از خوندن دو پرده ترجیح دادم دیگه نخونم و بعدا با ترجمه امید طبیب زاده تحت عنوان زندگی و مرگ شاه یوحنا خوندم که ترجمه ای بسیار دقیق و جذاب و خوندنی ای بود.
این اثر هم متاسفانه اینقد ترجمه ش بد و نامفهومه که شما از دیالوگ ها چیزی نمیفهمید و فقط کلیات داستان رو متوجه میشید.
متاسفانه ترجمه دیگه ای هم از این اثر مهم و زیبا وجود نداره.
اما درباره خود اثر :
این نمایشنامه خیلی مهمه چون در طول تاریخ بر سرش اختلافه که آیا این رو فلچر نوشته یا شکسپیر یا هردو. بر روی جلد اسم هر دو نویسنده بزرگ وجود داره و از هر دو نویسنده هم ردی در کتاب موجوده اما به احتمال بالای ۸۰ درصد این اثر فقط و فقط مختص به خود شکسپیره. ( در بهخوان به اسم فلچر نوشته شده که به نظرم بهتره به اسم شکسپیر تغییر پیدا کنه ) .
مترجم در مقدمه نظر چند کارشناس رو آورده که میتونه مهم باشه در فهم اینکه آیا اثر واقعا متعلق به شکسپیره یا خیر. 
امیدوارم روزی این اثر با یک ترجمه خوب و مقدمه و مقالاتی درباب رد یا قبول اینکه این نمایش نوشته شکسپیره یا خیر منتشر بشه.
نمایشنامه داستان به شدت خوبی داره. درباره دو پسر خاله که خیلی باهم رفیق و صمیمی و در واقع مثل دو روح در یک بدنن. محبت این دوبرادر به قدری زیاده که وقتی به زندان میفتن ، دلیل تحمل کردن زندان رو وجود همدیگه میدونن اما یک عشق باعث میشه که این دو پسرخاله به خون هم تشنه بشن و همدیگه رو با شدیدترین الفاظ و توهین ها خطاب کنن.
داستان جذاب و گیرا و اشارات زیاد به اسطوره های یونان و روم و داستان هاشون به ارزش های این اثر اضافه کرده.
در نهایت به نظرم همین ترجمه بد رو هم میشه خوند و امیدوارم در آینده یک ترجمه خوب با تفسیر ها و مقالات ادبی درباره موضوعی که بالا ذکر کردم از این اثر چاپ و منتشر بشه.
          

16

            خلاصه داستان:پروتئوس و والنتاین دو جنتلمن جوان از اهالی ورونا که سال‌ها دوستان خوب و معتمد هم بوده‌اند با مسافرت والنتاین به میلان و دربار امپراتور از هم جدا می‌شوند. پروتئوس که عاشق ژولیای آسمانی است در شهر باقی می‌ماند تا شاید به کام دل برسد. پروتئوس نزدیک است که به کام دل خود برسد که به وسیله پدرش که از ماجرا باخبر شده و معتقد است که برای مرد هیچ خوبی ندارد که در جوانی سیروسفر نکند به دنبال والنتاین به میلان فرستاده می‌شود….  این نمایشنامه پنجمین نمایشنامه ( سومین کمدی) شکسپیر هست. داستان چندان جالب نیست و در پرده آخر همه چیز  سر هم بندی می شود.(خطر لو رفتن داستان ) والنتین به راحتی پروتیوس که به او خیانت کرده بود و باعث تبعیدش شده بود و چشم به محبوبه اش(سیلویا) داشت رو بخشید و حتی ترتیب عروسی پروتیوس را با جولیا را داد. جولیا هم با اینکه پروتیوس به او خیانت کرده بود، راحت اونو بخشید و همه چیز به خوبی و خوشی تموم شد، در یک جای داستان والنتین به راحتی با گروه یاغیان می پیونده و فورا سر دسته یاغی ها میشه اینم تعجب اوره! ولی نکته خوب نمایشنامه جملات زیبا، عاشقانه و آرایه دار شکسپیر بود. 
          

0